Abstract:
طی دهههای گذشته، اقتصاد جهان شاهد از بین رفتن میلیونها شغل تولیدی با درآمد خوب بوده است. این فرایند در سالهای اخیر در کشورهای خاورمیانه نیز مشاهده شده است. برخی از مشاغل در کشورهای خاورمیانه به دلیل ورود فناوری و صرفهجویی در استفاده از نیروی کار، برای همیشه از بین رفتهاند. همزمان، مشاغل بسیاری با دستمزد کم در بخش خدمات و خردهفروشی اقتصاد این کشورها ایجاد شدهاند، رشد فناوری موجب کاهش تقاضا برای کارگران کممهارت و افزایش تقاضا برای کارگران بامهارت میشود و در نتیجه اختلاف دستمزد این دو گروه افزایش مییابد. نکته قابل توجه این است که فناوری با اثرگذاری بر متغیرهای کلان اقتصادی همچون رشد، اشتغال، درآمد و سطح دستمزدها بر توزیع درآمد نیز موثر است. طی سالهای اخیر پیشرفت فناوری در کشورهای خاورمیانه شدت گرفته است که بررسی اثرگذاری اشتغال در صنعت بر نابرابری درآمد حائز اهمیت است.
در این مقاله با استفاده از دادههای تابلویی کشورهای ایران، عراق، عربستان، بحرین، ترکیه، اردن، کویت، لبنان، عمان، سوریه، امارات و مصر از سال 2000 تا 2018 به بررسی ارتباط میان اشتغال در صنعت و نابرابری پرداخته میشود. در این پژوهش از متغیرهای ضریب جینی، اشتغال صنعتی، سرانه تولید ناخالص ملی، نسبت تجارت به تولید ناخالص داخلی و نسبت هزینه دولت به تولید ناخالص داخلی استفاده شده است و روش اقتصاد سنجی گشتاور تعمیم یافته دو مرحلهای (GMM) است. تجزیه و تحلیل نشان میدهد که اشتغال صنعتی با نابرابری درآمد ارتباط منفی دارد، در حالی که سایر متغیرهای اثرگذاری چندانی بر نابرابری درآمد ندارند.
Over the past decades, the world economy has seen the loss of millions of well-paying manufacturing jobs. This trend has been observed in recent years in the Middle East. Some jobs in the Middle East have been lost forever due to the advent of technology and labor savings. At the same time, many low-wage jobs have been created in the service and retail sectors of their economies. The growth of technology reduces the demand for low-skilled workers and increases the demand for skilled workers, and as a result, the wage gap between the two groups increases. It is noteworthy that technology also affects income distribution by affecting macroeconomic variables such as growth, employment, income, and wage levels. In recent years, technological advances in the Middle East have intensified, and it is important to examine the impact of employment in industry on income inequality.
This article uses panel data from Iran, Iraq, Saudi Arabia, Bahrain, Turkey, Jordan, Kuwait, Lebanon, Oman, Syria, the UAE and Egypt from 2000 to 2018 to examine the relationship between industrial employment and inequality. In this study, the variables of Gini coefficient, industrial employment, GDP per capita, the ratio of trade to GDP and the ratio of government expenditure to GDP have been used and econometric method is generalized method of moments two-step (GMM). The analysis shows that industrial employment is negatively related to income inequality, while other variables have little effect on income inequality.
Machine summary:
به عنوان مثال ، ضريب نابرابري درآمد جيني در برزيل ١٣درصد و در ترکيه بين سال هاي ٢٠٠٠ و ٢٠١٤، ١٤ درصد کاهش يافته است ، در حالي که سهم صنعت از اشتغال در هر دو کشور در همان بازه زماني افزايش يافته است (٢٠١٤ ,International Labor Organization ;٢٠١٦ ,Solt).
از طرفي صنعت در کشورهاي جهان اسلام و خاورميانه و به طور کلي کشورهاي در حال توسعه رشد بسيار بالايي داشته است ، که موجب به کارگيري بيشتر ماشين به جاي انسان و در نهايت بيکاري کارگران بخش توليد گرديده است ، از اين رو بررسي رابطه ميان سهم صنعت در اشتغال و نابرابري درآمدي اهميت بسزايي دارد.
از طرفي در مطالعاتي که تاکنون صورت گرفته است بيشتر به بررسي اثر بيکاري، تورم و رشد اقتصادي و ساير متغيرهاي اقتصادي بر نابرابري درآمد پرداخته شده است و در اين مقاله سعي ميشود شکاف پژوهش در سهم صنعت در اشتغال و نابرابري درآمد با استفاده از داده هاي تابلويي پر شود.
توضيحات ديگر اثرگذاري ساير شرايط بر نابرابري درآمد را بررسي کرده اند که شامل نوسان در نرخ ارز (٢٠١٦ ,Galbraith &Rossi ) و افزايش مهاجرت که منجر به عرضه بيشتر کارگران کم مهارت و در نتيجه کاهش دستمزدهاي نسبي براي اين کارگران است (١٩٩٧ ,.
دينوپولوس و سگرستروم ٦ (١٩٩٩) يک مدل تجاري 1 Freeman 2 Bluestone & Harrison 3 Bernard & Jensen 4 Murphy & Welch 5 Katz & Murphy 6 Dinopoulos & Segerstrom نظري را ارائه ميدهند که بر اساس آن آزادسازي تجارت باعث کاهش اشتغال توليدي و افزايش نابرابري در هر دو کشور تجاري بدون تأثير بر قيمت هاي نسبي ميشود.