Abstract:
اگرچه جنبش شعوبیه ایران، حرکتی وسیع با ابعاد متنوع بود، جریان شعوبی گری در جهان اسلام منحصر به ایرانیان نبود. حکومت قوم گرای اموی با محوریتدادن به عنصر عرب در امور سیاسی، اجتماعی و اقتصادی، زمینهی نارضایتی سایر اقوام ساکن در سرزمین های اسلامی را فراهم کرد. سیاست های امویان در اندیشه و قلم جریان ضدشعوبی عصر عباسی تداوم یافت و واکنش نخبگان و توده های غیرعرب مسلمان نسبت به این تفکر تبعیض آمیز به شکلهای مختلف نمایان شد. این پژوهش در پی یافتن جریان های مختلف جنبش شعوبی گری در میان اقوام غیرعرب مسلمان به استثنای ایرانیان در سده های نخستین اسلامی است. نتیجهی بررسی ها نشان می دهد که نخبگان گروه های قومی بزرگتر و مهمتر در جهان اسلام، با تکیه بر توان فرهنگی و پیشینهی تمدنی خود در برابر تحقیرهای ضد شعوبیان ایستادگی و افتخارات خود را مطرح کردند. نبطی ها، قبطی ها، مولدان اندلسی، سیاهان حبشی-سودانی و ترکان پنج گروه قومی بزرگی بودند که در برابر برتری طلبی عربی واکنش نشان دادند. گرچه از نخبگان این اقوام، میراث مکتوب انگشت شماری باقی مانده است، با تکیه بر گزارش های منابع تاریخی، ادبی و دینی موجود می توان دریافت که نخبگان این گروه ها تلاش کردند تا افتخارات خود را بیان و دلایل برتری خود بر اعراب را نظریه مند کنند.
Machine summary:
این اندیشه سبب بروز واکنش در میان نخبگان و توده های سایر اقوام جهان اسلام شـد و چنـدین جریـان شـعوبی در سـده هـای نخستین اسلامی شکل گرفت که مهم تـرین آنهـا مربـوط بـه ایرانیـان بـود.
بـا ایـن همـه ، شعوبی گری به ایرانیان خلاصه نمی شد و سایر اقوام بزرگ جهـان اسـلام نیـز بـه فراخـور پیشینه ی تاریخی و فرهنگی خود با اندیشه ی برتری قوم عرب به ستیز برخاستند.
ابن وحـشیه در خاتمـه ی یکـی از بخـش هـای کتابش ، سرزمین بابل را معتدل ترین اقلیم دنیا معرفی کرد و آن را از حیث روییدن گیاهـان مختلف سرآمد همه ی سرزمین ها نامید و معتقد بود که متولدان این دیـار از حیـث عقـل و هوش و ذکاوت بر همه ی اقوام برتری دارند و معارفی که دیگر اقوام دارند پس مانـده ی آن چیزی است که نبطی ها به آنان بخشیده اند (همان ، ٣٦٠/١).
با وجود اطلاعات بسیار اندک از شعوبیه ی قبطی ، بر اساس قرائن موجود می توان دریافت که این جریان با سه شیوه ی قوم گرایی قبطی ، تأکیـد بـر دیانـت مـسیحی و جعـل احادیث مرتبط با برتری سرزمین و مردمان مصر بر سایر سرزمین ها و مردمان به اندیشه ی اموی و ضدشعوبی واکنش نشان داده است .
به نظر می رسد افتخار به شخصیت های سیاه پوست تاریخ اسـلام و بزرگـی جایگـاه معنوی آنان یکی از محورهای اصلی شعوبی گری در میان این گروه بوده است .
این موارد نشان می دهد که جنـبش شـعوبیه در سده های نخستین اسلامی منحصر به ایرانیان نبوده است و سایر اقوام جهان اسلام بـا تکیـه بر پیشینه ی فرهنگی و تمدنی خود، به مقابله با اندیشه ی برتری جویی عرب شتافتند.