Abstract:
حاکمیت شرکتی تقریباً توسط همه جوامع تجاری و شرکتها به عنوان یکی از عوامل اصلی بهبود عملکرد مالی شرکت مورد تأیید قرار گرفته است. از طرفی، رسوایی شرکتها در سراسر جهان منجر به تأکید بیشتر بر ضرورت ارتقـا و اصلاح سیستم حاکمیت شرکتی در سطح بینالمللی شده و اهمیت موضوع از آنجاست که میتوان گفت حاکمیت شرکتی در هر کشوری تابعی از متغیرهای مخصوص آن جامعه است؛ بنابراین هدف پژوهش حاضر، بررسی و تعیین ابعاد و مؤلفههای مورد نیاز جهت تدوین الگوی حاکمیت شرکتی است که منطبق بر اصول و موازین اقتصاد اسلامی باشد؛ ازاینرو کلیه منابع موجود فارسی و انگلیسی مرتبط به مبحث حاکمیت شرکتی تا سال 1399 (2021) مطالعه شده است. به این منظور برای بررسی منابع از تکنیک فراترکیب و به روش هفت مرحلهای ساندلوسکی و باروسو با استفاده از کدگذاری ابعاد و مؤلفهها استفاده شده است؛ بنابراین پس از بررسی نظاممند متون و انتخاب منابع مرتبط با استفاده از شاخص (CAPA)، در نظر قراردادن الگوهای بینالمللی حاکمیت شرکتی و مطابقت آنها با اصول و موازین اسلامی، ابعاد حاکمیت شرکتی در پارادایم اسلامی شناسایی و مؤلفههای حاکمیت شرکتی از منظر اصول اسلامی معرفی گردیده است. نتایج پژوهش نشاندهنده اثرگذاری ابعاد تعهد اجتماعی، پاسخگویی، شفافیت و تصمیمگیری است که در صورت رعایت اصول اخلاقی مورد نظر با استفاده از نظارت اسلامی، اهداف حاکمیت شرکتی بهینه و مطلوب را تضمین میکند.
Corporate Governance Has Been Endorsed by Almost All Business Communities and Companies as One of the Main Factors In Improving The Company's Financial Performance. On the other hand, Corporate Scandals Around the World Have Led to More Emphasis on the Need to Upgrade and Reform the Corporate Governance System at the International Level, and The Importance of The Issue is That Corporate Governance in any Country can be a Function of Specific Variables of That Society. Therefore, the Purpose of This Study is to Investigate and Determine The Dimensions and Components Required to Develop a Corporate Governance Model That is In Accordance With Islamic Principles and Standards. Therefore, all available and related sources related to the issue of corporate governance until 1399 (2021) have been studied. For this purpose, to review the sources, the hybrid technique and the seven-step method of Sandlowski and Barroso using the coding of dimensions and components have been used. Therefore, after systematically reviewing the texts and selecting sources related to using the index (CAPA), considering international models of corporate governance and their compliance with Islamic principles and standards, dimensions of corporate governance in the Islamic paradigm are identified, and components of corporate governance from the perspective Islamic principles have been introduced. The results of the research show the effectiveness of the dimensions of social commitment, accountability, transparency and decision-making, which, if the desired ethical principles are observed using Islamic supervision, guarantees the goals of optimal and desirable corporate governance
Machine summary:
از طرفي، رسوايي شرکت ها در سراسر جهان منجر به تأکيد بيشتر بر ضرورت ارتقـا و اصلاح سيستم حاکميت شرکتي در سطح بين المللي شده و اهميت موضوع از آنجاست که مي توان گفت حاکميت شرکتي در هر کشوري تابعي از متغيرهاي مخصوص آن جامعه است ؛ بنابراين هدف پژوهش حاضر، بررسي و تعيين ابعاد و مؤلفه هاي مورد نياز جهت تدوين الگوي حاکميت شرکتي است که منطبق بر اصول و موازين اقتصاد اسلامي باشد؛ ازاين رو کليه منابع موجود فارسي و انگليسي مرتبط به مبحث حاکميت شرکتي تا سال ١٣٩٩ (٢٠٢١) مطالعه شده است .
به طورکلي بر اساس موارد پيش گفته ضرورت نگرشي جامع و نظام مند به موضوع حاکميت شرکتي در اقتصاد اسلامي بسيار داراي اهميت است ؛ اما تاکنون پژوهشي جامع که به مقايسه کلي الگوهاي بين المللي پرداخته و آن را با اصول و موازين اسلامي مطابقت نموده و ابعاد اسلامي حاکميت شرکتي را با ابعاد الگوهاي بين المللي تلفيق کرده و الگوي واحدي را ترسيم نمايد انجام نشده و به پژوهش هاي جزيره اي و محدود اکتفا شده است ؛ لذا اين پژوهش وضعيت فعلي حاکميت شرکتي در ايران و الگوهاي بين المللي را با استفاده از روش نوين فراترکيب بررسي ميکند و با ارائه مدلي تلفيقي و جامع ، از الگوهاي بين المللي موجود و شاخص ها و ابعاد حاکميت شرکتي در پارادايم اسلامي جهت کاربرد ٧٨ در اقتصاد و شرکت هاي تجاري کشورهاي اسلامي از جمله ايران ، در جهت کاهش هزينه هاي تئوري نمايندگي و هم راستايي منافع مديران و ذينفعان ميپردازد.