Abstract:
طریقت مرشدیه بعد از تأسیس به همت شیخ ابواسحاق کازرونی در نیمهٔ دوم قرن چهارم هجری، با ایجاد شبکهٔ خانقاهی گسترده، به شیوهای منسجم از مقر اصلی خود در کازرون هدایت میشد. مقاله حاضر با روش توصیفیتحلیلی و با تکیه بر منابع اصلی، در صدد پاسخ به این پرسش است که: بسترهای جغرافیاییفرهنگی چه نقشی در شکلگیری و گسترش خانقاههای مرشدیه داشتند؟ با مطالعه بر روی جغرافیای طبیعی و فرهنگی کوره شاپور، این نتیجه به دست میآید که حضور صوفیان بزرگی چون ابوعبدالله محمد بن خفیف در شیراز و همچنین عبور مسیر تجاری شیراز به دریا از منطقه کازرون، زمینهٔ تبادلات فرهنگیمذهبی بین شیراز و کازرون را فراهم میکرد. آن هنگام کازرون از کوره شاپور و نواحی پیرامونش، یکی از مراکز مهم زردتشتینشین به شمار میآمد. این مسئله موجب شد شیخ ابواسحاق با استقرار در آنجا و شکلگیری خانقاهای خود در کوره شاپور برای گسترش اسلام اقدام کند. جاذبهٔ خانقاه مرشدیه که زمینهٔ گسترش آن را در کوره شاپور فراهم آورد، معلول عوامل متعددی بود. علاوه بر کرامات معنوی ابواسحاق کازرونی، عرضهٔ خدمات اجتماعی به نیازمندان و مسافران و حمایت تجار و بازرگانان از خانقاههای مرشدیه از جمله این عوامل به شمار میآید.
After being established by Sheikh Abu Ishagh Kazeruni in the second half of the fourth century AH, the Morshidiyya sect was consistently guided by its main headquarters in Kazerun through creating an extensive monastic network. The present article, using a descriptive-analytical method and relying on the main sources, seeks to answer the question: What role did geographical and cultural contexts play in the formation and expansion of Morshidiyya monasteries? By studying the natural and cultural geography of Kureh Shapur, it is concluded that the presence of great Sufis in Shiraz such as Abu Abdollah Mohammad ibn Khafif and also the passage of the Shiraz trade route to the sea through the Kazerun region, provided the basis for cultural and religious exchanges between Shiraz and Kazerun. At that time, Kazerun from Kureh Shapur and its surrounding areas was one of the important centers of Zoroastrianism. This caused Sheikh Abu Ishagh to settle there and establish his monasteries in Kureh Shapur to spread Islam. The attraction of the Morshidiyya monastery, which paved the way for its expansion in Kureh Shapur, was due to several factors. In addition to the spiritual virtues of Abu Ishagh Kazeruni, the provision of social services to the needy and travelers and the support of merchants and traders for the monasteries of Morshidiyya are among these factors.
Machine summary:
) کدام اند؟ به نظر ميرسد زمينه ها و مؤلفه هاي فرهنگي مهمي نظير تأثير صـوفيان برجسـته ، نشـر اسـلام ، کرامات معنوي ابواسحاق کازروني، خدمت به خلق الله ، نقش واسطه اي کوره شاپور بين کرانـه هاي خليج فارس و مرکز ايران و حمايت تجار از خانقاه هـاي مرشـديه ، نقـش مـؤثري در شـکل گيري و گسترش خانقاه هاي مرشديه ايفا کردند.
همچنين ، تحقيقات جديد نيز بيشتر بر اساس منبع اصلي مـرتبط بـا موضـوع از جملـه فردوس المرشدية في اسرار الصمدية تأليف محمود بن عثمان نوشته شده و مطلب جديدي در ايـن باره ندارند، از جمله تحقيقات : زرين کوب (۱۳۵۸)، در کتاب جست وجو در تصوف ايران ، تصوف در ايـران و مکتب هـاي آن را بررسي کرده و در ضمن اين مطالب به چند تن از عارفـان و صـوفيان بـزرگ فـارس از جملـه شـيخ ابواسحاق کازروني، مؤسس طريقت مرشديه ، اشاره کرده است .
به هر روي، اين پژوهش با روش توصيفيتحليلي و با تکيه بر منـابع اصـلي، در صـدد بررسـي گسترش جغرافيايي شبکه خانقاه هاي مرشديه در نيمه جنوبي ايران ، به ويژه کوره شاپور فارس ، است که در آن ديانت و تجارت ، مهم تـرين نقـش را در گسـتردگي و انسـجام ايـن شـبکه خانقـاهي ايفـا ميکند.
هم اکنـون ، آرامگاه شيخ ابواسحاق تنها اثر باقيمانده از مجموعه مرشديه است ؛ از ديگر بناهاي اين مجموعـه ، مسجد جامع ، مناره ، خانقاه و تحت السراج (اقامتگاه مريدان غريب ) است که در محلـه گنج آبـاد۳٣ کازرون قرار داشت (ابن عثمان ، ۱۳۳۳: ۳۱؛ عطـار، ۱۳۶۶: ۷۶۳).