Abstract:
از مهمترین ویژگی های تمامی حجت های الهی آن است که به زبان قومی که در آن مبعوث شده اند سخن گفته اند؛ علت این مسئله نیز کاملا روشن است؛ چراکه نزدیک ترین افراد به یک پیامبر یا حجت الهی، اهل قبیله و شهر و قوم اویند؛ لذا برای آنکه یک پیامبر یا حجت الهی بتواند با اهل شهر و دیار خود به مفاهم های صحیح و منطقی دست یابد، لازم است با زبانی که می شناسند، با آنان گفت و گو کند. بااین حال باب و بهاءالله با آنکه در میان فارسی زبانان زندگی م یکردند و در بین آنان ادعای خود را آغاز کردند، تمام نوشته های خود را به زبان فارسی ارائه نکرده اند.
در این نوشتار به بررسی دلایل بهائیان می پردازیم که چرا باب و بهاء، کتا بهای خود را به زبان قوم خود (فارسی) ننوشته اند.
اهم الخصائص التی تمیز بها جمیع انبیاء الله تتمثل فی انهم تحدثوا بلغة قومهم الذین ارسلوا الیهم
؛ والسبب فی هذا الموضوع بدیهی و واضح تماما؛ لان أقرب الناس الی الانبیاء والمرسلین هم افراد
قبیلته وقومه، واهل قریته؛ و بما أنه ینبغی للنبی او الرسول ان یتمکن من التحدث بسهولة مع اهل
قریته وقومه ویصل الی التفاهم المنطقی والصحیح معهم، وهو ما یلزمه ان یتحدث الیهم ویحاورهم
بلغة یفهمونها، ومع ذلک نجد أن الباب و بهاء الله وبالرغم من کونهما کانا یعیشان بین الناطقین باللغة
الفارسیة وانطلقا فی الترویج لاقوال دینهما بینهم، لکنا وجدنا أنهما لم کیتبا أیا من مؤلفاتهما باللغة
الفارسیة.
فی هذه المقالة تناولنا دراسة الأسباب التی طرحها البهائیون حول عدم تألیف الباب وبهاء الله ،
کتبهما بلغة قومهم (الفارسیة).
One of the main characteristics of all the divine messengers is speaking with the language of people to whom have been sent. It is obvious that the most familiar persons to a prophet or divine leader are people of his tribe, city, and nation. Therefore, a prophet or divine leader needs to speak with people of his nation and city in a generally known language to achieve a correct and logical communication with them. Although Bab and Bahaullah have lived among the Persians and claimed their positions in Iran, yet they haven`t presented all their writings in Persian language!
In this article, we study Bahais’ reasons that why the Bab and Bahaullah haven`t written their books according to their nation`s language (Persian).
Machine summary:
پیامبر ایرانی و نگارش آثار به زبان عربی الهه یزدیانی کارشناس ارشد الهیات کلیدواژه: زبان قوم، بهاءالله، زبان عربی، بهائیت، پیامبرییده چکیده از مهمترین ویژگیهای تمامی حجتهای الهی آن است که به زبان قومی که در آن مبعوث شدهاند سخن گفتهاند؛ علت این مسئله نیز کاملاً روشن است؛ چراکه نزدیکترین افراد به یک پیامبر یا حجت الهی، اهل قبیله و شهر و قوم اویند؛ لذا برای آنکه یک پیامبر یا حجت الهی بتواند با اهل شهر و دیار خود به مفاهمهای صحیح و منطقی دست یابد، لازم است با زبانی که میشناسند، با آنان گفتوگو کند.
3. زبان مذهبی و علمی ایران در زمان قاجار بهائیان در استدلالی دیگر میگویند در هنگام ظهور باب و بهاءالله ــ همزمان با سلطنت قاجاریه ــ کتب درسی و علمی آن روز از قبیل علم طب، منطق و حکمت، فقه و اصول، ادبیات و ریاضیات، همه بهزبان عربی تدریس میشده، همانطور که آثار بسیاری از دانشمندان ایرانی همچون ابنسینا نیز بهعربی نوشته شدهاند.
بنابراین حتی اگر فرض بهائیان را مبنی بر اینکه زبان علمی در میان ایرانیان در زمان قاجاریه عربی است، صحیح بدانیم ــ با اینکه مدارک تاریخی خلاف این ادعا را نشان میدهند ــ سؤال ما از ایشان این است که چرا پیام باب و بهاءالله نباید برای عامه مردم قابلفهم و درک باشد؟!
5. آثار غیرعربی امر بابی و بهائی بهائیان ادعا میکنند که باب و بهاءالله آثار فارسی زیادی نیز دارند و حتی الواحی از ایشان نازل شده که کاملاً بهفارسی سره است و هیچ لغت عربی در آن نیست.