Abstract:
موضوع پژوهش حاضر، بررسی ادلة قرآنی حجاب شرعی بانوان است. این پژوهش با هدف تعیین حکم فقهی پوشش بانوان و با نظر به کارکردهای گوناگون پوشش، نوع و محدودة پوشش بیانشده در آیة 59 سورة احزاب را روشن میکند. در این راستا، نخست با بررسی موارد کاربرد ترکیب «ادنی علی» و توجه به آرای واژهشناسان و مفسران، دلالت این ترکیب بر اصل پوشش اثبات میشود؛ سپس با انکار تبعیضیه بودن «من» در عبارت «یُدْنینَ عَلَیْهِنَّ مِنْ جَلاَبِیبِهِنَّ» و با درنگ در مناط مطرح در ذیل آیه، نتیجه گرفته میشود کارکرد پوشش بیانشده در آیة شریفه، نه برای پنهان کردن شیء پوشیدهشده، بلکه به منظور تمایز شیء نشاندار از شیء بینشان است. در پایان با انکار شأن نزول مشهور و مولوی دانستن دستور آیة شریفه، نتیجه گرفته میشود حکم شرعی بیانشده در آیة شریفه، حکمی الزامی و همیشگی است؛ بنابراین بر زنان لازم است در برابر مردان بیگانه ـ افزون بر پوشش کامل شرعی بدن ـ از پارچة بلندی همچون چادر یا دستکم از مانتویی بلند و گشاد استفاده کنند.
The subject of the present research would be the investigation on the Qur’anic causes of religious veil for women. Determining the jurisprudential decree of women’s wear and considering various functions of it, this research clarifies the kind and limit of clothing in the 59th verse of Surah Al- Ahzab. In this regard, firstly it is considered the function of “this is because of …” and the ideas of morphologists and interpreters and accordingly, it is proved the relationship of them and the principle of clothing. Afterward, by denying the distinctiveness of “from” in “completely cover themselves in front of Non-Mahram men” and reflecting on the stated issues related to the verse, it is concluded that the function of the stated cover in the verse is not only for hiding the covered thing but also for distinguishing the marked thing from the unmarked one. At the end, denying the famous revelation situation of the decree of the verse, it is finalized that the stated religious decree in the verse is considered a necessary and permanent issue. Consequently, it is required that women completely cover themselves with chador or at least a loose and long cover while interacting with non-Mahram men.
Machine summary:
در اين راسـتا، نخسـت بـا بررسـي مـوارد کـاربرد ترکيـب «ادني علي» و توجه به آراي واژه شناسان و مفسران ، دلالـت ايـن ترکيـب بـر اصل پوشش اثبات ميشود؛ سپس با انکـار تبعيضـيه بـودن «مـن » در عبـارت «يدنين عليهن من جلابيبهن » و با درنگ در منـاط مطـرح در ذيـل آيـه ، نتيجـه گرفته ميشود کارکرد پوشش بيان شده در آيۀ شريفه ، نه براي پنهـان کـردن شيء پوشيده شده ، بلکه به منظور تمايز شيء نشان دار از شيء بينشان اسـت .
برخي ديگر با پذيرفتن مقدمات ديدگاه نخست ، محـدوده اي کـه آيـۀ شـريفه خواسـتار پوشش آن شده را ناحيۀ سينه و گردن دانسته اند (طبرسي ١٣٧٢، ٨: ٥٨٠ / طباطبـايي ١٤١٧، ١٦: ١٨٠)؛ همچنان که از ديدگاه آيت الله فاضل نيز مفاد اين آيه ، محل بحث همان مفاد آيـۀ «و ليضربن بخمرهن علي جيوبهن » بوده ؛ درنتيجه آيۀ شـريفه ظـاهر در لـزوم پوشـش صـورت نيست (فاضل لنکراني ١٤٠٨ق ، ٥٧٦).
شيخ طوسي نيز با تأکيد بر اينکه از ديدگاه ابن عباس و مجاهد، جلباب به معنـاي خمـار بـوده و خمار همان مقنعه اي است کـه زنـان در هنگـام خـروج از منـزل ، سـر و پيشـاني خـود را بـا آن ميبستند، معتقد است آيۀ شريفه از منظر اين دو، خواستار پوشش همين مقـدار از صـورت اسـت (طوسي [بيتا]، ٨: ٣٦١).
ايشـان بـا پـذيرش دلالـت «يدنين عليهن » بر پوشش ، هدف از اين دستور را با توجه بر تعليل مطرح در ذيل آيۀ شريفه ، تمايز ميان دو گروه از زنان آن روزگار ميداند و تأکيد مـيکنـد آيـۀ شـريفه در مقـام بيـان لزوم پوشش با هدف دلالتگري نوع اول نيست (محقق داماد ١٤١٦ق ، ١: ٣٥٣)؛ همچنان کـه تحليل يادشده با ديدگاه شهيد مطهري نيـز همـاهنگي نسـبي دارد.