Abstract:
در عموم روایتها درباره موسسههای مطبوعاتی کیهان و اطلاعات پیش از انقلاب اسلامی، اطلاق واژه روزنامه رسمی یا حکومتی دیده میشود. بر اثر چنین نگرشی، وجوه غیرحکومتی آن دو موسسه پوشیده مانده و برخی کوششهای نویسندگان مستقل آن نادیده گرفته شده است. ازاینرو، پژوهش حاضر به این مسئله پرداخته است که اطلاعات و کیهان به عنوان بزرگترین رسانههای مطبوعاتی کشور در عصر پهلوی دوم چه رویهای در حوزه فرهنگ کشور اتخاذ کردند؟ نتایج پژوهش در صورتبندی کلی تجدد بومی یا بومیگرایی عرضه شده است که نشان میدهد روزنامهنگاران این دو موسسه از گفتمان بومیگرایی به شدت تاثیر پذیرفتند و نقدهای صریحی به تجدد وارد کردند. رویه نویسندگان بومیگرای این دو موسسه ابعاد مثبت و منفی داشت؛ گاهی بدون بررسی علمی و سنجش آثار هنرمندان، به نقد و نفی آنان پرداختند و با مقایسه و مقابل هم قراردادن هنرمندانی همچون فروغ فرخزاد با پروین اعتصامی و طاهره صفارزاده، به دوگانه انگاری فرهنگی دامن زدند. با این همه، تلاشهای آنان یا به عبارتی خوانش حداکثری از بومیگرایی، ابعاد مثبتی چون تعدیل غربگرایی افراطی از طریق احیای هویت بومی و تاکید مجدد بر ارزشهای اصیل بومی، ارائه رویکردهای جدید در حوزه تعلیم و تربیت و در نهایت، معرفی و ستایش هنر و هنرمندان بومینگر در پی داشت.
Most narratives and analyses about Kayhan and Ettelaa’at newspapers that were published before the Islamic Revolution, consider these newspapers as the explicit criticisms of modernity, however, they criticize parts of the newspapers, for instance, in these newspapers by comparing and contrasting artists such as Forough Farrokhzad with Parvin Etesami and Tahereh Saffarzadeh, cultural dualism was fostered. At the same time, the authors praise the positive dimensions of the newspapers such as moderating extreme Westernization by reviving indigenous identity, re-emphasizing original indigenous values, introducing new approaches in the field of education, and finally, introducing and praising the indigenousness art.
Machine summary:
بـا وجـود اینکـه برخـی نویسـندگان مؤسسه های اطلاعات و کیهان ، به لحاظ گرایش های فکری غرب گرا بودند و با مضامین گفتمان متجدد حکومت پهلوی وجوه اشتراکی داشتند، در همین رسانه ها موارد فراوانـی از وجوه افتراق با این گفتمان دیده میشود، چرا که هر یک از دو مؤسسـۀ اطلاعـات و کیهان ، با تعداد زیادی از نویسندگان و روزنامه نگارانی در ارتباط بود که هر کدام علایق و دیدگاه هایی مخصوص به خود داشـتند و منظومـۀ فکـری آنهـا از سیاسـت اصـلی و تعریف شده و، یا سیاست دیکته شده بـه آن مؤسسـه متمـایز بـود.
با این اوصاف ، این پرسش مطرح میشود که اطلاعات و کیهان به عنوان بزرگترین رسانه هـای مطبوعاتی کشور در عصر پهلوی دوم ، کدام مسائل فرهنگی زمانه خود را نقد میکردند؟ دو مؤسسۀ مطبوعـاتی کیهـان و اطلاعـات ، بـیش از هـر نشـریه ای در دو دهـۀ پایـانی حاکمیت پهلوی شمارگان داشتند؛ بـرای تمـام سـطوح و اقشـار جامعـه نشـریه منتشـر میکردند (برزین ،١٣٤٤: ٢٧ ـ ٢٩) و در میان اقشـار مختلـف خواننـده داشـتند (محقـق داماد، ١٣٩٤: ٢٠ـ٢١).
به علت زمـان بـر بـودن بررسـی تمام شمارگان روزنامه های اطلاعات ، کیهان و نشریات هفتگـی آنهـا در مـدت دو دهـۀ ١٣٤٠ و ١٣٥٠، به گزینش دست زده و به طور تصادفی، از هر مـاه ، بـین یـک تـا پـنج شماره ، بررسی و مطالب مرتبط با پژوهش از آنها استخراج شده است .
List of Sources with English Handwriting Abrahamian, Ervand (1377), Iran between two revolutions, Translated by Aḥmad Golmoḥammadī and Moḥammad Ebrahīm Fattāḥī, Tehrān: Ney. Ebrahīmīyān, Leīlā (1392), "Ḥassan Ṣadr Ḥāǰ Seyed ǰavādī, University Professor and Journalist: Mossadeq was the Protesting thought of the Society", Iranian History Website, http://tarikhirani.