Abstract:
خانم مارگیت واربرگ، تاریخ و جامعه شناسی بهائیان از منظر جهانی سازی را مدنظر داشته است و سالهای زیادی از اواخر قرن بیستم و اوایل قرن بیستویکم را مشغول تحقیق دربارۀ این گروه، در کشورهای مختلف و مشخصا تشکیلات بهائی در فلسطین اشغالی بوده است. در میان تحقیقات وی در کتاب شهروند جهانی، مستندات جالبی از روند هویتسازی بهائیت بهعنوان یک گروه منسجم دینی در 100 سال گذشته یافت میشود. این مطالب را که یک جامعهشناس گردآوری کرده است، گویای این حقیقت است که در نظام کنونی، بهخصوص پس از زمامداری شوقیافندی، از ظرفیتها و امکانات گوناگونی درروند هویتسازی بهائیت استفاده شده که یکی از اصلیترین این اصول، مقدسسازی است. شوقی با دقت و طراحی خاصی توانست از این اصل در هویتسازی جامعۀ بهائی در جهان استفاده نماید. برای بخشی از این فعالیتهای مقدسسازی، بهائیان از عبارت جامعهسازی استفاده میکنند.
در مقالۀ حاضر، بخشی از تحقیقات خانم واربرگ، درخصوص مقدسسازی در بهائیت، که به ویژه از زمان شوقی به بعد اتفاق افتاده، ارائه شده است.
السیدة مارغریت فاربیرغ، بذلت اهتماما خاصا بتاریخ البهائیین وعلم الاجتماع الخاص بهم و ذلک من خلال رؤیة عالمیة، فقد أمضت هذه السیدة ردحا طویلا من الزمان منذ نهایات القرن العشرین وبدایات القرن الحادی و العشرین فی البحث والتحقیق حول هذه الجماعة فی مختلف بلدان العالم وتحدیدا فی تشکیلات البهائیین فی فلسطین المحتلة. و من بین البحوث التی قامت بها فاربیرغ فی کتاب المواطنة العالمیة، فإننا نشاهد وثائق مدهشة عن کیفیة صنع هویة خاصة للبهائیة باعتبارها جماعة دینیة منسجمة خلال المئة عام الماضیة. وهذه المواضیع التی قام بجمعها شخص ضالع فی علم الاجتماع، تکشف عن هذه الحقیقة الموجودة فی نظامها الحالی وخصوصا بعد زعامة شوقی افندی لهذه الجماعة، وقد تمت الاستفادة من القدرات والامکانیات المتنوعة فی مراحل صناعة الهویة البهائیة ویمثل إسباغ التقدیس علیها أحد أهم تلک المبادیء. لقد تمکن شوقی وبعد خطة محسوبة من الاستفادة بدقة من هذا المبدأ فی صنع هویة خاصة لمجتمع البهائیین فی العالم. وقد تمت الاستفادة من إسباغ التقدیس علی هذه الجماعة فی التحقیق فی جوانب من الفعالیات الخاصة لجماعة البهائیین. فی المقالة الحالیة، تم عرض جانب من بحوث السیدة فاربیرغ، حول اسباغ التقدیس فی البهائیة، وخاصة مع بدایة عهد شوقی وما بعده.
Margit Warburg has studied the history and sociology of the Bahais, and especially the issue
of globalization. She has spent more than 25 years, within the late twentieth and early
twenty-first centuries, researching about this community in various countries and particularly
in the BIC headquarter in Haifa, the Occupied Palestine. Her outstanding work, The
Citizens of the World, contains some interesting evidences of the process of identifying
the Bahai community as a cohesive and organized religious group over the past 100 years.
The materials and texts, compiled by a sociologist of religion, reflects the fact that in
the current system, especially after the leadership of Shoghi Effendi, various capacities
and facilities have been used in the process of Baha'i identification, the main of which
has been sanctification. Shoghi Effendi, the Guardian of Baha’ism was able to use this
principle in the identification of the Baha'i world community with special care and designing.
Baha’is use the term “community building” to identify some of these sanctifying
activities.
This article presents some of Ms. Warburg's research on Baha'i sanctification, especially
from the time of Shoghi Effendi thereafter.
Machine summary:
نگاهی به تحقیقات خانم واربرگ در کتاب شهروند جهانی با رویکرد تحلیلی مقــــدسســـــــازی راهکاری برای هویتبخشی مستقل جامعۀ بهائی محمد گوگانی، کارشناس حوزۀ دین مهدی حبیبی، کارشناسی ارشد علوم حدیثاشاره اشاره خانم مارگیت واربرگ، تاریخ و جامعهشناسی بهائیان از منظر جهانیسازی را مدنظر داشته است و سالهای زیادی از اواخر قرن بیستم و اوایل قرن بیستویکم را مشغول تحقیق دربارۀ این گروه، در کشورهای مختلف و مشخصاً تشکیلات بهائی در فلسطین اشغالی بوده است.
این نگاه در ادامه روند مدیریت کلان جامعه بهائی توسط بیتالعدل اعظم نیز تداوم یافت تا جایی که در مقدمه «اساسنامه بیتالعدل اعظم» موارد هویتساز، همچون نگهداری الواح مبارکه، سازماندهی برنامههای تبلیغی بهائی، گسترش سازمان بهائی در سراسردنیا، توسعه مرکز روحانی و اداری امر در حیفا و عکا بهعنوان وظیفه بیتالعدل اشاره شده است (واربرگ، ص425).
این اطلاعات بهطور کلی از آن مرجع نقل شده است و برای اطلاعات تکمیلی از دو کتاب دیگر نیز استفاده شده است: Adib Taherzadeh, The Covenant of Bahá’u’lláh, Oxford, George Ronald, 1995, and Peter Smith, A Concise Encyclopedia of the Bahá’í Faith, Oxford, Oneworld, 2000..
این اطلاعات بهطور کلی از آن مرجع نقل شده است و برای اطلاعات تکمیلی از دو کتاب دیگر نیز استفاده شده است: Adib Taherzadeh, The Covenant of Bahá’u’lláh, Oxford, George Ronald, 1995, and Peter Smith, A Concise Encyclopedia of the Bahá’í Faith, Oxford, Oneworld, 2000..
این ساختمان با عنوان آرشیو بینالمللی (دارالآثار) که در سال 1957 تکمیل شد، به شکل عبادتگاه یونانی ساخته شده است و شوقی آن را یک الگوی استاندارد برای دیگر ساختمانهای اداری قرار داد، تا تمام الگوهای قدیمی و تاریخی را در معماری خود نمایش دهد (واربرگ، ص439-441).