Abstract:
محمدعابد الجابری همزمان دو طرح بزرگ را در مطالعات پر ثمرش پیشرو داشته است، تلاش برای بازشناسی «عقل عربی- اسلامی»، وطرح پیشنهادی برای بازسازی آن. این هر دو متضمن نظریهای دربارهی دولت است، نظریهای که مرتبط با توضیح منشاء، ماهیت، سازمان و کارکرد دولت است. او در عین حال در دو کتاب مهمش کم و بیش بهصورت مستقیم با متقضیات چنین نظریهای روبرو بوده است. پژوهش پیشرو این پرسش را مطرح کرده است که نوشتهها و اندیشههای جابری تا چه حد با نظریهی منسجم در باب دولت مرتبط است؟ فرضیه مقاله این است که اندیشه جابری در بازشناسی «عقل عربی- اسلامی» با اتکاء بر نظریهی ابنخلدون با انسجام بیشتری از حیث انطباق با یک نظریهی استوار دربارهی منشاء و ماهیت دولت همراه است، اما در آرمان بازسازی قدرت سیاسی بر مسیر دموکراسی فاقد همسازی درونی است.این تحقیق به روش توصیفی - تحلیلی و با رویکردی انتقادی و با بهرهگیری از مطالعات اسنادی صورت گرفته است و نگارنده کوشیده است این ناهمسازی را نشان دهد.یافته این تحقیق به شیوه ای که به تفصیل آمده است، نظریه دولت جابری توان و ظرفیت لازم به سمت دموکراسی خواهی را ندارد.
Mohammed Abed al-jabri has advanced tow main projects in his intelectual endeavours: first, an anattempt to study and reveal, as he say, Arab-islamic reason, second to propuse ideas to restrucutring it with an aim for political changes in The line of democratic order.
In this propuse, he confronts, both directly and idirectly, with a theory of state. This research deals with consisteney of his explanation and aims where he deals with theory of state Where he refers to Abn khaldoun's theory of state. The main question of this research is that how match jabris projects for democratic changes consistes with his theory of state. The main thesis of research is thatThere is not areasonable relationship between Jabris explanation of the social origin of political power and his project regarding democaratic renewal and political ganges. This research try to reveal such discon. Sistency discriptiv-analytically with ahistorical- soeiological approach.