Abstract:
اسلام دینی متن محور است و یکی از اسرار ماندگاری و جاودانگی آن نیز حدیث محوری آن است. در حقیقت، یکی از اصلیترین مبانی فقه الحدیثی، اعتقاد به حجیت سنت معصومین در تفسیر قرآن است. اساسا آن دسته از روایات تفسیری حجت هستند که از معصومعلیهم السلام صادر شده باشد .به همین دلیل، روایات منبعی مهم و کلیدی در منظومه فکری به شمار میآیند که رجوع دائم به آنها از یک سو در فهم کلیات و جزئیات آموزههای دینی و از سوی دیگر، کمک شایانی به تربیت اخلاقی و معنوی فرد میکند. لذا باتوجه به اینکه، حدیث در طول تاریخ دچار آسیبهایی جدی همچون وضع شده است و پیشوایان دین از دیرباز به مقابله با آن برخاستهاند. بنابراین اهمیت این مساله تا آنجایی بود که، اهل بیت عصمت علیهم السلام و پیشاپیش آنها پیامبرصلی الله علیه و آله بیش و پیش از همه این خطر را دریافته و در جهت مقابله آن و در حقیقت نقل، فهم و نقد حدیث و شناخت سره از ناسره، با راهنماییهای خود و ارائه راهکارهایی، چون تشویق نگارش حدیث، فهم و درک صحیح حدیث، نقل درست و آثار آن، تکذیب و تصدیق حدیث(عواقب نقل نادرست)، جرح و تعدیل راویان حدیث و هشدار نسبت به ظهور و وجود احادیث جعلی اقدام کردهاند .همچنین، این پژوهش از لحاظ نوع تحقیق، با روش کتابخانه ای و جمع بندی و تجزیه و واکاوی انجام شده است.
Machine summary:
بنابراین اهمیت این مسأله تا آنجایی بود که، اهل بیت عصمت علیهم السلام و پیشاپیش آنها پیامبرصلی الله علیه و آله بیش و پیش از همه این خطر را دریافته و در جهت مقابله آن و در حقیقت نقل، فهم و نقد حدیث و شناخت سره از ناسره، با راهنماییهای خود و ارائه راهکارهایی، چون تشویق نگارش حدیث، فهم و درک صحیح حدیث، نقل درست و آثار آن، تکذیب و تصدیق حدیث(عواقب نقل نادرست)، جرح و تعدیل راویان حدیث و هشدار نسبت به ظهور و وجود احادیث جعلی اقدام کردهاند .
اهل بیت عصمت علیهم السلام و پیشاپیش آنها پیامبرصلی الله علیه و آله بیش و پیش از همه این خطر را دریافته و در جهت مقابله آن و در حقیقت نقل، فهم و نقد حدیث و شناخت سره از ناسره، با راهنماییهای خود و ارائه راهکارهایی، چون تشویق نگارش حدیث، فهم و درک صحیح حدیث، تکذیب و تصدیق حدیث، جرح و تعدیل راویان حدیث و هشدار نسبت به ظهور و وجود احادیث جعلی اقدام کردهاند .
3) تشخیص ناسخ از منسوخ عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا، عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ، عَنْ عُثْمَان بْنِ عِيسى، عَنْ أَبِي أَيُّوبَ الْخَرَّازِ، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ:عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَلَيْهِ السَّلَامُ، قَالَ: قُلْتُ لَهُ: مَا بَالُ أَقْوَامٍ يَرْوُونَ عَنْ فُلَان وَ فُلَان عَنْ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ لَايُتَّهَمُونَ بِالْكَذِبِ، فَيَجِيءُ مِنْكُمْ خِلَافُهُ؟ قَالَ : «انالْحَدِيثَ يُنْسَخُ كَمَا يُنْسَخُ الْقُرْان» (کلینی، 1375، ج1، ص 163) عدهای از اصحاب (کنایه این است که ناقل حدیث مشخص نیست) از احمد بن محمد از عثمان بن عیسی از ابی ایوب خراز از محمد بن مسلم که میگويد به حضرت صادقعليه السلام عرض كردم، چه مىشود مردمى را كه متهم به دروغ نيستند حديثى را با واسطه از رسول خداصلی الله علیه و آله روايت ميكنند ولى از شما خلاف آن حدیث به ما ميرسد؟ فرمود: حديث هم مانند قرآن نسخ مىشود.