Abstract:
از زمان استقرار رژیم صهیونیستی در اراضی فلسطین اشغالی، مناسبات پرفرازونشیبی میان کشورهای جهان اسلام -بهویژه کشورهای حوزهی شرقی آن، که در منطقهی جغرافیایی غرب آسیا و شمال آفریقا قرار میگیرند - با این رژیم شکل گرفت. این مقاله درصدد است به بررسی راهبردهای سیاسی و امنیتی رژیم صهیونیستی در قبال این کشورها بپردازد. برایناساس، سئوالی را که درصدد پاسخ به آن هستیم عبارت است از اینکه «راهبردهای سیاسی و امنیتی رژیم صهیونیستی در قبال کشورهای جهان اسلام در منطقهی غرب آسیا و شمال آفریقا کدامند؟» برای پاسخ به این سئوال از روش کیفی با رویکرد تحلیلی بهره جستهایم و دادههای مورد نیاز را به صورت فیشبرداری از منابع کتابخانهای و اینترنتی گردآوری نمودهایم. نتیجه آنکه، همواره صهیونیستها دو راهبرد را در مواجهه با کشورهای جهان اسلام در منطقهی غرب آسیا و شمال آفریقا دنبال نمودهاند: راهبرد نخست، عادیسازی روابط با برخی از این کشورهاست که با دکترین اتحاد پیرامونی و ارتباط با ایران عصر پهلوی، ترکیه، کردها و ... آغاز میشود و با طرح معاملهی قرن و انعقاد توافقنامه ابراهیم میان این رژیم با کشورهای امارات، بحرین، مراکش و سودان با میانجیگری آمریکا ادامه مییابد؛ و راهبرد دیگر، تهاجم همهجانبه به جریان مقاومت است که نماد آن را میتوان در جنگهای سیوسهروزهی لبنان، بیستودو روزه و هشتروزهی غزه، تلاش برای سرنگون نمودن دولت قانونی سوریه، ترور فرماندهان مقاومت و انهدام مواضع ایشان در سوریه و بالاخره، تلاش برای تضعیف و سقوط نظام جمهوری اسلامی ایران از طریق اتخاذ تاکتیکهای گوناگون که آخرین آن، مرگ با هزاران جراحت است _ مشاهده نمود.
Syria is one of the security subdivisions of the Islamic world in the West Asian region. The developments in this country have always been important for the Zionist regime. Accordingly, since the beginning of the Syrian crisis in 2011, the Zionist regime has adopted various military and security strategies in response to the developments in this country. Therefore, the present article seeks to answer the question "What are the military and security strategies of the Zionist regime in the face of the Syrian crisis?" Using a descriptive-analytical method, while briefly looking at the history of relations between Syria and the Zionist regime. The findings show that the Zionist regime, after bewilderment and failure to adopt a unified strategy at the beginning of the Syrian crisis, tried in 2013 to support allied groups in addition to assassinating resistance commanders and bombing their positions. A more serious presence in Syria and negotiations with Russia will prevent Iran from having a long-term presence in Syria. However, since 2015, Gideon's strategy has been on the agenda of the regime's officials, and so on. Finally, Momentum's more aggressive strategy from 2020 will replace Gideon's strategy, which identifies Iran as the most important threat to the Zionist advance in Syria. In this strategy, while emphasizing on improving the capability of the military intelligence unit and equipping the military forces with more weapons and better quality, it is emphasized on changing the structure of the army and forming the "Command of Iranian Affairs".
Machine summary:
آغاز میشود و با طرح معامله ی قرن و انعقاد توافقنامه ابراهیم میان این رژیم با کشورهای امارات ، بحرین ، مراکش و سودان با میانجیگری آمریکا ادامه مییابد؛ و راهبرد دیگر، تهاجم همه جانبه به جریان مقاومت است که نماد آن را میتوان در جنگ های سیوسه روزه ی لبنان ، بیست ودو روزه و هشت روزه ی غزه ، تلاش برای سرنگون نمودن دولت قانونی سوریه ، ترور فرماندهان مقاومت و انهدام مواضع ایشان در سوریه و بالاخره ، تلاش برای تضعیف و سقوط نظام جمهوری اسلامی ایران از طریق اتخاذ تاکتیک های گوناگون –که آخرین آن ، مرگ با هزاران جراحت است - مشاهده نمود.
٢) تاریخچه مناسبات رژیم صهیونیستی و کشورهای منطقه ی شرقی جهان اسلام پیش از تشـکیل و اسـتقرار رژیـم صهیونیسـتی در سـرزمین های اشـغالی فلسـطین ، مهـاجرت یهودیان به این سرزمین همواره از سوی عالمان کشورهای اسلامی رصد و با واکنش هایی در داخـل و خارج از این سرزمین ها مواجه بود که از آن جمله میتوان بـه اعلامیـه ی «آیـت الله سیدابوالقاسـم کاشانی» -رهبر نهضت ملی شدن صنعت نفت - به تاریخ ٢٥ اردیبهشت ماه ١٣٢٦ه .
با این شکست ، کشورهای عربی به دنبال جبران برآمده و در سـال ١٩٧٣ مـیلادی جنگـی دیگـر را علیه صهیونیست ها آغاز نمودند که اگرچه در روزهای اول با موفقیت هایی همراه بـود ولـی آزادسـازی همه ی سرزمین های اشغالی را در پـی نداشته (موسـوی، ١٣٨٨: ١٢١) و در نهایـت ، بـا پیوسـتن «انـور سادات » -رییس جمهـور وقـت مصـر- بـه مـذاکرات صـلح کـه بـا میـانجیگری «جیمـی کـارتر» - رییس جمهور وقت آمریکا- صورت گرفت ، راهکار آزادی فلسطین از طریق جنگ توسـط ارتش هـای عربی به پایان راه خود رسید(٣٦٧ :٢٠١٨ ,Henschen &Sidlow ).