Abstract:
در روایات اهل بیت(ع) مباحثی پیرامون تاویل و تنزیل و بطن قرآن وجود دارد که پرداختن آن بسیار اهمیت دارد و در مواردی میان معانی آن خلط شده است. این پژوهش به دنبال این است که وجوه معنایی تاویل و تنزیل را مشخص کند و مسئله بطن قرآن و مرز آن با تاویلات غلط و تفسیر به رای را روشن کند.و ضرورت دارد که در حوزه تاویل و بطن، این مسائل روشن گردد.جمع آوری مطالب در این تحقیق به صورت کتابخانه ای بوده و روش تحقیق توصیفی تحلیلی می باشد.پس از بررسی ها مشخص شد که تاویل به معانی مختلفی از جمله مخالف متن ظاهر قرآن، تفسیر قرآن، مصداق و تطبیق و غیره آمده است همچنین بطن قرآن مسئله مهمی است که فرق آن با تاویلات غلط و تفسیر به رای این است که بطن با نصوص قرآن و اهل بیت و عقل مخالفت ندارد اما تفسیر به رای با آیات و روایات یا عقل در تضاد است.
In hadiths of Ahl al-Bayt (a), there are discussions about tawil, tanzil, and the ventricle of the Qur'an, which is very important to address and in some cases has been sputum among its meanings. This research seeks to determine the semantic aspects of Tawil and Tanzil and clarify the issue of the ventricle of the Qur'an and its boundaries with false interpretations and interpretations to votes, and it is necessary to clarify these issues in the area of tawil and ventricle. Collecting materials in this research is library and the research method is descriptive-analytical. After reviews, it was found that Tawil has come to different meanings such as opposing the text of the appearance of the Qur'an, exegesis of the Qur'an, examples and adaptations, and so on, and also the heart of the Qur'an is an important issue that its difference with false interpretations and interpretation of the verdict is that the ventricle does not disagree with the advice of the Qur'an and the Ahl al-Bayt (a) and reason, but the interpretation of the verdict contradicts verses, hadiths or intellect.
Machine summary:
اما اگر تحقق کلام مد نظر باشد، چون کلام درآينده به وقـوع پيوسـته و بـه ظهور ميرسد، پس تأويل چنين کلامي به معناي " انتهاء امر" ميباشد، و لازمۀ رسيدن به آن ، حرکـت رو به جلو و آينده است ؛ چنانکه گفته اند "اول غرض الحکيم آخـر فعلـه "(طبـق معنـاي اول تأويـل ، تأويل قرآن يعني مراد خداوند از آيات ، و طبق معناي دوم تأويل ، تأويل قـرآن يعنـي وقـوع سـخنان و وعدها و وعيدهاي قرآن ).
بـه نظـر ميرسـد واژة تأويل در آيۀ هفت سورة آل عمران به همين معنا باشد و در روايت زير نيز اينگونه است : قال علي(ع ): فإياک أن تفسر القرآن برأيک حتي تفقهه عن العلماء فإنه رب تنزيل يشـبه کلـام البشـر و هو کلام الله و تأويله لا يشبه کلام البشر(صدوق ، ١٣٩٨ق : ص ٢٦٥).
اگر چه تفسير اعم از بطن و ظهر اسـت ، ولـي در روايـت فـوق ، بواسـطۀ وجـود تأويـل درکنـار آن ، "خاص " شده ، و نشان دهندة ظهر آيات است ، و تأويل همان خواهد بود که علم کامل و همـه جانبـه به آن ، از ويژگـيهـاي امـام علـي(ع ) ميباشـد، و در مـورد سـاير ائمـه (ع ) نيـز در اخبـار ديگرآمـده است (صفار، بيتا: ٢٢٤؛ سيد هاشم بحراني ، ١٤١٦ق : ١ص ٤٥).
). به نظر ميرسد در اين حديث ، بـا توجـه بـه دو عبارت "ما أنزل الله عليه " و "لينزل عليه " که ناظر به نزول است و غالبا بر الفـاظ تعلـق ميگيـرد، بهتر است تنزيل را به معناي الفاظ قرآن و تأويل را معادل "کل معنا" به حساب آوريم ، اگر چـه معـادل ظهر و بطن گرفتن آن دو نيز خالي از وجه نيست .