Abstract:
پژوهش حاضر به شناخت دلایل بروز تأخیر در ازدواج دختران بر اساس دیدگاه خود دختران با رویکرد کیفی و روش پدیدارشناسی توصیفی میپردازد. دادههای موردنیاز با استفاده از مصاحبة عمیق نیمهساختاریافته با بیست دختر مجرد سی تا پنجاهساله به دست آمد که به روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شده بودند. متن مصاحبهها به شیوة تحلیل موضوعی یا تماتیک مقولهبندی و تفسیر شد. نتایج تحقیق نشان میدهد تأخیر ازدواج دختران از دلایل پرشمار فردی (سطح خُرد) همچون باورهای بازدارنده، نیافتن فرد ایدئال، محدودیت ویژگیهای ظاهری، بدبینی و بیاعتمادی، تقدیرگرایی، خانوادگی (سطح میانی) همچون آرمانگرایی خانواده، تأکید بر ازدواج فامیلی، خانوادة آسیبدیده (در دو بُعد خانوادة تکوالد و فقر خانواده) و ساختاری (سطح کلان) همچون برهمخوردن توازن جمعیت، وضعیت اقتصادی، تغییرات فرهنگی، اثرات منفی رسانه و فضای مجازی تأثیر میپذیرد. بر خلاف نتایج پژوهشهای پیشین، معیارهای آرمانگرایانه و مادینگری در دختران وجود نداشت و از دیدگاه دختران، مهمترین معیارهای فرد مناسب برای ازدواج، علاقه، همسانی، درک و تفاهم عنوان شد. همچنین تأخیر در ازدواج بیش از آنکه از عامل اقتصادی که محققان غالباً بر سر آن توافق دارند، متأثر باشد، از اوضاع خانوادگی و عوامل اجتماعی و فرهنگی تأثیر میپذیرد.
The present research studied the reasons of the girls’ marriage delay based on their own viewpoints with the qualitative approach and taking advantage of the descriptive phenomenological method. The data of research was collected through the semi-structured interview with twenty single girls whose age ranged from 18 to 55 years old and selected through the purposive sampling. The interviews were thematically classified and interpreted. The results of research clarified that the marriage delay is affected by the numerous individual reasons. At micro level, it is referred to the issues such as the disincentive beliefs, not finding an ideal person, the appearance properties, the pessimism and the lack of trust, the fatalism, as well as the family issues. At the intermediate level, it is included the elements such as the idealism of the family, putting emphasis on getting married to the relatives, problems such as one-parent-family and poverty of family as well as the structural reasons. Moreover, the issues such as lack of balance in the population, the economic conditions, the cultural changes, the negative effects of media and the virtual world are categorized under the macro level. Against the previous results of researches, there were no idealistic and materialistic criteria in the girls’ viewpoints. In their view, the most important criteria of the appropriate person for marriage were the interest, similarity and mutual understanding. Moreover, marriage delay is mostly affected by the family conditions, the social and cultural elements more than the economic element which is mostly agreed upon among the researchers.
Machine summary:
گودکايند در تحليـل الگوهـاي سـن اولـين ازدواج مـردان و زنـان در ويتنـام نشـان ميدهد عوامل مؤثر بر سن ازدواج ، مسائلي نظير تحصيلات و اشتغال به ويژه اشـتغال زنـان و تفاوت شهر و روستا بوده است )به تصویرصفحه مراجعه شود) ريـا و ايـزا در تحقيقـي بـا عنـوان بررسي اهداف زندگي در اسپانيا و پديدة تأخير سن ازدواج نشان ميدهند تغييـرات اوضـاع زندگي در نتيجۀ ازدواج همچون ناتمام ماندن تحصيلات ، تولـد فرزنـد و هزينـه هـاي مـادي براي پرورش کودک موجب کاهش تمايل به باروري و درنتيجه موجـب بـه تعويـق افتـادن ازدواج و تشکيل خانواده شده است )به تصویرصفحه مراجعه شود) شوئن و چونک (٢٠٠٦م ) معتقدند انصراف از ازدواج با عـواملي چـون : افـزايش سـطح تحصيلات و اشتغال زنان ، نابرابري در ميان مردان و نابرابري اقتصـادي در ميـان گـروه هـاي نژادي مرتبط اسـت )به تصویرصفحه مراجعه شود) کاولفيـد در تحقيقـي بـا عنـوان «زنـدگي بدون ازدواج » در مورد زنان مجرد بين ٢١ تا ٧٠ساله در دهلينو اذعان ميکند گرچه زنـاني که با آنان مصاحبه شده بود، به لحاظ متغيرهاي روان شناختي چون اعتمادبه نفس و اسـتقلال عاطفي در سـطح مطلـوبي بودنـد و بـه موقعيـت واقعـي خـود آگـاه و از آن راضـي بودنـد، شناسايي تجرد به مثابه مسئله اي اجتماعي آنـان را دچـار تعـارض هـاي زيـادي کـرده اسـت .
چنان که مشخص است ، تحقيقات انجام شده در حـوزة علـل تـأخير در ازدواج بـا راهبـرد قياسـي (حرکـت از نظريه به ميدان تحقيق ) بوده و تنها دو مورد از آنها يعني پـژوهش هـاي عبـاس زاده و نيکـدل (١٣٩٦) و ايمان زاده و همکاران (١٣٩٦) با روش شناسي کيفي انجام شده اند؛ جسـت وجـوي دلايل تأخير از نگاه خود دختران ميتواندابعادپنهان وتجربه هاي دروني زندگي ايـن افـراد آشکارو محقق را به واقعيت نزديک تر کند.