Abstract:
در سبکشناسی ویژگیهای روساخت اهمیت زیادی دارند. روساختی که نویسنده برای بیان ژرفساخت مدنظرش از بین روساختهای ممکن برمیگزیند زیرمعناها، طنینها، تداعیهای سبکی و بلاغی را به وجود میآورد؛ بنابراین، ساختار نحوی یک متن در شکلگیری سبک آن نقش مهمی برعهده دارد. داستان سمک عیّار از برجستهترین داستانهای پهلوانی– عیّاری است که در قرن ششم مکتوب شده است. در این پژوهش، لایۀ نحوی این داستان و تناسب آن با درونمایۀ اثر به شیوه توصیفی – تحلیلی بررسی شده است که مهمترین ویژگیهای آن عبارتند از: ایجاز هنرمندانه، بسامد بالای فعل در جملات، فراوانی جملههای کوتاه، مستقل و همپایه، تقدیم فعل و جابهجایی ارکان جمله به دلیل اغراض بلاغی، فراوانی فعلهای کنشی و حرکتی و ایجاد صدای فعال، فراوانی افعال ساده و پیشوندی، بروز وجهیت (مدالیته) در فعل جمله، غلبه وجه اخباری، آهنگ افتان و خیزان در کلام. پیوند جملهها آمیختهای از سبک گسسته و همپایه است که نوعی حرکت و روانی به داستان بخشیده است. میتوان گفت که ساختار نحوی این داستان متناسب با درونمایه آن است و در رسانگی، صراحت، دلپذیری و لذتبخشی آن نقشی اساسی دارد.
In stylistics, surface structures are very important. The surface structure that the author chooses from possible surface structures to express his view of deep structure causes to produce sub-meanings, resonances, stylistic, and rhetorical devices. Thus, the syntactic structure of a text plays an important role in its style. The story of Samak-e Ayyar is one of the most prominent championship chivalry written in the sixth century. Using the descriptive-analytic method, this study examines the syntactic layer of the tale and its proportion to the theme. The most important features are artistic conciseness; high frequency of verbs in sentences; abundance of short sentences, independent and dependent sentences; the beginning of verbs, displacement part of sentences because of rhetorical motive, the abundance of active and state verbs, and creating active voice, use of prefixed verbs, the emergence of grammatical mood in verbs of sentences, dominant of the indicative mood, rising and falling intonation in speech. Also, linking sentences are a mixture of discrete and coherent styles that give the story some kind of movement and fluency. It can be said that the syntactic structure of this story is proportional to its theme and plays a key role in its conveyance of meaning, clarity, enjoyment, and acceptance.
Machine summary:
روساختي که نويسنده براي بيان ژرف ساخت مدنظرش از بين روساخت هاي ممکن برميگزيند زيرمعناها، طنين ها، تداعيهاي سبکي و بلاغي را به وجود ميآورد؛ بنابراين ، ساختار نحوي يک متن در شکل گيري سبک آن نقش مهمي برعهده دارد.
در اين پژوهش ، لايۀ نحوي اين داستان و تناسب آن با درون مايۀ اثر به شيوه توصيفي– تحليلي بررسي شده است که مهم ترين ويژگيهاي آن عبارتند از: ايجاز هنرمندانه ، بسـامد بالاي فعل در جملات ، فراواني جمله هاي کوتاه ، مسـتقل و هم پايه ، تقديم فعل و جابه جايي ارکان جمله به دليل اغراض بلاغي، فراواني فعل هاي کنشـــي و حرکتي و ايجاد صداي فعال ، فراواني افعال ساده و پيشوندي، بروز وجهيت (مداليته ) در فعل جمله ، غلبه وجه اخباري، آهنگ افتان و خيزان در کلام .
در ٢٠٠ جملۀ مورد بررســـي تقريباً در (٩٠ درصـــد) از جملات ، فعل در پايان جمله آمده است و در جمله هاي ساده و مرکب حدود ٢١٠ گروه فعلي يافت شد؛ به طوريکه ميتوان گفت نحو غالب يا پايه يا ترتيب اجزاء جمله در اين داستان بيشتر به صورت زير است : نهاد و اجزاي گزاره + فعل طومار نامه برخواند.
در اين داســتان گاهي تقدم فعل علاوه بر تکيه دار بودن به نوعي در ايجاد آهنگ خيزان و آفرينش موسيقي در متن نيز تأثيرگذار است : ارمنشاه گفت اي هرمزکيل به چه کار آمده اي؟ گفت پيغام دارم از خورشيدشاه به تو دبور ديوگير (همان ).