Abstract:
تأویل، مهمترین مفهوم درحوزه فهم و شناخت قرآن خواهد بود، وقتی روشن شودکه این لفظ دو سویه معنایی دارد؛ یکی ابتدا و دیگری انتهای یک امرکه همه امور و پدیدههای هستی را شامل میشود. تقریبا در همه منابع لغوی و تفسیری به معنای بازگرداندن یک چیزی به اصل خود معنا شده است. اما همچنان در اینکه مثلا آیات قرآن باید به چه چیزی بازگردانده شوند تا تأویل آنها روشن شود یا اینکه توسط چهکسانی اینکار باید صورت گیرد، اتفاقنظری وجود ندارد. در اینگفتار سعی شده است تا با تمرکز بر دیدگاههای موجود و تطبیق وتحلیل دادههای پیشرو و با توجه به همان دو معنای لغوی ابتدا و انتهای امور، برداشتی متفاوت و جهانشمول از تأویل به دست داده شود تا روشن شود که اوّلا مراد از تأویل احاطه یافتن به حقیقت ابتدا و انتهای هر آیه یا هر امر دیگری است؛ ثانیا وجه تشابهیافتگی آیات و امور را باید در ناحیه عدم اشراف انسانها به بواطن و معانیآیات وعلت این احاطهنایافتگی را هم میبایست در زبانی ولایهای بودن معانی ومدالیل قرآنی دنبالکرد. ثالثا رسوخ در علم صفت کسانی خواهد بود که به سبب آشنایی با سطوح زبانی قرآن، بیشترین اطلاعات ومعلومات را درباره ابتدا و انتهای آیات دارند، مثلا میدانندکه ابتداءا قصد ومراد خدای سبحان از تشریع احکام و وضع سنن چه بوده است و در نهایت بر عمل وپذیرش آن احکام و سنن چه مصالح ومنافعی مترتب است. آنگونهکه حضرت خضر و حضرت یوسف در تأویل حوادث و احادیث به واسطه تفضّل الهی از خود بروز دادند.
Interpretation will be the most important concept in the field of understanding the Qur'an, when it becomes clear that its lexical principle has two meanings; One is the beginning and the other is the end of a matter that includes all the affairs and phenomena of existence. In almost all lexical and interpretive sources, it means to return something to its original meaning. in order to clarify their interpretation, or by whom. In this discourse, an attempt has been made to give a different and universal interpretation of interpretation by applying and analyzing different views based on two lexical meanings, ie the beginning and the end of things, in order to clarify that one means interpretation surrounded by the truth of the beginning and Is the end of any verse or anything else; Second, the similarity of verses and matters should be pursued in the area of lack of human aristocracy to the content and meanings of verses, and the reason for this lack of surroundings should also be pursued in the language of the provincial meanings and meanings of the Qur'an. Third, penetration into the science of adjectives will be those who, due to familiarity with the linguistic levels of the Qur'an, have the most information about the beginning and end of the meaning of the verses, for example, know what the intention of God Almighty was to legislate the rules and Sunnah. And finally, what are the interests and benefits of practicing and accepting those rules and traditions...
Machine summary:
در اين پژوهش سعي شده است تا با روش تطبيق و تحليل ديدگاههاي مختلف بر اساس دو معناي لغوي يعني ابتدا و انتهاي امور، برداشتي متفاوت و جهان شمول از تأويل به دست داده شود تا روشن شود که يک ، مراد از تأويل احاطه يافتن به حقيقت ابتدا و انتهاي هر آيه يا هر امر ديگري است ؛ دو ، وجه تشابه يافتگي آيات و امور را بايد در ناحيه عدم اشراف انسانها به بواطن و معاني آيات و علت اين احاطه نايافتگي را هم ميبايست در زباني ولايه اي بودن معاني و مداليل قرآني دنبال کرد.
هر دو ديدگاه فوق بر يک امر عيني و خارجي تاکيد داشته اند، و در کنار توجه به معناي ابتدا و انتهاي امور از تأويل يک معناي اصطلاحي نيز مراد کرده اند که به جهت اهميت و تأثيرگذاريشان بر نويسندگان بعد از خود در ادامه به نحو اجمالي بررسي ميشوند تا براي خوانندگان مشخص گردد که غلبه اين نوع ديدگاهها در بررسي معنا و چيستي تأويل ، جريان بحث را تا چه حد در يک مسير کاملا تخصصي و اصطلاحي قرار داده است ، حال آنکه با تمرکز بيشتر بر اصل معناي لغوي تأويل و استنباط گستره وسيعي از معنا براي آن با توجه به اصل مبدأ و مقصد هر چيز ميتوانستند مسير تازه تري را پيش روي محققان باز کنند.
دشومراه ه دو٣م پاييز و زمستان ٩٨ ١٠١ در واقع علامه معتقد است چون قرآن از آن مرتبه عالي تنزل يافته و صورت لفظ و عبارت به خود گرفته است ، به شکل اجتناب ناپذيري در فرايندهاي اين هماني(تشابه ) زبان قرار گرفته است و تنها راه فهم و نيل به آن مرتبه عالي (حقيقت خارجي موجود در لوح محفوظ ) فقط تأويل آيات است که تنها خدا و راسخان در علم از آن خبر دارند.