Abstract:
سلوک به عنوان یکی از پربسامدترین مفاهیم درعرفان، برگرفته از یک دامنه مفهومی است که حول معنای راه رفتن یا رفتن شکل گرفته و به دامنه مفهومی دیگری الصاق شده است که همانا اندیشه عرفانی است؛ به طوری که گویی واقعا این فرایند را به مثابة راهی تصور کردهاند که در آن مقاماتی وجود دارد. همچنین مفهوم (Camino de Perfeccíon) در ادب عرفانی اسپانیا به معنای راه کمال و برخاسته از کلمه Camino)) به معنایی فیزیکی راه و مسیر است به جهت برداشت استعاری از آن، قابل تطبیق با مفهوم سیر و سلوک عارفانه و اصطلاح طریقت در عرفان اسلامی است. وجود سه مرحله تحت این عنوان در عرفان اسپانیا و شباهت آن به بحث طریقت در عرفان اسلامی آغاز بررسی شباهت در مفاهیم و فراتر از آن، مضامین و معانی موجود در این دو قلمروست؛ یعنی بررسی اشتراکات، اولاً در حیطه معانی و اصطلاحاتی چون طریقت و ثانیاً در باب مفاهیم و روش. بررسی این شباهتها با استشهاد از آثار و زندگینامه دو عارف نامی ایران و اسپانیا، سانتاترسا و ابوسعید ابوالخیر انجام شده است. اشتراکاتی که علاوه بر معانی در زندگی، ریاضتها، سلوک، آمیختن مفاهیم عاشقانه و زهدآمیز و آموزههای دینی و معرفتی این عارفان وجود دارد، میتواند نمودی از اشتراک در دو نحله عرفانی مذکور باشد.
“Path of perfection”, one of the most famous concepts and terms in mysticism, has been derived from a conceptual domain formed in relation to the meaning of walking or passing. As if they really thought of this process as a path that exists. Also, the word "camino" in Spanish means road, and that is the beginning of the subscriptions between these two literary styles. In this context, there is a metaphorical notion around the concept which is consistent with the notion of mystical conduct. Eventually, they both refer to the concept of the “creed”. Other terms including “moradas” have the same structure. "Morada" literally means residence and refers to the place where we choose to stay. But in mystical terms, it means the stage that the mystics choose: a way to “transcendency”. Hence, it is quite compatible with the concept of “Manzel” which means residences “on the way”. Three major grades of Spanish mysticism that are known as “Path of Perfection” can be a departure point in a comparative approach to Mystic studies in Iran and Spain and further investigations of these concepts and senses. Accordingly, this paper gives examples from the biography of Santa Teresa de Jesus and Abu-Saeed Abulkhair. From this point of view, due to the subscription in their lifetime, mortifications, thoughts, doctrines, creed, and their unique incorporations between poetry and ascetics, this paper aims to characterize an aspect in resemblance of these mystical methods.
Machine summary:
مفاهيم و معاني مشترک در باب طريقت و مقامات آن در ادبيات عرفاني ايران و اسپانيا با تاکيد بر آثار و اقوال ابوسعيد ابوالخير و سانتاترسا فائزه نوريان دانشجوي دکتري ادبيات فارسي دانشگاه تهران ، تهران ، ايران نجمه شبيري دانشيار زبان و ادبيات اسپانيايي دانشگاه علامه طباطبائي، تهران ، ايران چکيده سلوک به عنوان يکي از پربسامدترين مفاهيم درعرفان ، برگرفته از يک دامنه مفهومي است که حول معناي راه رفتن يا رفتن شکل گرفته و به دامنه مفهومي ديگري الصاق شده است که همانا انديشه عرفاني است ؛ به طوري که گويي واقعا اين فرايند را به مثابۀ راهي تصور کرده اند که در آن مقاماتي وجود دارد.
Thous) (٢٠١٥ ,Tuset علاوه بر اين شباهت ها، مسئله مهمي که موجب شده است بتوانيم زندگي اين دو عارف را مدخلي براي انجام يک بررسي تطبيقي بدانيم ، وجود يک ترتيب و خط سير مشخص درباره دوره هاي سلوک و زندگي عرفاني سانتاترسا و ابوسعيدابوالخير است : دوره هايي از ابتداي زندگي آنها يعني زماني که در زهد و رياضت سپري کرده اند؛ دوره - هايي که از رسيدن آنها به وجد عرفاني حکايت دارد و کرامات و معجزاتي که به دست آنها رفته است و تجربيات آنها در رسيدن به اين مکاشفات که همگي در کتاب هايي که در باب اين بزرگان به نگارش در آمده نقل شده است که اين بخش آخر کاملا روشنگر مقصود ما در بررسي مفهوم انتقال از زهد به عرفان است .