Abstract:
جریان های فکری مختلفی در جهان اسلام قرآن کریم را کانون توجه خویش قرار داده و برخی با توجه به ظاهر آیات و قابلیت چندوجهی بودن آن، زمینه را برای برگزیدن و تفسیر آیات به نفع خویش فراهم ساخته اند که از جمله آن آیات آیه «قل لن یصیبنا...» است. اهل سنت در تفسیر این آیه به دو دسته تقسیم شده اند. اکثر مفسران اهل تسنن معتقدند آیه راجع به احاطه علم و اراده خداست که همه چیز را نوشته شده در لوح محفوظ معرفی می کند. در مقابل مفسران اندکی از اهل تسنن ازجمله میبدی و فخر رازی؛ با استناد به ظاهر آیه چنین پنداشته اند که این آیه با جهان مبتنی بر اسباب و مسببات و انسان متکی بر اختیار و اراده ناسازگار است. ازاین رو پژوهش حاضر بر آن است تا با اتکاء به تفاسیر شیعه، این قول را استوار سازد که این آیه هیچ دلالتی بر جبر نداشته و با اصل آزادی اراده و اختیار انسان نیز منافات ندارد و این انسان است که می تواند با قوه اراده و اختیار راه سعادت و کمال را بپیماید.
Various currents of thought in the Islamic world have focused on the Holy Quran, and some, due to the appearance of the verses and its multifaceted possibility, have provided the ground for choosing and interpreting the verses in their favor, including the verses: "Say: Nothing shall ever happen to us …". Sunni commentators are divided into two about the comment of the verse. Most of them believe that the verse is about omniscience and absolute will of God, which introduces everything written on a fixed tablet. In contrast, the minority including Meybodi and Fakhr Razi have viewed that this verse is incompatible with causality and man`s free will. Therefore, the present study intends to rely on Shiite interpretations to confirm the promise that this verse has no implication for human lack of free will and does not contradict the principle human free will, and it is man who can pursue happiness and perfection optionally.
Machine summary:
1. ديدگاه مفسران اهل سنت از مطالعه تفاسير اهل سنت در ذيل آيه «قُلْ لَنْ يصِيبَنا إِلاَّ ما كَتَبَ اللَّهُ لَنا هُوَ مَوْلانا» اين نتيجه حاصل ميشود كه اغلب مفسّران قائلند آيه دلالتي بر جبر نداشته و با اصل آزادي اراده و اختيار انسان نيز منافات ندارد، ازاينرو در تفسير آيه مزبور دو ديدگاه مطرح شده است: يكم: اينكه نهايت و سرانجام اين جنگ پيروزي و استيلاء مؤمنان بر دشمنان است.
(ابن كثير، 1987: 4 / 143، ثعلبي، 1422: 5 / 54، قرطبي، 1985: 8 / 160، بيضاوي، 1998: 3 / 8، آلوسي، 1417: 5 / 30، زحيلي، 1418: 10 / 24، بروسوي، بيتا: 3 / 44، قاسمي، 1997: 5 / 43) در مقابل اكثريت مفسران اهل سنت برخي از مفسران آنان ازجمله ميبدي و فخر رازي با استناد به ظاهر آيه چنين پنداشتهاند كه اين موضوع با جهان مبتني بر اسباب و مسببات و انسان متكي بر اختيار و اراده ناسازگار است كه در ادامه به توضيح و نقد آن پرداخته ميشود: الف) ديدگاه ميبدي ميبدي آيه موردبحث را پاسخ و حجتي روشن بر قدريه دانسته و مينويسد: آيه لَنْ يصِيبَنا إِلاَّ ما كَتَبَ اللَّهُ لَنا هُوَ مَوْلانا» در پاسخ به قدريان است، همان كه ميگويند خير به تقدير خدا و شرّ به كردار ما است؛ و چنين است كه ربّ العزّة بر ايشان ردّ ميكند و ميفرمايد: يا محمد بگوي «لَنْ يصِيبَنا» هيچ رسيدني به ما نرسد از خير و شرّ و نفع و ضرّ و عطا و منع و غني و فقر و نفاق و وفاق، مگر كه خداي خواست و تقدير كرد و بر ما نوشت.