Abstract:
چکیدهفقهای امامیه فی الجمله غنا را حرام میدانند؛ اما به برخی، مانند فیض کاشانی، منتسب شده که غنا را حلال و حرمت را به حواشی محرّم آن مربوط دانستهاند. بزرگانی چون شیخ انصاری و امام خمینی در این باره نظراتی ابراز کردهاند؛ برای نمونه، امام خمینی انتساب حلیت غنا به فیض را مردود دانسته است. برخی از فقها، نظیر مرحوم سبزواری، نیز غنا در قرآن را استثنا دانسته است.در این مقاله با توجه به شخصیت علمی و اخلاقی فیض کاشانی، کاوشی در مورد معنای لغوی و اصطلاحی پدیده غنا، آرا و ادله قائلان به حرمت و حلیت موضوع غنا از منابع تشریع، بهخصوص در بین فقهای امامیه و فقه حنفی داشتهایم. در ادامه انتساب فتوای حلیت غنا به فیض کاشانی، ادله ایشان و بازخورد فتوای ایشان در بین فقها را بررسی و نقد کردهایم. با بررسی نظریه حرمت غنا از دیدگاه فقه حنفی و مقایسه آن با نظریه فیض میتوان با دقت در تضارب آرای فقها، انتساب نظریه حلیت غنا به فیض را پذیرفت.
یری اغلب فقهاء الامامیه تحریم الغناء، الا ان البعض نسبوا الی الفیض الکاشانی انه حلل الغناء ورای ان الغناء لوحده لیس محرما الا ان یصحبه حرام اخر من المحرمات. علق علی هذا الامر علماء مثل الشیخ الانصاری (ره) والامام الخمینی (قدس)؛ علی سبیل المثال رفض الامام الخمینی (قدس) نسبه جواز الغناء الی الفیض الکاشانی. فیما رای بعض الفقهاء مثل المرحوم السبزواری استثناء التغنی بالقران الکریم. فی هذه الدراسه بالنظر الی الشخصیه العلمیه والاخلاقیه للفیض الکاشانی، تم اجراء بحث حول المعنی اللغوی والاصطلاحی لظاهره الغناء، وجمع اراء وادله القايلین بتحریم الغناء او جوازه من مصادر التشریع وبصوره خاصه بین فقهاء الامامیه والحنفیه. وفی النهایه تمت دراسه نسبه فتوی اجازه الفیض الکاشانی للغناء وادلته علی ذلک وانعکاسات فتواه بین الفقهاء. ومن خلال دراسه نظریه تحریم الغناء فی رویه الفقه الحنفی ومقارنتها مع نظریه الفیض الکاشانی والتدقیق فی اختلاف اراء الفقهاء، یمکن القبول بصحه نسبه نظریه جواز الغناء الی الفیض الکاشانی.
Machine summary:
بررسی نسبت فقهی حلیت غنا به فیض کاشانی و تطبیق آن با فقه حنفی ابراهيم قاسمي 1 * محسن جوادي صدر* 2 * [تاریخ دریافت: 15/05/1399؛ تاریخ پذیرش: 30/10/1399] چکیده فقهای امامیه فی الجمله غنا را حرام میدانند؛ اما به برخی، مانند فیض کاشانی، منتسب شده كه غنا را حلال و حرمت را به حواشی محرّم آن مربوط دانستهاند.
در این مقاله با توجه به شخصیت علمی و اخلاقی فیض کاشانی، کاوشی در مورد معنای لغوی و اصطلاحی پدیده غنا، آرا و ادله قائلان به حرمت و حلیت موضوع غنا از منابع تشریع، بهخصوص در بین فقهای امامیه و فقه حنفی داشتهایم.
باید دقت شود که در این مسیر، بررسی آیات قرآن کریم و روایات حرمت غنا، نظر فقهی متقدمان و متأخران، نظیر شیخ انصاری و فقهای معاصری همچون مرحوم امام خمینی و آیتالله خویی، و نظرات برخی از فقهای حنفی در این مبحث فقهی کمک شایانی خواهد كرد.
علاوه بر ادله اجتهادی، که اصل رد مسئله غنا و فرعیات آن است، بايد به عرف نیز توجه كرد؛ زیرا میتواند راهگشای مناسبی برای مسائل فقهی معاصر باشد؛ چنانکه مرحوم فیض عرف موسیقی حرام را تناسب آن با دربار خلفای بنی امیه و بنی عباس بیان میکند.
نکته مهم این است که باید بدانیم در بین فقهای شیعه کسی غنا را به صورت مطلق حلال نمیداند و همین مسئله که به نحوی اجماع بر حرمت غنا است، کار را برای پذیرش نظریه فیض کاشانی دشوار میکند.