Abstract:
بهمن فرسی از هنرمندان معاصری است که آثار ارزشمندی در حوزه ادبیات داستانی به جامعه ادبی ارائه کرده است. در این پژوهش تلاش بر آن است تا شگردهای ایجاد طنز موقعیت در داستانهای فرسی مورد کاووش قرار گیرد. در اینگونه از طنز، کلام نقش چندانی ندارد بلکه طنزپرداز صحنهای میآفریند که تصور و تجسم آن خندهدار است. بررسیها نشان میدهد که عامل کلیدی ایجاد موقعیتهای طنزآمیز در «شبیک، شبدو» استفاده از شگردهای رفتاری طنزساز و در «نبات سیاه» استفاده از شگردهای کلامی است که علاوه بر خندهانگیزی، با ظرافت سیستم فرهنگی جامعه را به سخره میگیرند. تنوع گسترده تکنیکهای طنز موقعیت یکی از ویژگیهای سبکی بارز در آثار داستانی فرسی است. این امر نشاندهنده تسلط نویسنده بر شیوهها و الگوهای ایجاد این شاخه از طنز است. فضاهای حاکم بر آثار او اغلب مضحک، پوچ و سرشار از دلهره اند. شخصیتهای حاضر در داستانها همچون سایر آثاری که رگه هایی از طنز دارند، درگیر دلمشغولیها و خواسته های نامعقول شدهاند که با عکس العمل های غیرمنطقی و تا حدی احمقانه و مضحک سعی در رفع آن دارند.
Bahman Forsy is one of the Contemporary Writers who has Presented Valuable Works in the Field of Fiction to the Literary Community. In this Research, an Attempt is made to Explore the Techniques of Creating Situational Irony in Persian Stories. In this Type of Irony, the Word does not Play much role, but the Satirist Creates a Scene that is Comical to Imagine and Visualize. Studies Show that the Key Factor in Creating Humorous Situations in "Night One, Night Two" is the Use of Humorous Behavioral tTricks and in "Black Candy" is the Use of Verbal Tricks that, in Addition to being Comic, they Subtly Mock the Cultural System of the Society.
Machine summary:
در اين پژوهش تلاش بر آن است تا شگردهاي ايجاد طنز موقعيت در داستان هاي فرسي مورد کاووش قرار گيرد.
بررسيها نشان ميدهد که عامل کليدي ايجاد موقعيت هاي طنزآميز در «شب يک ، شب دو» استفاده از شگردهاي رفتاري طنزساز و در «نبات سياه » استفاده از شگردهاي کلامي است که علاوه بر خنده انگيزي، با ظرافت سيستم فرهنگي جامعه را به سخره ميگيرند.
برخي بر جنبه ادبيبودن آن تأکيد کرده اند و معتقدند که : «طنز شيوه بيان ادبي اعم از شعر و نثر است که در آن عيب هاي فردي و اجتماعي مورد تمسخر قرار ميگيرد و هدف آن اصلاح رفتار بشري است » (انوري، ١٣٨٣) برخي ديگر علاوه بر اشاره به جنبه ادبي بودن طنز، پاره اي از ويژگيهاي آن را نيز وارد تعريف ساخته اند، ويژگيهايي از قبيل در جامه رمز و کنايه بودن (تنکابني، ١٣٥٨)، به کارگيري شيوه آيروني ، تهکم و طعنه .
در مقالاتي هم به طنز موقعيت پرداخته شده است که عبارت اند از: «بررسي تکنيک هاي طنز و مطايبه در آثار هوشنگ مرادي کرماني»(١٣٩٠)، از سعيد حسام پور، «نگاهي به طنز اجتماعي در دو اثر از آنتوان چخوف و صادق هدايت »(١٣٩٠)، نوشته محمدرضا نصراصفهاني و رضا فهيمي، «تصحيح طنز»(١٣٨٧)، از الهه چيت سازي، «طنز در کتاب جنگ دوست داشتني» (١٣٨٨)، از عبدالرضا قيصري و محمدرضا صرفي.
(Ibid) نکته قابل توجه اين است که طنزپرداز ميتواند در شکل دهي به موقعيت هاي ناسازگار و متضاد که يکي از ارکان اصلي ايجاد طنز موقعيتي هستند از آيروني هم به شکل آيرونيهاي کلامي (به صورت گسترده در متن )، موقعيتي، نمايشي، ساختاري و سقراطي استفاده کند.