Abstract:
توکویل و وبر در تحلیل خود از ماهیت جامعهی مدرن و نیز تحولات بنیادین آن نقش مذهب را به عنوان یک علت مؤثر مورد مطالعه قرار دادهاند. از نظر آن دو عوامل و زمینههای مختلفی در پدیدآیی نهادها و نظام های مدرن نقش داشته اند و مذهب در این میان تنها یکی از علل مهم محسوب میشود. در این نوشتار سعی بر آن است تا ضمن تشریح بنیانهای اصلی الگوی ئتوریکی که وبر و توکویل برای تحلیل نسبت مذهب با واقعیت اجتماعی تئوریزه کردهاند مهمترین تمایزها و شبهاهتهای منطقی که در بحث آن دو وجود دارد، استنتاج شود. بدین منظور نخست معضل نظری و بحران جامعهشناختی که آن دو در خصوص جامعهی مدرن مطرح کردهاند، تشریح خواهد شد. سپس منطق و قواعد نظری که بنیان تحلیل آن دو را تشکیل میدهد، توضیح داده خواهد شد و در نهایت از خلال این مباحث با مقایسهی تطبیقی هر دو الگوی تئوریک به تفاوتها و شباهتهای آن پرداخته میشود.
In their analysis of the nature of modern society, as well as its fundamental changes, Tocqueville and Weber studied the role of religion as an effective cause. In terms of these two, various factors and fields have played a role in the emergence of modern institutions and systems, and religion only is one of the most important reasons for this. In this paper, it is attempted meanwhile explaining the main foundations of the theoretical model that Weber and Tocqueville have theorized to analyze the relationship between religion and social fact, conclude the most important distinctions and Logical similarities that exist in the discussion of these two. To this end, the first Will be described the theoretical and sociological crisis that they have raised about modern society. Then, the logic and theoretical rules that form the basis of their analysis will be explained, and finally, through these topics with comparative comparisons, both theoretical models are compared to the differences and similarities.
Machine summary:
بدین ترتیب پرسش مشخص این نوشتار این است که الگوی نظری که وبر و توکویل برای تحلیل نقش نیروهای مذهبی در تحولات تاریخی جامعه مدرن تئوریزه میکنند چه شباهت و تفاوتی با یکدیگر دارند؟ الکسی دو توکویل (١٨٥٩-١٨٠٥) معضل نظری: تعارض ١آزادی و برابری 2 توکویل در پیشگفتار کتاب دموکراسی در آمریکا روند دموکراتیزه شدن ٣ جوامع را حرکتی جبری میداند که هیچ نیرویی نمیتواند آن را متوقف کند.
با در نظر داشتن این تفسیر از مدل نظری توکویل نمیتوان او را به نادیده انگاشتن تأثیر عوامل بیرونی و ضرورت های جامعه متهم کرد، زیرا او جدای از نقشی که برای محیط طبیعی به عنوان کیفیتی خارج از اراده انسان قائل است و بر نقش ساختار نظام سیاسی در روند دموکراتیزه شدن جوامع تأکید میکند.
بر این اساس او مسئله اصلی خود را بررسی همبستگی روح ٣ زندگی اقتصادی جدید با اخلاق پروتستانی اعلام میدارد چراکه بنابر شواهد تجربی فرقه پروتستان به لحاظ جایگاه شغلی-اقتصادی قرابت نزدیکی با روحیه سرمایه داری دارد (پیشین :٣٤)، اما باید در نظر داشت چنانچه از مسئله خاصی که وبر در این پژوهش به دنبال آن است انتزاعی صورت گیرد، روشن خواهد شد که منشاءیابی فرایند «عقلانی شدن » -که به زعم او جریان ناگزیر جوامع مدرن محسوب میشود- پروژه عامی است که وبر ذیل مطالعه ریشه های عقلانی شدن نظام سرمایه داری غربی آن را بررسی میکند.
مذهب صرفا به عنوان یکی از ریشه های تاریخی این مسئله مورد توجه وبر قرار گرفته است که با فینفسه در نظر گرفتن آن میکوشد تا یک رابطه هم بستگی منطقی بین باورهای مذهبی و اصلیترین خصلت سرمایه داری مدرن یعنی عقلانیت برقرار سازد.