Abstract:
دیوان خاقانی شروانی بهعنوان یکی از امّهات ادب پارسی از حیث دربرداشتن تعابیر و ترکیبات نو و گونهگون، اهمیت ویژهای دارد. همین تعمد و پرمایگی زبانی سبب شده تا دیوان وی از دیرباز یکی از منابع مهم و اساسی فرهنگنویسان قلمداد شود. ازآنجاکه بسیاری از این ترکیبات زادهی قدرت شگرف تخیل و طریق غریب او در سخنوری است، نهتنها گزارش بلکه حتی گردآوری آنها نیز از کاستیها و لغزشهای متعدد برکنار نمانده است. در این جستار بر آن بودهایم تا با توجه به سبک شخصی شاعر و قراین اجتماعی زمان خاقانی، تحلیلی استوار از دو تعبیر «سهسرهنگ» و «میانخانه» در دیوان او ارائه کنیم. در این پژوهش نشان داده میشود که برخلاف نظر فرهنگنویسان و شارحان، «سهسرهنگ» بهمعنای سهاختر زحل، مشتری و مریخ نیست و مراد از آن سه انگشتی است که به گاه کتابت، قلم را نگاه میدارد. همچنین خاقانی تعبیر «میانخانه» (خانه و اتاق میانی) را از ترکان چادرنشین و ساختار خیمههای ایشان گرفته و در تصاویر شاعرانهی خود به کار برده است.
khaghani Divan,, one of the important divan in Persian literature that including different expressions and compounds. Because of these expressions and compounds, this Divan one of the important source for authors of glossaries. In this essay according to his personal style and social contexts we analyzed tow expressions of Khagani Divan. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .. . . . . . . . . . . ..
Machine summary:
٢. سه سرهنگ خاقاني در بيتي از قصيده ي استوار و بلند خود که در جواب محييالدين يحيي بن محمد بن يحيي، فرزند ممدوح مشهور خود، سروده ٢ گفته است : دورباش قلمش چون به سه سرهنگ رسد از دوم اخترش افشان به خراسان يابم (خاقاني شرواني، ١٣٧٤: ٣٠٢)٣ در حد جست وجوي نگارندگان اين سطور، فرهنگ هاي کهن تعبير «سه سرهنگ » را ثبت و گزارش نکرده اند.
٤ خاقاني خود در ابياتي به اين مهم چنين اشاره مي کند: ز نــي دورباش دوشاخـــي نداشــت چو من در سه شاخ بنان عنصري (خاقاني شرواني، ١٣٧٤: ٩٢٦) زين خامه ي دوشاخي اندر سه تا انامل من فارد جهانم و ايشان زياد منکر (همان : ١٩٤) و در بيتي به جاي سه سرهنگ ، «سه خورشيد» گفته است : عطاردي است زحل سر زبان خامه ي او که وقت سير سه خورشيد يار ميسازد (همان : ٨٥٦) در بيت ديگري نيز «سه چشمه ي حيوان » گفته است : قرار ملک سکندر دهد به کلک دوشاخ که در سه چشمه ي حيوان قرار ميسازد (همان : ٧٦) و در ابيات زير از «سرانگشت قلم زن » و «سرانگشت قلم گير» سخن به ميان آورده است : سرانگشت قلم زن چو قلم بشکافيـــد بــن اجــزاي مقالات و سمر بگشاييد (همان : ١٦١)٥ چو سرانگشت قلم گير من از خط بديع در خــط مهــر من انگشت نماييد همه (همان : ٤٠٧) حال بايد تأملي در سررشته ي اين گزارش نادرست داشته باشيم که عمده ي شارحان خاقاني از آن پيروي کرده و برخي نيز براي گريز از آن ، بيت را تحريف کرده اند.
سجادي در فرهنگ ديوان ، ميان خانه را ميان و وسط و درون خانه گزارش ميکند (سجادي، ١٣٨٢: ذيل ميان خانه )، همو در کتاب شاعر صبح (پژوهشي در شعر خاقاني شرواني) مينويسد: «ميان خانه با حذف کسره ي اضافه ، ميان و وسط خانه ، اما ميتوانيم به صورت مقلوب «خانه ي ميان » بگيريم که خانه ي مياني معني ميدهد.