Abstract:
کتابهای حدیثی از دوره تدوینهای رسمی که در دسترس است، از تبویب برخوردار بودهاند. این مقاله در صدد است با نگاهی تحلیلی و بیرونی به این تبویبها، نخست تعریف و گونهشناسی نسبت بدانها انجام دهد و سپس عوامل مؤثر بر تبویب را که عمدتاً به ویژگیهای فردی مؤلف و زمانه او بر میگردد، با ذکر نمونه و شواهد نشان دهد. نیاوردن حدیث در باب مربوطه، نداشتن توجه لازم به احادیث معارض و مخالف، آوردن احادیث با مضمون عام در ذیل عنوان خاص بخشی از آسیبهای تبویبهای موجود است که برای مصونیت از آسیبها راهکارهایی مانند مواجهۀ آگاهانه با تبویبهای بازسازی مصادر اولیه و نمایههای موضوعی پیشنهاد شده است.
Hadith books that have been available from the time of official compilations, have enjoyed divisions into chapters (tabwib). With an analytical external approach to these divisions into chapters, this article aims at introducing them and performing typology about them first, and then showing the effective factors for division into chapters which mostly refer to personal characteristics of the compiler and his time by making use of examples and instances. This article also carries out a pathology with regard to the existing instances of division into chapters and indicates their weak points. The last section of this article offers working procedures to remain immune from these damages constitutes the hast section of the article.
Machine summary:
نیاوردن حدیث در باب مربوطه، نداشتن توجه لازم به احادیث معارض و مخالف، آوردن احادیث با مضمون عام در ذیل عنوان خاص بخشی از آسیبهای تبویبهای موجود است که برای مصونیت از آسیبها راهکارهایی مانند مواجهۀ آگاهانه با تبویبهای بازسازی مصادر اولیه و نمایههای موضوعی پیشنهاد شده است.
تبویب متداول در کتب جامع حدیثی که شامل تمامی روایات در حوزههایمختلف دینی است که خود نیز بسیار گوناگون است، مانند: الکافی، الوافی، بحار الانوار و عوالم العلوم.
2. تبویب در حوزۀ روایات فقهی که این هم یکسان نیست، مانند: تهذیب الاحکام، کتاب من لا یحضره الفقیه، وسائل الشیعه، مستدرک الوسائل و جامع احادیث الشیعه.
لکن نقدهای وارد بر تبویبهای کتب حدیثی، به ویژه کتابهای نگاشته شده توسط اخباریان (مانند بحار الانوار، وسائل الشیعة و مستدرک الوسائل) بسیار بیش از آن است که در جامع احادیث الشیعة، ج1، ص9- 10.
2. الکافی در کتاب الحجة 5 بابی با عنوان «باب ان الامام لا یغسله الا إمام من الائمة» با 3 روایت دارد و بر پایه این روایتها مشهور متکلمان شیعی همین رأی (الإمام لایغسله إلّا الإمام) را دارند و جزء باورها و اعتقادات شیعیان قرار گرفته است؛ در حالی که در کتاب تهذیب الاحکام 6 در باب «تلقین المحتضرین» و نیز در کتاب الاستبصار 7 در باب «جواز غسل الرجل امرأته و المرأة زوجها» این روایت آمده است: محمد بن أحمد، عن الحسن بن موسى الخشاب، عن غیاث ابن کلوب، عن اسحاق بن عمار، عن جعفر، عن أبیه: أنّ علی بن الحسین علیهالسلام أوصى ان تغسله ام ولد له إذا مات فغسلته.