Abstract:
دکتر محمد خاقانی اصفهانی در کتاب "التطورات النحویة فی اللغة العربیة من البدایة حتی الآن" با به خدمت گرفتن سبک شناسی آماری درصدد است به مطالعة درزمانی زبان عربی بپردازد و صورتهای زبانی پربسامد را به منظور اعمال در برنامههای آموزشی استخراج کند. این مقاله ضمن معرفی و بررسی شکلی و محتوایی کتاب مزبور به این مساله اذعان دارد که اولا ضرورتی برای مطالعة درزمانی زبان عربی از طریق آماری وجود ندارد؛ زیرا به دلایل معینی، زبان عربی کلاسیک در طول تاریخ از تغییر مصمون مانده است و از سوی دیگر با استفاده از راه حلهای میانبر استدلالی همچون "اعتماد به تجربه و متن خوانی"، "توجه به کارکردهای معنایی صورتهای زبانی"و راه حلهای میانبر آماری با جامعة آماری وسیع تر مانند "شمارش شاهد مثالهای هر موضوع نحوی در کتابهایی مانند جامع الدروس و شرح قطر الندی وبل الصدی یا موسوعههایی که شواهد نحوی را جمع آوری کردهاند، میتوان صورتهای زبانی پربسامد را استخراج کرد و برخلاف تصریح نویسندۀ محترم، درصد بسامد یک صورت زبانی که خود یک متغیر سبکی محسوب میگردد و در متون مختلف با سبکهای متفاوت در نوسان است، به تنهایی نمیتواند قابل اعمال در امر آموزش باشد.
Mohammad Khaqani Isfahani, in his book, has used this statistical stylistic function to study the Arabic language and extract high-frequency linguistic forms for use in educational programs. This article, while introducing and examining the form and content of this book, acknowledges that there is no need for the statistical study of Arabic language in the first place. Because of some reasons, classical Arabic has remained unchanged throughout history. On the other hand, using shortcut solutions such as “trust in experience and reading text”, “paying attention to the semantic functions of linguistic forms”, “browsing syntactic books such as Jammu al-Darrow and Qatari al-Wadi al-Sadi's description” and “Referrals that collect syntactic evidence” can be extracted from high-frequency linguistic forms, and necessarily, as the respected author asserts, using the statistical method of time stylization is not the only solution.
Machine summary:
ایـن مقالـه ضمن معرفی و بررسی شکلی و محتوایی کتاب مزبور به این مسأله اذعـان دارد کـه اولا ضـرورتی برای مطالعۀ درزمانی زبان عربی از طریق آماری وجود ندارد؛ زیرا بـه دلایـل معینـی، زبـان عربـی کلاسیک در طول تاریخ از تغییر مصمون مانده است و از سوی دیگر بـا اسـتفاده از راه حـل هـای میانبر اسـتدلالی همچـون "اعتمـاد بـه تجربـه و مـتن خـوانی"، "توجـه بـه کارکردهـای معنـایی صورت های زبانی"و راه حل هـای میـانبر آمـاری بـا جامعـۀ آمـاری وسـیع تـر ماننـد "شـمارش شاهد مثال های هر موضوع نحـوی در کتاب هایی مانند جامع الدروس و شرح قطر الندی وبل الصدی یا موسوعه هایی که شواهد نحـوی را جمـع آوری کـرده انـد، مـیتـوان صورت های زبانی پربسامد را استخراج کرد و برخلاف تصریح نویسندٔە محترم ، درصد بسامد یـک صورت زبانی که خود یک متغیر سبکی محسوب می گـردد و در متـون مختلـف بـا سـبک هـای متفاوت در نوسان است ، به تنهایی نمی تواند قابل اعمال در امر آموزش باشد.
2. 1 نظر به اینکه ٨٧ موضوعی که در این کتاب شمارش شده اند از یک سـو تلفیقـی از مباحـث نحوی، صرفی و بلاغی هستند و از سوی دیگر هر یک از آن ها یک متغیر سبکی اسـت ، لـذا امـر مـورد شـمارش بـه طـور صـحیح انتخـاب نشـده اسـت و بخـش هـای گزینشـی از اســتانداردهای لازم برخــوردار نیســتند؛ زیــرا در ســبک هــای مختلــف هــر یــک از ایــن آمار میتواند کاملا متفاوت باشد، همان طور که محتوای متون نیز با توجه به کارکرد معنـایی صورت های زبانی در داده های آماری دخیل هستند.