Abstract:
این نوشتار با روش تحلیلیانتقادی به مسئله تحریف قرآن و دیدگاه عالمان شیعه در باب آن پرداخته است. طبق ادعای شماری از مخالفان، شیعیان به تحریف قرآن باور دارند و از اینرو برای این کتاب مقدسْ حجیتِ تام قائل نیستند. این در حالی است که آثار بهجایمانده از قاطبه علمای شیعه در این بحث، صحیحنبودن این نسبت و احتمالاً بیصداقتی مفتریان در مطرحکردن این نسبت را نمایان میکند. چنانچه بهتفصیل بیان خواهد شد، عالمان شیعه نهتنها به تحریف قرآن قائل نشدهاند، بلکه ادله چهارگانه (قرآنی، روایی، تاریخی و عقلی) را در نفی مطلق تحریف ذکر کردهاند، که نگاه به سیر استدلالهای دلالتگرِ تحریفنشدن قرآن، از حساسیت مداوم و اهتمام پایدارشان به این موضوع حکایت دارد. اینچنین میتوان ثابت کرد که رجوع شیعه به روایات ائمه (ع)، نه به معنای تضعیف منزلت قرآن، بلکه با توجه به حدیث ثقلین و صبغه تفسیری این روایات نسبت به کلامالله، خود دلیلی بر تحریفنشدن آن است.
This article, using the critical analytical method, deals with the issue of alteration of the Quran and the views of Shiite scholars on it. According to a number of opponents, the Shiites believe in the alteration of the Quran and therefore do not give full authority to this holy book. However, the works left by the majority of Shiite scholars on this subject show the falsity of this claim and possibly the dishonesty of those who made this slander. As will be explained in detail, Shiite scholars not only did not believe in distorting the Quran, but also mentioned four arguments (Quranic, narrative, historical and intellectual) in the absolute negation of distortion, which, given the development of the arguments implying the non-distortion of the Quran, indicate their constant sensitivity and concern for this issue. Thus, it can be proved that the Shiite reference to the narrations of the Imams (AS) does not mean weakening the status of the Quran, but according to the hadith of Saghalayn (two weighty things) and the interpretive nature of such narrations in relation to the word of God, their reference is itself a reason for the integrity of the Quran.
Machine summary:
چنانچه بهتفصیل بیان خواهد شد، عالمان شیعه نهتنها به تحریف قرآن قائل نشدهاند، بلکه ادله چهارگانه (قرآنی، روایی، تاریخی و عقلی) را در نفی مطلق تحریف ذکر کردهاند، که نگاه به سیر استدلالهای دلالتگرِ تحریفنشدن قرآن، از حساسیت مداوم و اهتمام پایدارشان به این موضوع حکایت دارد.
تحریف قرآن، سنن الاهی، شیعه، قاعده لطف، وحی مقدمه قرآن کریم به عنوان کتاب آسمانی مسلمانان، که الفاظش عیناً از جانب خدا صادر شده و با امانتداری فرشته وحی، بیکم و کاست به پیامبر گرامی اسلام صلیاللهعلیهوآله ابلاغ شده است، در طول تاریخ هم، به اراده حق از جعل و اختلاط مصون مانده و به این ترتیب معجزهای دیگر در تاریخ بشر به ثبت رسیده است.
بهتفصیل خواهیم دید که بسیاری از بزرگان شیعه به این مطلب تصریح کردهاند، مانند ابنبابویه قمی (صدوق)، که تحریفنشدن قرآن را از معتقدات امامیه دانسته است، از جمله شیخ طوسی که در اول تفسیرش (التبیان) بیان کرده و از استادش سید مرتضی هم با همین نقل با استدلالی تمام نقل شده و نیز طبرسی در مقدمه تفسیرش، مجمع البیان، همین نظر را ذکر کرده و نیز کاشفالغطاء که این رأی را ابراز داشته و حتی ادعای اجماع بر تحریفنشدن کرده است (موسوی خویی، 1395: ۱/126).
به خداوند از اعتقاد به این حرفها پناه میبرم؛ زیرا اعتقادداشتن به اینگونه مطالب و سخنان باعث میشود که در معجزه پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله که با تواتر نقل شده است، تحریف اتفاق افتاده باشد و این سخن درستی نیست و در معجزه پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله تحریفی رخ نداده است (حلی، بیتا: 121).