Abstract:
پدیدۀ چندمعنایی به ظرفیت واژهها در برخورداری از معانی مختلف مربوط میشود. هدف از پژوهش حاضر، بررسی چندمعنایی فعل «xesen» «انداختن» و همچنین جفت لازم «kæften» «افتادن» با بهرهگیری از رویکرد معناشناسی شناختی است. رویکرد شناختی، زبان را بهعنوان پدیدهای ذهنی معرفی میکند. جهت تحلیل چندمعنایی فعل «xesen» از نظریههای مقولهبندی، طرحوارههای تصویری و استعاره در رویکرد شناختی بهره گرفته شده است. دادههای پژوهش از طریق مشاهده، مصاحبه و ثبت و ضبط گفتار روزمرۀ سخنگویان کردی ایلامی گردآوری شد. یافتهها نشان داد که فعل «xesen» علاوه بر قالب مرکزی «انداختن، فرونهادن»، قالبهای معنایی «تقلیل دادن»، «تحقیر کردن»، «جابهجا کردن»، «قرار دادن» و «پرتاب کردن» را نیز داراست. یافتهها همچنین نشان داد که فعل «kæften»، جفت لازم تمام معانی فعل «xesen» نیست. سخنگویان بر اساس نگرشی که نسبت به پدیدهها دارند و همچنین با بهرهگیری از تجربههای عینی خود، مفاهیم انتزاعی مربوط به این افعال را در قالب سه طرحوارۀ حجمی، حرکتی و قدرتی، مفهومسازی میکنند. با توجه به ماهیت معنایی فعلهای «xesen» و «kæften» طرحوارههای حرکتی، بسامد وقوع بالاتری دارد. چندمعنایی این دو فعل در کردی ایلامی پدیدهای نظاممند و قابل توضیح با بهرهگیری از طرحوارههای شناختی است.
This study aims to investigate the polysemy of the Ilami Kurdish verbs “xesen” “to drop” and “kæften” “to fall” in light of cognitive semantics theory. Categorization, image, schema, and metaphor are used to analyze the polysemy of the verbs “xesen” and “kæften”. The data is collected from native speakers of Ilami Kurish through observation and interview. The findings show that the different meanings of the verb “xesen” and “kæften” have special semantic frames including “to fall”, “to decrease”, “to humiliate”, “to replace”, “to put” and “to throw”. The findings also depict the verb “kæften” is not used as the intransitive form of all meanings of the verb “xesen”. Based on Speakers’ attitude and by using their objective experiences, abstract concepts are conceptualized in containment schemas, path schemas, and force schemas. Path schemas have the highest frequency of occurrence according to the nature of the verbs “xesen” and “kæften”. Totally the findings confirm the systematization of the polysemy of the verb “xesen” and “kæften” in Ilami Kurdish in light of cognitive theory.
Machine summary:
در این پژوهش ، چندمعنایی فعل «xesen» با معنای «انداختن » در کنار جفـت لازم «kæften» بـه معنی «افتادن »، در کردی ایلامی و با تمرکز بر رویکرد شناختی مورد بررسی قرار میگیرد.
با توجـه به چند معنایی فعل «xesen»، هر یک از مفاهیم گذرا، ممکن است به شکل متفاوتی ناگذر شـوند و این پدیده بـر اسـاس ماهیـت ذاتـی هـر یـک از مفـاهیم تعیـین مـیشـود.
مثال های (٧) و (٨) از مفاهیم ناگذر فعل «xesen» در نظر گرفته میشود که مـیتـوان آن را بـا استفاده از فعل «kæften» و به صورت مجهول نیز بیان کرد.
علاوه بر این ، شانه از دیگر نقش های موجود در قالب معنایی فعل در نظر گرفته میشود که طی فرآیندی، از جایگاه خود به سمت پایین حرکت میکند.
فرآیند «جـدا شدن » در جملۀ زیر به حرکت و جابه جایی به سمت پایین اشاره دارد و با توجه به این کـه مفهـوم مذکور و مفاهیم «تغییر دادن » و «موکول کردن »، مختصات معنایی مشترکی دارد، فعـل «kæften» بـه عنوان صورت لازم آن ها در نظر گرفته میشود.
مفهوم «شلیک کردن » از قالب های دیگر فعل «xesen» در کردی ایلامی است کـه بـا قالـب هـای «پرتاب کردن » و «زدن » اجزای هسته ای مشترکی دارد.
در مثال (٤٦) فعل «kæften» به عنوان صورت لازم مفهوم «تاباندن » به کار رفته است .
«منتشر کردن » از مفاهیمی است که به عنوان جفت متعدی فعل لازم «kæften» در نظر گرفته میشود.
فعل «kæften» در مثال های مذکور به عنوان جفت لازم به کار رفته است .