Abstract:
دستیابی احمدینژاد به قدرت در ساختار سیاسی ایران با دور جدیدی از سیاستگذاریهای اقتصادی همراه بود، بهگونهایکه بسیاری از صاحبنظران و تحلیلگران اقتصاد ایران به این باور رسیدند که جهتگیریهای اقتصادی این دوره پیوند نزدیکی با پوپولیسم اقتصادی داشته است. بر این پایه، پرسش اصلی پژوهش پیشرو این است که سیاستهای اقتصادی دورۀ ریاستجمهوری محمود احمدینژاد چه نسبتی با اقتصاد کلان پوپولیستی دارد. نوشتار حاضر تلاش میکند تا از منظر اقتصاد سیاسی و با بهرهگیری از نظریۀ «اقتصاد کلان پوپولیسمِ» دورن بوش و ادواردز (که در قالب رویکرد پوپولیسم بهمثابۀ استراتژی سیاسی و در سطح سیاستگذاری اقتصادی ارائه شده است)، ضمن بازخوانی سیاستهای اقتصادی دولت احمدینژاد، نسبت این سیاستها با رویکردهای پوپولیستی به اقتصاد را موردبررسی و همچنین پیآمدهای آن برای اقتصاد سیاسی ایران را موردتوجه قرار دهد. یافتههای پژوهش نشان میدهد دولت احمدینژاد با بهرهگیری از آرمانهای انقلاب و با تکیه بر درآمدهای نفتی تلاش کرد تا در دو سال نخست ریاستجمهوری خود سیاستهای اقتصادی انبساطی را به مرحلۀ اجرا درآورد، سیاستهایی که درنهایت به گسترش نقدینگی، تورم، و رکود اقتصادی منجر شد. پسازآن از سال 1387 به این سو، بهعلت کاهش درآمدهای نفتی، دولت نهم به سیاستهای تثبیتی روی آورد و کاهش پرداخت یارانه و طرح تحول اقتصادی را در دستور کار خود قرارداد، بهنحویکه دستیابی به هدف بازتوزیعی و عدالتمحوری دولت با موانع بیشماری روبهرو شد. رویکرد پژوهش اقتصاد سیاسی و روش پژوهش کیفی از نوع تبیین علی و روش گردآوری دادهها نیز کتابخانهای ـ اینترنتی است.
Ahmadinejad's rise to power in Iran's political structure was accompanied by a new round of economic policies. Iranian analysts have examined these policies from a variety of perspectives, while some believe that the economic orientation of this period was closely related to economic populism. Based on this, the main question of the preliminary research is that the economic policies of Mahmoud Ahmadinejad's presidential period are relative to the macroeconomics of populism? The present paper attempts, from the perspective of political economy, using Durran Bush and Edwards' macroeconomic popolism) in the form of a populist approach as a political strategy and at the level of economic policy-making) while revising Ahmadinejad's economic policies, an explanation of the relationship between these policies and populist approaches to the economy as well as its consequences for the economy of Iran. The research findings show that Ahmadinejad, on the basis of populist economic policy makers, promised to support his supporters of poverty and inequality and the revival of justice, he worked with oil revenues to implement expansionary economic policies in the first two years of his presidency. Which ultimately led to the spread of liquidity, inflation, and recession, after which, since 2009, due to lower oil revenues, the ninth government turned to stabilizing policies and reduced its subsidies and economic development plans.
Machine summary:
نوشتار حاضر تلاش ميکند تا از منظر اقتصاد سياسي و با بهره گيـري از نظريـۀ «اقتصـاد کـلان پوپوليسم » دورن بـوش و ادواردز (کـه در قالـب رويکـرد پوپوليسـم بـه مثابـۀ اسـتراتژي سياسـي و در سـطح سياست گذاري اقتصادي ارائه شده است )، ضمن بازخواني سياست هاي اقتصادي دولت احمدي نژاد، نسبت اين سياست ها با رويکردهاي پوپوليستي به اقتصاد را موردبررسي و هم چنين پيآمدهاي آن براي اقتصاد سياسي ايران را موردتوجه قرار دهد.
بااين حال ، بررسي زمينه هاي روان شناختي، اجتماعي، و سياسي به قدرت رسيدن احمـدينـژاد موضوع اين پژوهش نيست ، بلکه پرسش اصلي نوشتار حاضر اين اسـت کـه سياسـت هـاي اقتصادي دورة رياست جمهوري محمود احمدينژاد چه نسبت و سـنخيتي بـا اقتصـاد کـلان پوپوليستي داشت و اجراي اين سياست ها چه پيآمدهايي براي اقتصاد سياسـي ايـران درپـي داشته است .
بنابراين ، وجه تمايز و نوآوري پژوهش پيش رو اين است که با بهـره گيـري از نظريۀ دورن بوش و ادواردز (که در قالب رويکرد پوپوليسم به مثابـۀ اسـتراتژي سياسـي و در سطح سياست گذاري اقتصادي ارائه شده است )، دقيقـا بـر سياسـت هـاي اقتصـادي دورة رياست جمهوري احمدينژاد که جهت گيريهاي پوپوليستي داشت تمرکز کرده و تبعـات آن براي سياست ، اقتصاد، و جامعۀ ايراني را موردارزيابي قرار داده است .
به همين جهت ، پس از تأملي اندک بر مفهوم و ويژگيهاي پوپوليسم ، با بهره گيـري از نظريـۀ اقتصـاد سياسـي رودريگـز دورن بـوش (Rudriger Dornbush) و سباسـتين ادواردز (Sebastian Edwards)، که بر سياست گذاري اقتصادي کلان پوپوليستي تأکيـد دارنـد، تـلاش خواهيم کرد اقتصاد سياسي ايران در دورة رياست جمهوري دولت احمدينژاد را تبيين کنيم .