Abstract:
در ایران با توجه به روند کاهش جمعیتی ، عنصر اصلی گفتمان حاکم بر سیاست جمعیتی، افزایش جمعیت است. میزان موفقیت سیاستهای جمعیتی در هر کشوری من جمله ایران، به میزان هژمونیک شدن آن در جامعه هدف بستگی دارد.این مطالعه به منظور بررسی زیست سیاست بین زنان متأهل 18 تا 40 سال شهر رشت به روش کیفی و بر پایه تحلیل قدرت فوکو صورت گرفته است. نتایج تحقیق نشان داد که گفتمان حاکم بر سیاست جمعیتی در ایران در ارتباط با زنان مورد مطالعه به دو طریق یعنی سوژه ساختن زنان در برابر نظام پزشکی و نظام فرهنگی توانست زمینه اعمال قدرت زیست سیاست بر آنها و هژمونیک شدن خود را فراهم سازد. در عین حال باید توجه داشت که صرف اعمال قدرت از طریق نظام پزشکی در این گفتمان باعث هژمونیک شدن این نوع زیست سیاست در بین زنان مورد مطالعه نمی گردد؛ چرا که در بین آن دسته از زنان متاهلی که در برابر این نوع از زیست سیاست مقاومت کرده اند و بر روی فرزند آوری کمتر تاکید داشته اند کماکان ابژه بودن در برابر نظام پزشکی مشاهده می شود.
Due to decrease of population, the main discourse of population governing policy is how to growth population In Iran. The success rate of population policies in each country, including Iran, depends on the degree of its hegemony in the target society. The present study is conducted to investigate the biopolitics among married women ranging age between 18 to 40 years old in Rasht city, by using a qualitative method based on analysis of Foucault power. The results in this communication showed that the dominant discourse of population policy in relation to the women studied in Iran is formed in two ways; respectively subjecting women for the medical and the cultural system, which could affect them by power of biopolitics and become hegemonic for itself. Nevertheless, it should be noted that the exercise of power through the medical system in this discourse does not cause the hegemony of this type of biopolitics among the studied women; Because among those married women who have resisted this type of biopolitics and had less desire for more offspring, which still emphasize an object to the medical system. Due to the declining population rates in Iran, the main dominant population policy discourse is, population growth.
Machine summary:
ايـن تحقيق بهدنبال يافتن پاسخي براي اين دو پرسش است که گفتمان حاکم بر سياست جمعيتي در ايران در چه ابعادي در جريان زندگي روزمرة زنان متأهل ١٨ تا ٤٠ سال شهر رشت هژمونيک شده و در چـه ابعادي دربرابرگفتمان مزبور مقاومت صورت گرفته است ؟ پيشينة نظري و تجربي عباسي شوازي و اجاقي (١٣٩٨) در پژوهشـي بـا عنـوان «گفتمـانهـاي جمعيتـي مـديران سياسـت و بازتوليد رسانهاي با استفاده از روش تحليل گفتمان»، بـه تحليـل انتقـادي متولـد جمعيتـي فشـردة دو روزنامة اصلي کشور، يعني ايران و کيهان، پرداخته و نشـان داده انـد کـه ايـن دو روزنامـه گفتمانهـاي متنوعي را دربارة تحولات جمعيتي ايران توليـد و بازتوليـد کرده انـد و تنـوع گفتمـاني آنهـا، اثرپـذيري چنداني از گفتمان متخصصان جمعيت شناسـي يعنـي طبيعـي نداشـته و گفتمـان بحرانـي را در ابعـاد مختلف بازتوليد ميکند و نگاه سياست گذاران در تصميم گيري هاي سياستي جمعيتي منبعث از همـين پوشش رسانهاي است .