Abstract:
انجام رفتارهای جنسی با همجنس قرنها در اغلب جوامع بشری علامت یک انحراف و اختلال در شخصیت فرد محسوب میشد و با عناوین «لواط» و «مساحقه» در زمره یکی از بزرگترین گناهان قرار میگرفت؛ اما امروزه تحت عنوان «همجنسگرایی» بهسمت عادی شدن پیش میرود و حتی گاه در زمره یکی از سرفصلهای حقوق بشر مطرح میگردد. مقاله حاضر ضمن تاکید بر تفاوتهای معناشناختی ظریفی که بین رفتار، گرایش و هویت جنسی برقرار است، میکوشد با گردآوری شواهد لازم در یک بررسی تاریخی معلوم سازد که چه تطوراتی در مواجهه با مسایل جنسی و فهم این مسایل رخ داد که فضای عمومی جوامع مدرن از گناه شمردن رفتار جنسی با همجنس، به بیماری قلمداد کردن همجنسگرایی، سپس عادی و طبیعی دانستن آن و قانونی کردن ازدواج همجنسگرایان کشیده شد؛ و این تطورات چه اندازه مستند به بحثهای علمی بود. در اغلب آثار روانشناسیای که در ایران رواج دارد، عمدتا جریانی که همجنسگرایی را امری طبیعی معرفی میکند، بازنمایی شده است؛ اما مقاله حاضر با استناد به نقدهایی که در دو دهه اخیر بر طبیعی دانستن همجنسگرایی مطرح شده و کمتر مورد توجه قرار گرفتهاند، و نیز با درنگی در باب هویت همجنسگرایانه و تحلیل پدیده همجنسگرایی از منظر انسانشناختی، درصدد بررسی این مسیله است که آیا مواجهه با این پدیده بهعنوان یک وضع طبیعی موجهتر است یا بهعنوان یک اختلال و بیماری و نارساییای که عدم درمان آن آسیبهای بیشتری در پی خواهد داشت؟
In most human societies, having sex with a homosexual was a sign of deviation and disorder in one's personality and was considered one of the greatest sins under the titles of "sodomy" and "lesbianism" for centuries. But today, under the name of "homosexuality", it is moving towards normalization and is sometimes even considered as one of the rubrics of human rights. Emphasizing the subtle semantic differences between sexual behavior, sexual orientation, and sexual identity, the present paper seeks to gather evidence in a historical study to determine what changes occurred in the face of sexuality and related approaches to it, how the public sphere of modern societies shifted from considering homosexuality a sin to considering it a disease, and finally to considering it a normal and legalized and how well documented and scientific these developments were. Most of the psychological works prevalent in Iran represent the current that introduces homosexuality as a natural thing; however, citing the criticisms that have been directed at the naturalization of homosexuality in the last two decades but have not received enough attention, and also investigating homosexuality from an anthropological perspective, the present paper seeks to examine which approach is more justified: considering homosexuality as a natural condition or regarding it as a disorder and disease and failure that if left untreated will cause more damage?
Machine summary:
برخی از اندیشمندان تذکر دادهاند که برای اینکه بحث دربارة پدیدة همجنسگرایی درست پیش برود باید بین سه بُعد ناظر به رفتار (عمل جنسی)، گرایش (میل و جهتگیری جنسی) و هویت (بازشناسی هویت جنسیِ خویشتن) تفکیک کرد، بهویژه که آمارها نشان میدهد که افراد ممکن است فقط یکی از این سه را داشته باشند و فاقد یک با دو بعد دیگر باشند (اسپریجگ، 2011، ص 2).
همجنسگرايی بهمثابة يک اختلال روانی اگرچه همین رسوایی قلمداد شدن این واقعه نشانگر آن است که هنوز زشتیِ این عمل در آن جوامع باقی بوده است، اما بهتدریج با رواج این واژه در فضاهای روانشناسی، از این پس این رفتار، نه بهعنوان یک «گناه دینی»، بلکه بیشتر بهعنوان یک اختلال و بیماری در افرادی که باید معالجه شوند، قلمداد شد و تا نیمه دوم قرن بیستم، در کتب مرجع روانشناسی «همجنسگرایی» را عموماً یک بیماری و اختلال روانشناختی میشناختند و «همانطور که مردم اکثراً بهنحو شهودی میفهمند، روانشناسی بیش از پنجاه سال پیش نیز میگفت که آنچه عادی است، باید طوری باشد که کارکردش در هماهنگی با طراحی و سرشتش باشد» (نیکولوسی و نيكولوسي، 1396، ص232)؛ و پیدایش چنین گرایشی در برخی از افراد را ناشی از اموری همچون اختلالات و ناملایمات جنسی و یا اشتباهات والدین در سنین طفولیت شخص، و عمدتاً تحت تأثیر عوامل فرهنگی میدانستند تا امری کاملاً طبیعی؛ چنانکه مثلاً فروید معتقد بود كه پارانویا (paranoia) و همجنسگرایی جداییناپذیرند.