Abstract:
مسئله معنای زندگی از یک سو دغدغه انسان معاصر است و از سوی دیگر علامه جعفری نیز حیات و زندگی آدمی را نتیجه هدف های وی در زندگی می داند. مسئله تحقیق این است که در دوران معاصر، مواجه با انبوهی از آثار تفسیری در مباحث وجودگرایانه از جمله انسان و تأکید بر اصالت وجود، آزادی و اختیار، انتخاب و گزینش، مسئولیت انسان، مرگ، تنهایی، امید، آرزو، آرامش، معنای زندگی و... دلالت بر این دارد که تحولی اساسی در سبک تفسیرپژوهی رخ داده و رویکرد تفسیری جدیدی به نام رویکرد وجودگرایی شکل گرفته است. برای تبیین بهتر این گرایش تفسیری، در این مقاله یکی از مولفه های مهم آن یعنی معنای زندگی در ترجمه و تفسیر نهج البلاغه علامه جعفری مورد بررسی قرار گرفته است. روش این تحقیق، کتابخانهای و توصیفی است. از این رو، این مقاله برآن است که با پرداختن به مسئله وجودی معنای زندگی در شرح نهج البلاغه علامه جعفری یکی از گرایش های تفسیری این تفسیر را بنمایاند.
The issue of the meaning of life is the concern of contemporary man, on the one hand and on the other hand, Allameh Jafari considers human life as the result of his goals in life. The problem of research is that in the contemporary era, meeting a multitude of interpretive works on existential issues such as man and the emphasis on the originality of existence, freedom and choice, human responsibility, death, loneliness, hope, desire, peace, meaning of life indicates that a fundamental change in the style of interpretive research has occurred and a new interpretive approach called the existentialist approach has been formed. To better explain this interpretive tendency, in this article, one of its important components, namely the meaning of life in the translation and interpretation of Nahj al-Balaghah by Allameh Jafari, has been examined. The method and technique used of this research are descriptive and library-based. Therefore, this article intends to show one of the interpretive tendencies of Allameh Jafari by addressing the existential issue of the meaning of life in the explanation of Nahj al-Balaghah.
Keyword: Nahj al-Balaghah, Allameh Jafari, Interpretive Tendency, Existentialism.
Machine summary:
گرايش تفسيري وجودگرايي در شرح نهج البلاغه علامه جعفريبا تأکيد بر معناي زندگي مريم اميني 1 علي اميني 2 چکيده مسئله معناي زندگي از يک سو دغدغه انسان معاصر است و از سوي ديگر علامه جعفري نيز حيات و زندگي آدمي را نتيجه هدف هاي وي در زندگي مي داند.
براي تبيين بهتر اين گرايش تفسيري، در اين مقاله يکي از مولفه هاي مهم آن يعني معناي زندگي در ترجمه و تفسير نهج البلاغه علامه جعفري مورد بررسي قرار گرفته است.
(زارع زرديني و همکاران، 2019: 8) بنابراين در گرايشهاي تفسيري وجودگرايي، شاخصهها و نمادهايي ازجمله انسان و خودشناسي، آزادي، انتخاب، مسئوليت، تفرد و تنهايي، رنج و اندوه، اضطراب، دلهره، موقعيتهاي مرزي مانند ترس، مرگ، احساس گناه، احساس نااميدي و معناي زندگي (ملکيان، 2003: 4 / 52 ـ 23) بيشتر موردتوجه مفسر قرار گرفته است و درصورتيکه مفسر متون ديني به اين دست مباحث بپردازد، ميتوان يکي از گرايشهاي تفسيري وي را گرايش وجودي دانست.
(نهجالبلاغه: خ 37) علامه در شرح اين خطبه پس از اشاره به نظر ابنابيالحديد (ابن ابیالحدید: 1341: 2 / 284) و برخي ديگر از شارحان مبني بر اينکه اين خطبه شرايط چه دورهاي از حيات امام علي علیهالسلام را بيان ميکند به مسئله مهمتري که شارحان پيش از وي به آن اشاره نکردهاند، ميپردازد که خودِ نيروي آزادي و انتخاب که در موجوديت آدمي به وديعت نهاده شده مربوط به مشيت خداوند است و با داشتن چنين نيرو و امکانات و استعدادهاي عالي فقط عمل انتخاب و برخورداري از نيروي آزادي شکوفايي در اختيار مربوط به او است.
ابنميثم نيز در شرح اين عبارت به نکاتي اشاره ميکند که نشان ميدهد نوع تفسير ايشان متفاوت از رويکرد علامه و گرايش وجودگرايي است.