Abstract:
هدف: این پژوهش با هدف بررسی و تحلیل چهار ویژگی رهبری اصیل در قرآن بر اساس دلالتهای داستان حضرت موسی(ع) انجام شده است. روش: در این پژوهش با بهرهگیری از امکانات و ابزار کتابخانهای، با روش تطبیقی- تحلیلی، چهار ویژگی خودآگاهی، پردازش متوازن، وجدان درونی و شفافیت رابطه در سبک رهبری اصیل و سبک رهبری حضرت موسی(ع) بررسی شد. یافتهها: فرضیۀ تحقیق مبنی بر قابلیت شایستگی و بایستگی سبک رهبری حضرت موسی(ع) حول محور تحلیل چهار ویژگی مذکور برای عصر حاضر، به اثبات رسید. نتیجهگیری: سبک رهبری اصیل در رهبری حضرت موسی(ع) نسبت به سبک رهبری اصیل از دیدگاه متفکران غربی، بر اصول و مبانی چندگانهای استوار است که علاوه بر جامعیت، قابلیت اجرا و کاربردی شدن نیز دارد.
Aim: The purpose of this research is to investigate and analyze the four characteristics of the authentic leadership in Quran based on the implications of the story of Moses.method: In this research, using library and software tools and software, with an analytical comparative method characteristic: four self-awareness, balanced processing, internal conscience and transparency of the relationship in the style of ' authentic leadership' and 'Imam Moses'(AS) Has been studied. Results: The findings indicated that the main hypothesis of research; The ability to suit and improve the style of Hazrat Moses against the axis of the analysis of the four characteristics for the present age. conclusion: The author of the survey conclude that the authentic leadership style in the leadership of Moses is based on the style of the authentic leadership from the perspective of Western thinkers, based on the principles and principles of multiplicity, in addition to comprehensiveness, it also has the ability to run and work.
Machine summary:
از ديدگاه جهان بيني توحيدي، خداوند نخستين مدير و مدّ بر جهان هستي است و هستي را با عاليترين و زيباترين وجه آفرينش ، در خدمت هدايت و رهبري و کمال انسان مقرر فرمود و شاخصه هايي را به صراحت يا به اشارت ، بيان و پيامبران بزرگ الهي و اولياي خود را با بهترين و کامل ترين ابزار و برنامۀ مدوّن جامع و جذّ اب که متناسب با فطرت و طبيعت حقيقي انسان است ، در ابعاد گوناگون مادي و معنوي با معيار عدالت مجهز فرمود؛ زيرا رهبران الهي، امانتدار امانت الهي و امين مردم اند و همواره بر مدار و ميزان و حدود الهي گام برميدارند و تحت هيچ شرايطي از معيار الهي عدول نميکنند و نه تنها قدرت مديريت را ابزار اجراي منويات و تصميم گيريهاي شخصي و صرفاً مادي نميشمارند، بلکه ماموريت خود را به سمت سعادت جامعه به بهترين نحو ممکن ادا ميکنند؛ يعني آن را وسيله اي براي انجام تکليف و گسترش عدالت و حفظ نظم و رضا و قرب الهي ميدانند و همواره خدا را حاضر و ناظر بر عملکردها ميبينند.
(ساجدينيا، ١٣٩٢: ١٠٦) هـ) نتيجه گيري بر اساس آنچه گفته شد، هدف اوليۀ اين پژوهش ، تلاش براي رفع نياز و تشنگي جوامع بشري در شناخت و به کارگيري الگويي کارامد بود که تأمين کنندة همۀ نيازهاي وجودي بشريت و پرکنندة خلأ مذکور باشد و با عنايت ويژه به برخي از شاخصه هاي رهبري اصيل الهي از منظر قرآن کريم و بر اساس دلالتهاي حضرت موسي(ع ) نسبت به يکي از آخرين نظريه هاي مطرح شده در زمينۀ سبک رهبري کارامد؛ يعني نظريۀ رهبري اصيل از ديدگاه متفکران غربي انجام پذيرفت .