Abstract:
این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی به نقد و بررسی آراء و نظرات صغیر، علوی مهرر، اسدی نسب و طلال حسن در زمینه نحوهی چیدمان مبانی تفسیر اجتهادی پرداخته است. مهمترین نتایج این پژوهش عبارتند از: علویمهر، اسدی نسب و طلال حسن، تعداد مبانیو گرایشهای تفسیر را ناقص ذکر کردهاند؛ اما صغیر انواع مبانی تفسیر را به طور کامل و جامع بیان کرده است. هیچ یک از مولفان ترتیب منطقی میان مبانی و گررایشها برقررار نکردهاند. اضافاتی در مقایسه با حالت ایدهآل چیدمان مبرانی تفسریر در عملکررد تمام مولفان یاد شده به چشم میخورد که ش اری از این اضرافات خرارا از حیطرهی مبرانی تفسیر است و اضافه بر نیاز است و شماری دیگر قابل ادغا در یکی از زیر مجموعههای مبانی و گرایشها است.
One of the basic topics in exegesis fundamentals is the way of arranging and organization. The comprehensive and ideal classification of exegesis fundamentals is done based on both divine and humane sciences. That in short consists of, 1.The basis of tradition, 2.The basis of reason. The basis of tradition consists of Quran and Sunnah and the basis of reason consists of reasoning, verve, scientific-experimental and historical-social approaches. The Principles–jurisprudence, theological and philosophical approaches are considered as belonging to reasoning approach and mystic and literary under the tasting approach. This research by an analytical-critical method investigates the theories of four intellectuals namely Zahabi, Amid Zanjani, Roomi and Babaei and concludes that the presented classifications have some mistakes and defects. These defects are as insufficiency in the number of exegesis fundamentals, inattention toward the correct arrangement, intermixture of different topics, intermixture of the semantic domain of exegetics topics, putting subordinate branches in the principal position, intermixture of the different types of exegesis fundamentals, existence of desired structure, application of exclusive usage, intermixture of different types of exegesis and exegesis fundamentals and meaning universal from particular titles and meaning particular from universal titles.
Machine summary:
مقایسه دیدگاه های تفسیرپژوهان در سازماندهی مبانی تفسیر اجتهادی * ** محمد حسین برومند امیر جودوی *** بتول علوی **** چکیده این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی به نقد و بررسی آراء و نظرات صغیر، علوی مهـر، اسدی نسب و طلال حسن در زمینه نحوه ی چیدمان مبانی تفسیر اجتهادی پرداخته است .
مهم ترین نتایج این پژوهش عبارتند از: علویمهر، اسدی نسب و طلال حسن ، تعداد مبانی و گرایش های تفسیر را ناقص ذکر کرده اند؛ اما صغیر انواع مبانی تفسیر را به طور کامل و جامع بیان کرده است .
از میان دو گونه تفسیر اکتسابی که به تفاوت درجات و سـطوح قوای فکری مفسر و نوع استفاده از آن برمیگردد، سازماندهی مبـانی تفسـیر سـازماندهی مبانی تفسیر با تفسیر اکتسابی -عالی ارتباط دارد؛ به دلیل اینکه در تفسیر اکتسابی-ابتـدایی ١ - تفسیر لدنی یا حقیقی صرفا در اختیار معصومین علیهم السلام قرار دارد که به صورت نور، وحی و روح همراه با قرآن بر قلب مبارک معصوم (ع ) نازل گردیده است (نقلی)، مفسر تنها به نقل روایت اکتفاء میکند و از اظهار نظر، قضاوت و بررسی در روایات خودداری میکند؛ اما در تفسیر اکتسابی-عالی (اجتهـادی)، مفسـر اهـل تـلاش و کوشـش فکری در مورد آیات است و به اظهار نظر پیرامون آن میپردازد.
در زمینه توجه به تعداد مبانی و گرایش های تفسـیر علـویمهـر، اسدی نسب و طلال حسن نتوانسته اند تمام علومی را که در سازماندهی مبانی تفسیر دخیل هستند، برشمارند و در تقسیم بندی خود ذکر نمایند؛ اما صغیر مبانی و گرایش ها را به طور کامل بیان کرده است .