Abstract:
بیخانمانی یک انحراف اجتماعی ویژه جوامع شهری است. پیامدهای ناگوار این آسیب اجتماعی آن را به مسئلهای اجتماعی تبدیل کرده است. رویکردها و نظرات مرتبط با بیخانمانی نشان میدهد که بیخانمانی در بستری از ویژگیهای فردی، شرایط اجتماعی، سیاسی و فرهنگی، فقر اقتصادی و قابلیتی و محرومیتهای ناشی از آن، تجربه قربانی شدن و طرد اجتماعی شکل میگیرد و از این رهگذر پدیدار شدن افرادی آسیبپذیر با احتمال تجربه بزهدیدگیهای مکرر، گرایش به رفتارهای پرخطر و بزهکاری، قابلپیشبینی میباشد. پژوهش حاضر توصیفی، به روش کیفی و با ابزار مصاحبه نیمه ساختمند، بر جامعه آماری متشکل از 100 زن بیخانمان انجام پذیرفته است؛ و هدف از آن، بررسی مسیر زندگی زنان در بیخانمانی و توصیف تجربههای قربانی شدن زنان بهعنوان یک آسیب اجتماعی میباشد.پژوهش حاضر نشان داد: زنان بیخانمان به دلیل تجربه قربانی شدنهای مبتنیبر جنسیت، این پدیده را بهگونهای متفاوت از مردان تجربه میکنند. سبک زندگی تحمیل شده بر آنان، فعالیتهای روزمره، دستیابی به فرصتهای نامشروع، حضور در مناطق داغ شهری، آنان را به بزهدیدگان آسیبپذیر بدل میسازد. خطر بزهدیدگیهای مکرر و بزهدیدگیهای ثانویه در این زنان قابلپیشبینی میباشد.
Homelessness is a social deviation specific to urban societies The unfortunate consequences of this social disaster have made it a social issue. It comes from the experience of victims and the community, and it is predictable that vulnerable people will be exposed to the possibility of repeated victimization, the tendency to risk behaviors and abuse.The present study is a descriptive and qualitative study using semi-structured interviewing tool on statistical population of 100 homeless women. The present study shows that the experience of victimization and, in a broader sense, victimization plays a colorful role in guiding women towards the experience of homelessness.Its purpose is to contribute scientifically to the process of designing, formulating, and reviewing criminal and social policies in order to prevent effective victimization of homelessness The present study shows that homeless women experience this phenomenon differently from men because of the experience of gender-based victims, the lifestyle imposed on them, daily activities, access to illegal opportunities, presence in hot areas. The city makes them vulnerable victims The risk of repeated and secondary victimization is predictable in these women.
Machine summary:
پژوهش حاضر توصيفي ، به روش کيفي و با ابزار مصاحبه نيمه ساخت مند، بر جامعه آماري متشکل از ١٠٠ زن بي خانمان انجام پذيرفته است ؛ و هدف از آن ، بررسي مسير زندگي زنان در بي خانماني و توصيف تجربه هاي قرباني شدن زنان به عنوان يک آسيب اجتماعي مي باشد.
بزه ديدگي يک واقعيت اجتماعي ، زيستي و رواني است که باتوجه به آسيب پذيري يک فرد و به وسيله آنچه که متحمل شده ، مي تواند مشخص گردد؛ هرچند اين امر ناشي از يک جرم مربوط به آن نباشد٢ و بزه ديده شناسي زنان نگاهي ويژه به طبقه اي از بزه ديدگان دارد که ساختار خاص جسماني و رواني و نيز عوامل تاريخي و اجتماعي ، آنان را از ساير بزه ديدگان متمايزمي سازد٣ در ميان بي خانمان ها، قشر زنان بي خانمان به دليل موقعيت و جايگاه فرهنگي و اجتماعي ويژه ، قابليت هاي فيزيولوژيکي متفاوت از مردان که البته بخش عمده اي از آن متأثر از ساختارها و الگوهاي کليشه اي حاکم بر جامعه نيز هست ، از شرايط متفاوتي نسبت به ساير اقشار مرتبط با اين پديده برخوردارند.
اين پژوهش درصدد پاسخگويي به اين پرسش اساسي است : نقش هاي سبک زندگي زنان بي خانمان در تجربه بزه ديدگي هاي حاصله کدم اند؟ ازاين رو پس از پرداختن به چهارچوب نظري شامل سبک زندگي و نظريه فرصت هفت مقوله از ميان روايت هاي زنان شامل تجربه سکس براي بقا، تجربه بزه ديدگي جنسي ، تجربه روسپي گري ، تجربه ترس از جرم ، تجربه سابقه کيفري و تجربه سلامت و بهداشت انتخاب و مورد تجزيه وتحليل ِ قرار گرفت .