Abstract:
دغدغۀ هایدگر که پرسش از هستی است، در آثار متأخرش با شعر تعلیمی پارمنیدس، متفکر پیشاسقراطی گره خورده است و او با تفسیرکردن این شعر، تحلیل خود از حقیقت هستی را عرضه میکند. محتوای شعر پارمنیدس الهامات الههای است که ازنظر هایدگر الهۀ حقیقت یا آلثیاست. هایدگر برای نشاندادن اینکه منظور از آلثیا چیست، به تحلیل این واژه میپردازد. تبدیلشدن آلثیا به مطابقت یا صدق، ازنظر او انحراف از ذات این واژه است و او برای توضیحدادن آلثیا از تعابیری چون آشکارسازی، دربرگیرندگی و سرپناهدادن وگشودگی استفاده میکند. آلثیا برای او حقیقتِ هستی است. آلثیا، اصیلترین نام هستی، چون زمینی است که چیزها بر آن پدیدار میشوند؛ درحالیکه خود این زمین در پس چیزها پنهان میشود. در این پژوهش با شیوۀ تحلیلیتوصیفی، روایت هایدگر از آلثیا بهعنوان الهۀ شعر پارمنیدس معرفی شده است. این مسئله را میتوان بیان ایجابی از معنای حقیقت نزد هایدگر دانست. هایدگر با بررسی پارمنیدس و مسئلۀ حقیقت و هستی نزد او تلاش میکند تا نقطۀ آغازی بیابد برای فهمیدن و پرسیدن از حقیقتِ هستی؛ ازاینرو، فهمیدن دیدگاه هایدگر دربارۀ شعر پارمنیدس، برای فهمیدن ذات تفکر او مهم است.
Heidegger finds a ground for his primary concern, the question of Being, in Parmenides' poem that called "didactic poem." by interpreting Parmenides, he tries to unfold the Truth of Being. Parmenides' poem is a revelation from a Goddess that Heidegger claims is the Goddess of Truth or Aletheia. He sees Aletheia as Correspondence or verity, a Deviation from the original essence. For explaining Aletheia, he employs expressions like disclosure, enclosing, and opening. Aletheia is the Truth of Being. Aletheia, an original name of Being, is the ground that things appear on it. In the appearance of things, the ground itself withdraws. In this study, with a descriptive-analytical method, I introduce Heidegger's reading of Alethia as a Goddess of Parmenides's poem. I try to show how one can see this issue as a positive description of the meaning of Truth in Heidegger. in the last section, for examining Heidegger's interpretation, I try to show how other researchers see the goddess of Parmenides. To grasp Heidegger's ideas as a whole, his reading of Parmenides is crucial. By focusing on Parmenides, Heidegger tries to discover a starting point for an insight that can ask about the Truth of Being.
Machine summary:
هایدگر باوجود اینکه بیان میکند پاسخدادن به پرسش «الهه کیست؟» چیزی است که از فهم کل شعر تعلیمی پارمنیدس به دست میآید، مدعی است که ما میتوانیم با بررسی دقیق پیشدرآمد، پیشبینی کنیم که الهه، الهۀ «حقیقت» یا آلثیا (ἀλήθεια) است؛ اما ازنظر هایدگر، با ترجمهشدن این واژه به وریتاس در زبان لاتین و غلبۀ تفسیر حقیقت بهعنوان مطابقت و صدق، معنای اصیل واژۀ آلثیا در دسترس ما قرار نگرفته است؛ ازاینرو، برای فهمیدن آلثیا باید به پژوهشی دقیق در خود این واژه پرداخت.
هایدگر در این بخش با دنبالکردن نگاه متفکران در طول تاریخ، بهدنبال این است که نشان دهد در طول تاریخ فلسفه با قراردادن حقیقت دربرابر ناحقیقت و یا صادق دربرابر کاذب، مسیری متفاوت با ذات واژۀ آلثیا پیموده شده است؛ زیرا «لثه متعلق به ذات آلثیا است؛ ناپنهانبودگی خود نمیتواند محوکردن و حذفکردن پنهانبودگی باشد»؛ پیشوند منفیساز ἀ در آلثیا «بههیچوجه صرفاً یک «نا» یا «غیر» کلی و عام نیست»؛ بلکه اشاره دارد به «نجاتبخشیدن و محافظتکردن از امر ناپنهانشده که ضرورتاً با پنهانبودن در ارتباط است که بهمثابۀ واپسنشستنآنچه ظاهر میشود در ظهورش فهم شده است» (Heidegger, 1992: 183-184).
Assistant Professor, Department of Philosophy, Faculty of Law, Theology and Political Science, Science and Research Branch, Islamic Azad University, Tehran, Iran Abstract Evolutionary aesthetics is one of the naturalistic approaches to aesthetics in which a distinction is made between natural beauty and artistic beauty.