Abstract:
استفادۀ گستردۀ آمریکا از هواپیماهای بدون سرنشین برای مبارزه با گروهکهای تروریستی القاعده و طالبان در کشورهایی همچون افغانستان، پاکستان و یمن بعد از حملات تروریستی 11 سپتامبر 2001 بهسرعت چالش مشروعیت ارتکاب قتل هدفمند از طریق این هواپیماها را از منظر حقوق بینالملل مطرح کرد. نیروهای ارتش و سازمان 'سیا'، استفاده از این جنگافزار را بهمنظور جنگ علیه تروریسم و در چهارچوب حقوق بینالملل بشردوستانه دانستهاند. مقالۀ پیشرو بر پایۀ روشی توصیفی _ تحلیلی به این پرسش پاسخ میدهد که 'اقدام آمریکا در قتل هدفمند با استفاده از هواپیماهای بدون سرنشین تا چه میزان منطبق با قواعد حقوق بر جنگ و حقوق در جنگ میباشد؟'. این مقاله به بررسی موضوعات مهمی همچون هویت و وضعیت افرادِ مورد هدف و حملۀ این هواپیماها و نیز قانونی بودن کشتار این افراد از منظر حقوق بر جنگ و حقوق در جنگ پرداخته است و نتیجه گرفته که استفاده از این جنگافزار در قالب دفاع مشروع قابل پذیرش نیست و این کشور اصول حقوق بینالملل بشردوستانه؛ نظیر تفکیک، تناسب، ضرورت نظامی، احتیاط در حمله و انسانیت را نقض نموده است. همچنین ارتکاب قتل هدفمند با این هواپیماها در مواردی که هیچ تهدید جدی و قریبالوقوعی وجود ندارد، منطبق با حقوق بینالملل بشر نیست.
The widespread use of drones by the United States to fight al-Qaeda and Taliban terrorist groups in countries such as Afghanistan, Pakistan and Yemen after the September 11, 2001 terrorist attacks quickly challenged the legitimacy of targeted killings by drones in the light of international law. The military and the "CIA" believe that the use of drones is in line with the war on terrorism and in the framework of international humanitarian law. So, this article based on a descriptive-analytical approach answers the question, to "what extent is the United States' targeted killings by drones in line with the Jus ad Bellum Jus in Bello?" This article examines important issues such as the identity and status of those targeted and the legality of their killings in terms Jus ad Bellum Jus in Bello and concludes that using drones in the form of Right of self-defense is unacceptable and US actions has violated certain principles of international humanitarian law such as the principle of distinction, proportionality, military necessity, precautions in attack and humanity. Targeted killing in cases where there are no serious and imminent threats, is also in violation of international human rights law.
Machine summary:
«جان برنان »١ در خصوص وجود رويکرد مبتني بر «منطقه جنگي جهـاني» در دولت اوباما اشاره ميکند که آمريکا صلاحيتش را براي انجام عمليات نظامي عليـه القاعده صرفا محدود به مناطق جنگي همچون افغانسـتان نمـيدانـد؛ بلکـه معتقـد است حقوق بين الملل با توجه به حضـور آمريکـا در يـک مخاصـمۀ مسـلحانه بـا القاعده ، اين دولت را مجاز ميداند تا اين گروهک و حتي نيروهاي همدسـت آنهـا را هدف حملات نظامي قرار دهد.
به هر حال صرف نظر از ديدگاه هاي فوق ، اگر بپذيريم کـه مبـارزه آمريکـا بـا القاعده ويژگيهاي مخاصمه اي مسلحانه را دارد، در اين صورت بايـد گفـت تنهـا افرادي را ميتوان با هواپيماهاي بدون سرنشين هدف قرار داد که بر اساس حقـوق بين الملل بشردوستانه ويژگيهاي يک مبارز قـانوني را داشـته باشـند، مگـر اينکـه تسليم شوند و دست از جنگ بردارند (٨٩٨ .
اين موضوع مورد توجه گزارشگر ويژه سازمان ملل نيز قرار گرفتـه اسـت ؛ وي در گـزارش خـود بـه نظـر برخي مفسرين درباره قتل هاي هدفمند و انطباق آن با حقوق بين الملل بشردوستانه در مواقعي که هواپيماهاي بدون سرنشين با نيروهاي سيا کنتـرل مـيشـوند، اشـاره ميکند و بيان ميدارد که به اعتقاد اين افراد، در اين موارد نيروهـاي سـيا مرتکـب جنايت جنگي ميشوند؛ زيرا آنها بـرخلاف نيروهـاي نظـامي، مبـارزان غيرقـانوني محسوب ميشوند و قادر به شرکت در مخاصمات نيستند.
The United States’ Use of Drones in the War on Terror: The (IL) legality of Targeted Killings under International Law. Case Western Reserve Journal of International Law, 45(1), 197-214.