Abstract:
عنوان این پژوهش نقش مادر در پیشگیری از بحران هویت دینی فرزندان با رویکرد تربیت عقلانی است. بحران هویت دینی را میتوان یکی از چالشهای عصر حاضر دانست که پیامدهایی چون دینگریزی، پوچگرایی، شخصیت انفعالی، جامعهگریزی، تضادهای درونی و آیندههراسی را در افراد به دنبال دارد.
از آنجا که مادر در امر تربیت دینی فرزندان نقش شگرفی دارد، در این پژوهش تلاش شده نقش مادر در پیشگیری از بحران هویت دینی فرزندان از طریق جمعآوری اطلاعات کتابخانهای و با روش توصیفی-تحلیلی مورد بررسی قرار گیرد.
راه حل پیشنهادی نگارنده برای حل این معضل، پرورش عقلانیت در فرزندان است. نتیجه این که مادر با پرورش عقلانیت در هویتبخشی دینی به فرزندان، میتواند در سایة معرفتافزایی با بالابردن شناخت آنان از هستی، اصول عزت نفس، خودکنترلی و آزاداندیشی را در آنها بنا کند تا ضمن کسب تجربه و عبرتآموزی در کنار مهارت نقادی و افزایش خلاقیت، بر اساس برنامهای حساب شده و چشماندازی جامع نسبت به آینده، شرایط حضوری سازنده در اجتماع را برای آنان فراهم نماید.
تحمل هذه الدراسة عنوان دور الأم فی المحافظة علی هویة الأبناء الدینیة من خلال اتباع
النهج التربوی العقلانی. لا یوجد أدنی شک من أن أزمة الهویة والانتماء الدینی تعد من
تحدیات عصرنا الحاضر؛ وقد نجم عن هذه الأزمةء کما شهدنا تداعیات عدیدة کالاتفلات و
الهروب من المسؤولیات الدینیة، العدمیة، السلبیة، الانعزالیة، الاضطرابات النفسیة و فوبیا
المستقبل.
کلنا علی علم ما للام من دور هام وعظیم تلعبه فی تربیة أبنائها تربیة صحیحة. لذا ارتأینا
فی دراستنا هذه والتی اعتمدنا فیها علی المنهج الوصفی_ التحلیلی و البحث المکتبی عبر
جمعنا للمصادر. ارتأینا توضیح دور الأم الحقیقی فی المحافظة علی الهویة والانتماء الدینی
لأولادها.
من وجهة نظر کاتبة المقال أن حل هذه المعضلة یکمن فی التربیة العقلانیة للأبناء. فعندما
تقوم الم بواجبها فی التربیة العقلانیة، فهی تساهم فی ترسیخ مبدا الهویة الدینیة لدی الأبناء،
فالام باستطاعتها ومن خلال استخدام التطویر المعرفیء ان ترفع من مستوی الثقافة و المعرفة
لدی أبنائها عند التکلم معهم. فتناقشهم حول خلقة الکونء عزة النفس. التحکم بالذات و حریة
التفکیرء وعلی الم أن تسعی إلی دعم وترسیخ تلک المعلومات فی أذهانهم. ولا ننسی ما
للدور الهام الذی یکسبه الأبناء خلال حیاتهم من دروس و عبر و تجارب یمرون بها ونضیف
إلی ذلک الحرص علی امتلاکهم مهارة النقد والإبداع. کل ذلک یکون بوضع خطة و برنامج
دقیقین. یتطلعان إلی مستقبل مشرق لجیل کفو قادر علی الحضور بقوة فی المجتمع وترک اثر
وبصمة فیه.
The religious identity crisis can be considered as one of the
challenges of the present age, which has consequences such as
apostasy, absurdism, passive personality, internal contradictions and
futurism in the individual. Since mothers have a significant role in the
religious upbringing of children, in this study, the role of the mother in
preventing the crisis of children's religious identity through the
collection of library information and descriptive-analytical method has
been used.
The author's suggested solution to solve this problem is to cultivate
rationality in children. The result is that the mother, by cultivating
rationality in giving religious identity to her children, can build the
principles of self-esteem, self-control and free thinking in them by
increasing their knowledge of existence, in order to gain experience
and learning along with critical skills and increase creativity. Provide
them with constructive presence in the community based on calculated
plans and a comprehensive vision for the future.
Machine summary:
نتیجه این که مادر با پرورش عقلانیت در هویتبخشی دینی به فرزندان، میتواند در سایة معرفتافزایی با بالابردن شناخت آنان از هستی، اصول عزت نفس، خودکنترلی و آزاداندیشی را در آنها بنا کند تا ضمن کسب تجربه و عبرتآموزی در کنار مهارت نقادی و افزایش خلاقیت، بر اساس برنامهای حساب شده و چشماندازی جامع نسبت به آینده، شرایط حضوری سازنده در اجتماع را برای آنان فراهم نماید.
در این پژوهش سعی شده ضمن بیان ضرورت هویتسازي دینی، به برخی از پیامدهای فقدان آن اشاره شود و نقش مادر با رویکرد تربیت عقلانی در پیشگیری از بحران هویت دینی فرزندان مورد بررسی قرار گیرد.
مادر و پیشگیری از بحران هویت دینی فرزندان با رویکرد تربیت عقلانی زن به حکم طبیعت و ویژگیهای خاص جسمی و روحی به عنوان عنصری بی بدیل در امر بقای نسل و پرورش فرزند برگزیده شده و از عوامل اصلی انتقال فرهنگ، اندیشه و اخلاق از نسلی به نسل دیگر میباشد كه نه تنها نوع رفتارش با فرزندان در چگونگی پرورش آنان مؤثر است بلکه خصلتهای او در دوران جنینی و شیردهی نيز بر تربیت و نوع شخصیت فرزند در آینده اثرگذار خواهد بود.
تفریح و گردش هدفمند همراه با توجه به روابط علی و معلولی پدیدهها، فراهم کردن شرایط انتخابگری در امور مختلف و توجه دادن فرزند به معیارهای متناسب با هر امری، پرسش و پاسخ، طبیعتگردی و توجه دادن فرزندان به آفریدگار جهان و حقایق عالم و زندگی ابدی انسان، از دیگر روشهای مؤثر در پرورش عقل و اندیشة آنان است که مادر میتواند از طریق آنها ضمن ارتقای سطح معرفتی فرزندان، جنبشی را در عزم آنان برای انتخابگری و التزام عملی به دستورات الهی پدید آورد.