Abstract:
مجموع کنشها و اقدامات دولت الکاظمی و چینش برخی افراد و شخصیتها، ایجاد تغییر ساختاری، «ایجاد گفتمان خاص»، همگی وزنه معادلات قبلی عراق را تا حد زیادی تغییر داده و از اینرو، توجه به برنامهریزی و سیاستگذاریهای کنونی از ابعاد سطح، اندازه، کیفیت و کمیت ضرورت دارد.
اگرچه طبق نظر برخی کارشناسان، دولت الکاظمی در روندی طبیعی در صدد ایجاد موازنه در سیاست خارجی میان کشورهای موثر در صحنه عراق بوده و قصد ندارد موجی علیه منافع جمهوری اسلامی ایران و محور مقاومت ایجاد کند، اما با توجه به فشار آمریکا مبنی بر «تضعیف و کاهش نفوذ جمهوری اسلامی ایران در صحنه عراق» نمیتوان با خوشبینی به روند کنونی نگاه کرد.
نکته اساسی این است که الکاظمی یا هر فرد دیگری بهعنوان نخستوزیر و سیاستمدار عراقی نمیتواند تمایل مردم عراق به جمهوری اسلامی ایران را نادیده بگیرد کما اینکه نمیتواند در تاثیرات آمریکا در مسایل مختلف عراق غفلت کند. بنابراین، سعی دارد به ایجاد موازنه بین این دو در عراق بپردازد.
The sum of the actions and activities of the Al-Kazemi government and the arrangement of some individuals and personalities, structural change, "creation of a special discourse", have all greatly changed the weight of Iraq's previous equations and, therefore, attention to current planning and policies in terms of level, size, Quality and quantity are essential.
Although, according to some experts, the Al-Kazemi government is naturally seeking to balance foreign policy among influential countries in Iraq and does not intend to create a wave against the interests of the Islamic Republic of Iran and the axis of resistance, but due to US pressure to "weaken" And reducing the influence of the Islamic Republic of Iran on the Iraqi scene "The current trend cannot be viewed with optimism.
The bottom line is that al-Kazemi, or any other person as Iraqi prime minister and politician, cannot ignore the Iraqi people's desire for the Islamic Republic of Iran, just as he cannot ignore US influence on various issues in Iraq. Therefore, it is trying to strike a balance between the two in Iraq.
Machine summary:
دکتراي علوم سياسي، کارشناس مسايل عراق در مؤسسه مطالعات راهبردي انديشه سازان نور مقدمه براي پاسخ به پرسش هايي مانند اينکه ، نگاه جمهوري اسـلامي ايـران بـه دولـت الکـاظمي چگونه بايد باشد؟ آيا روي کار آمدن الکاظمي به مثابه يک پروسه در نظر گرفته ميشـود يـا يک پروژه ؟ آيا پروژه بودن دولت الکاظمي به معناي آن است که گفتمـاني در حـال تـرويج بوده که در نهايت جريان اسلام گرايي را به حاشيه ميرانـد؟ آيـا جامعـه عـراق بـه ايـن درک رسيده که چنين فردي را براي نخست وزيري انتخاب کرده يا اينکه جامعه عراق به ايـن درک رسانده شده است ؟به عبارت بهتر، در واقع ، آيا اين وضعيت بر جامعـه عـراق تحميـل شـده است ؟ ضرورت دارد که در ابتدا عملکرد و مواضع الکاظمي در حوزه هـاي گونـاگون مـورد تجزيه و تحليل قرار گيرد.
(انديشه سازان نور، ۱۳۹۹) مجموعه عملکـرد دولـت الکـاظمي در زمينـه چيـنش مجـدد شخصـيت هاي همسـو در ٢ ساختار نظامي – امنيتي و روي کار آوردن برخي شخصـيت ها ماننـد عبـدالوهاب السـاعدي ، عبـدالغني الاسـدي ،٣ قاسـم الاعرجـي، بـه علاوه برخـي اقـدامات وي در راسـتاي تقابـل بـا جريان هاي مقاومت به ويژه کتائب حزب الله و همچنين گزينش برخي افـراد و شخصـيت هاي شناخته شده و بدنام نظير احمد ملاطلال به عنوان سخنگوي دولت و بر سر کار گماردن برخـي رهبران و شخصيت هاي کليدي در صحنه تظاهرات هـاي پـاييز و زمسـتان ١٣٩٨، در مجمـوع نشان ميدهد که مصطفي الکاظمي در صدد ايجاد برخي تغييـرات در سـاختار عـراق کنـوني ً است که ظاهرا معادله قدرت و توازن سياسي را به سود طرف آمريکايي سنگين تر ميسازد.