Abstract:
روایت شناسی تطبیقی دانشی است که با کمک آن می توان روایت های مختلف را، از سراسر جهان با زبان و فرهنگ و جزییات مختلف، با یکدیگر تطبیق و مقایسه کرد و نقاط شباهت و اختلاف آن ها را برکاوید. در این جستار، پژوهنده می کوشد با استفاده از نظریه روایت شناسی تطبیقی تزوتان تودوروف، شش روایت متفاوت با بن مایه اصلی اتهام و تبریه را از نقاط مختلف سراسر جهان با یکدیگر مقایسه کند. نویسنده بر آن است که به این پرسش پاسخ دهد که آیا این روایت ها از نظر منطق روایی و دستور زبان روایت با یکدیگر مشابه اند یا خیر. این شش روایت عبارتند از: تنس و فیلونوم، کریستیانو و گادلیندا، هرولف کراکا، یوسف و زلیخا، یین کیایو و سوتاکی، شاهزاده و کنیزک. درنهایت یافته های تحقیق این فرض را تقویت می کند که این شش روایت به رغم تفاوت های ظاهری و جزیی، دارای دستور زبانی مشترک و یکسان هستند و با یکدیگر شباهت دارند. همچنین ویژگی های این روایت ها با توجه به نوع گزاره های آنان مشخص می شود.
Comparative narratology is a science that can be used to compare and contrast different narratives, with different languages, cultures and details from around the world, and to explore their similarities and differences. This research studies six similar narrations of world’s literature, whose motifs are based on accusation and exoneration. Using Tzvetan Todorov’s theory, it tries to answer this main question: Are these narrations similar; in spite of their different geographical origin and narrator’s culture? These narrations are titled: Tennes and Philonome, Cristiano and Godelinda, Hrolfs saga Kraka, Joseph and Potiphar's Wife, Yin-Kiao and Su-ta-ki, The Prince and The Bondwoman. Finally, the research findings reinforce the hypothesis that these six narratives, despite their apparent and minor differences, have the same grammar and are similar to each other.
Machine summary:
بررسي تطبيقي بن مايه هاي اتهام و تبرئه در روايت هاي مشابه جهان بر اساس نظريۀ تودوروف 1 عليرضا نبيلو استاد زبان و ادبيات فارسي دانشگاه قم 2 حسين صادقيفرد دانش آموختۀ دکتري زبان و ادبيات فارسي دانشگاه قم تاريخ دريافت : ١٣٩٩/٥/٢٧ | تاريخ پذيرش : ١٣٩٩/٨/٢١ چکيده روايت شناسي تطبيقي دانشي است که با کمک آن ميتوان روايت هـاي مختلـف را، از سراسر جهان با زبان و فرهنگ و جزئيات مختلف ، با يکديگر تطبيق و مقايسه کرد و نقاط شباهت و اختلاف آن ها را برکاويد.
هدف پژوهش هـدف پـژوهش حاضـر آن اسـت کـه بـن مايـۀ روايـت هـايي را بـا اسـتناد بـر نظريـۀ روايت شناسي تزوتان تودوروف بررسي و تطبيق کنيم و به اين پرسـش اصـلي پاسـخ دهـيم که آيا منطـق روايـي و دسـتور زبـان روايـت ايـن روايـت هـا بـا وجـود اخـتلاف در منطقـۀ جغرافيايي و فرهنگي با يکديگر يکسان است ؟ فرض اين تحقيق بر آن است کـه ايـن شـش روايت با وجود اختلاف در جزئيات ظاهري و تفاوت هاي فرهنگي و جغرافيايي، بن مايـه اي يکسان دارند و از دستور زباني واحد پيروي ميکنند.
توضيح اينکه روايـت «سـياوش و سـودابه » نيـز در همين روايت هاي اتهام و تبرئه دسته بندي ميشود، ولي در مقاله اي ديگر بـا عنـوان «بررسـي آموزه هاي تعليمي در رفتار قهرمانان » (نبيلو: ١٣٩٦) بررسي شده است .
داستان شـاهزاده و کنيـزک (The Bondwoman &The Prince ) (هفت حکيم ) (از روايت هاي ايراني) اين داستان ماجراي شاهزاده اي اسـت کـه تربيـت او بـه حکيمـي دانـا و خبـره سـپرده ميشود.