Abstract:
هدف این پژوهش بررسی مبانی تربیت اجتماعی و ضرورت آن از منظر علامه جوادی آملی است. این پژوهش از نوع کیفی است و با استفاده از روش اسنادی−تحلیلی انجام شده است. بدین منظور، اندیشههای اجتماعی علامه که بر ایدۀ «انسان بهعنوان حیّ متألّه» استوار است بررسی و براساس آن ادله ضرورت تربیت اجتماعی استنباط شد. حی بودن انسان، جایگاه خلیفه الهی، وجود طبقات گوناگون در جامعه و وجود اختلافات و خودخواهیها مباحثی است که در این قسمت مطرح شد. همچنین مشخص شد بر اساس دیدگاه علامه جوادی اگر تربیت اجتماعی صبغۀ الهی داشته باشد، میتواند انسان را در حیات متألهانه تا رسیدن به مقام خلیفه اللهی رشد دهد و بالا ببرد. در غیر این صورت، عاملی برای انحطاط نزول وجودی انسان خواهد بود. لذا شناخت تربیت اجتماعی و عناصر آن و نیز شناخت مؤلّفههای ارتقاء سطح تربیت اجتماعی، براساس آموزههای دینی (تربیت متألّهانه) ضرورت مییابد. با توجه به این نکته مبانی به دست آمده عبارتند از: حبذات، غایتمندی انسان، هدایتمند بودن انسان و نیز مسئله گزینش اجتماع یا همان هجرت که در قرآن کریم به آنها اشاره شده است.
The purpose of this study is to investigate the principles of social education and its necessity from the perspective of Allameh Javadi Amoli. To this end, Allameh's social ideas were examined, based on the idea "Man as the living God" has been pursued. And based on those cases that make social education necessary. This research, which is one of the qualitative research projects, was formed using a documentary-analytical method. The findings showed that if social education has a divine nature, it can be a factor in the education and development of human existence in the divine life. Until reaching the position of the Caliph of God. Otherwise, it will be a factor for the decline of human existence. Therefore, understanding the social education and its elements, as well as recognizing the components of promoting the level of social education rationally, based on religious teachings (theological education) is necessary. According to this point, the obtained principles are: love of nature, human purposefulness, human guidance, and the issue of community selection or migration, which is mentioned in the Holy Qur'an. And from the cases that were examined in the section on the necessity of social education: The existence of man, the position of the divine caliph, the existence of different classes in society and the existence of differences and selfishness, which makes him understand the need for social education and strive with Islamic elements in this direction, to reach the status of annihilation of God. And the Caliph of God, God willing.
Machine summary:
بنابراين شناخت صحيح نسبت به حيات اجتماعي و نقش و رسالت انسان در آن ساحت ، از جمله ضروري ترين معرفت هاي بشري است که تنها در صورت اصلاح اين روابط و تصحيح اين مناسبات ، فرد و جامعه رشد و تکامل پيدا ميکند (جوادي آملي، ۱۳۹۱، ص ۱۸).
ازآنجاکه انسان داراي دو بعد فردي و اجتماعي است و از طرفي، براي رسيدن بـه تکامـل خـود نيازمند به فعليت رساندن تمام ابعاد خود است و يکي از مهـم تـرين ابعـاد انسـان ، بعـد اجتمـاعي اوست ، تربيت اجتماعي کمک ميکند تا ديگر ابعاد فرد نيز کامل شود.
درباره تربيت اجتماعي و تربيت از منظر علامه جـوادي آملـي پـژوهش هـاي زيادي صورت گرفته است که به چند نمونه به اختصار اشاره ميشود: آقايي (۱۳۹۴) در پژوهشي با عنوان «بررسـي مبـاني، اصـول و روش هـاي تربيـت اخلاقـي از ديدگاه آيت الله جوادي آملي» چنين مينويسد: مهم ترين نتايج و دستاوردهاي اين تحقيـق عبـارت است از: شناسايي مباني تربيت اخلاقي شامل مرکب بودن وجود انسان ، عقلاني و انديشه ورز بودن انسان ، خداجويي و بندگي خدا، معرفت پذير بودن انسان ، کرامت و تـأثير و تـأثر انسـان نسـبت بـه محيط .
بنابراين رسيدن به مقام خلافت الهي تنها مربوط به بعد فردي نيست و با توجه به اينکه انسـان طبعـا اجتماعي است ، بعد اجتماعي انسان را نيز دربرميگيرد و تربيت همۀ جنبه هاي افراد براي دسـتيابي به هر مرتبه اي از اين مقام لازم و ضروري ميباشد.