Abstract:
رویکرد «تقریب» و اعتدالگرایی در تفسیر، تلاشی است برای نزدیک کردن پیروان مذاهب اسلامی برپایهی اصول مشترک و مسلّم اسلامی که هدف نهاییِ آن تحقّق «امّت واحده» و ایجاد اتّحادی معنیدار میان مذاهب است. محمد جواد مغنیه از جمله مفسران شیعی است که در عین حفظ اصول و مبانی اعتقادی خویش در تفسیر الکاشف چنین رویکردی را اتّخاذ کرده و تلاش نموده تا در سراسر تفسیر خود از برجستهسازی موضوعات اختلافی میان مذاهب و نیز از تکیه بر عقایدی که مختص مذهب و گروهی خاص است، بپرهیزد. این مقاله به روش توصیفی- تحلیلی و از طریق جمعآوری دادهها به صورت اسنادی و کتابخانهای به واکاوی چگونگی رویکرد مغنیه به تقریب در تفسیرش پرداخته و نمود این رویکرد را در مؤلفههایی نظیر مؤاخات، دوری از تعصّب، حفظ سیاق آیات، پرهیز از تفسیرهای باطنی، رعایت اصل احترام، بیداری در برابر دشمن مشترک و نقل اقوال از منابع اهل سنّت و گاها ترجیح آنها تبیین نموده است. بیشک، با عنایت به اوضاع کنونی کشورهای مسلمان، چنین پژوهشی میتواند گامی در راستای تقویت اتحاد کشورهای مسلمان ـ به معنای راستین کلمه ـ باشد.
The “proximity” approach and moderation in interpretation is an attempt to bring the followers of closer to common and indisputable Islamic principles, the ultimate goal of which is the realization of an “ummah wahidah”and the creation of a meaningful unity among them. Muhammad Javad Mughniyeh is one of the Shiite interpreters who, while maintaining his doctrinal principles in Tafsir al-Kashif, has adopted such an approach and has tried to avoid highlighting disputed issues in the Islamic schools of thought and focusing on the ideas specific to one particular Islamic school of thought or group throughout his interpretation. Using the descriptive-analytical method and relying on library documents and resources, this article explores Mughniyeh’s approach to proximity in his interpretation. It further explicates the manifestations of this approach in such issues as muwakhat, prejudice, maintenance of the context of verses, avoidance of esoteric interpretations, observance of the principle of respect, awareness in the face of a common enemy, and quoting from Sunni sources and at times giving preference to them. Undoubtedly, given the current situation in Muslim countries, such a study could be a step towards strengthening the unity of Muslim countries, in the true sense of the word.
Machine summary:
بدين ترتيب همين جا بايد خاطرنشان کـرد کـه مقصـود از واژگاني مانند «تقريب » و «وحدت » در اين مقاله ، آن نيست که فقهـاي فـريقين در اسـتنباط احکام شرعي به نظريه ي واحدي دست يابند، همان گونه که ادغام نمودن مـذاهب هـم بـه هيچ وجه مورد نظر نيست ؛ چرا که اساسا در بحث «تقريـب »، تغييـر مـذهب مـورد انتظـار نيست بلکه هر دو مذهب ميتوانند با اعتقاد به مباني واحد، مشترک و مطلق ديـن اسـلام و اطلاع کامل از آن، همزيستي مسالمت آميز داشته باشند همانگونه که اختلاف در حـوزه ي مباني کلامي اهل سنت ، گروههـايي ماننـد اشـاعره ، معتزلـه را بـه وجـود آورده و ثمـره ي اختلاف در مباحث و مباني فقهي ، چهار گرايش فقهي بوده است .
مولف تفسير الکاشف به جهت توجه و تأکيد وافر بر ضرورت وحدت جامعه ي اسـلامي و با در نظر گرفتن نيازهاي عصري مخاطبان به صورت پراکنـده و مکـرر بـه مولفـه هـاي وحدت و تقريب در حوزه ي مباحث توحيد و نبوت و معاد و فروعات آن که پژوهشـگران فريقين به آن ملتزم و متعهد بوده تصـريح نمـوده و بـا ذکـر دلايـل فـراوان بـه اثبـات آن ميپردازد تا مسلمانان اعم از شيعه و سني را متنبه نمايد کـه آنـان در بسـياري از مبـاني اعتقادي با هم اشتراک دارند و اين خود عاملي نقش آفرين در ايجـاد وحـدت و دوري از تفرقه است .