Abstract:
بیان مسئله
اصالت و اعتبار آثار معماری از دیدگاه حقوقی، مرمت و حفظ آثار تاریخی، هنری و نظریه های معماری قابل بررسی است. بحث و جدل های متعدد در نشریات تخصصی و عمومی، مسیله چگونگی احراز اصالت آثار معماری معاصر ایران را مطرح می کنند، اما نمی توان در حوزه پژوهش های علمی به روشنی از معیارهای احراز اصالت یا اعتبار نشانی یافت. بنابراین این سوال اصلی مطرح می شود که معیارهای احراز اصالت و اعتبار آثار معماری معاصر چیست؟ از سوی دیگر موزه هنرهای معاصر تهران به عنوان یکی از مهم ترین پروژه های معماری معاصر کشور که اصالت و حدود تاثیرپذیری آن از موزه خوآن میرو و آرشیو معماری باوهاوس مورد بحث بوده، به عنوان نمونه موردی پژوهش انتخاب شده تا بتوان به غنای گفتمان پیرامون اصالت آن به شیوه ای علمی و با استفاده از معیارهای پیشنهادی کمک کرد.
هدف پژوهش
هدف پژوهش روشن ساختن تفاوت ها و تشابه های واژگان اصالت و اعتبار و پیشنهاد معیارهایی جهت سنجش آن در آثار معماری معاصر است.
روش پژوهش
این مقاله با استفاده از راهبردهای ترکیبی تفسیری-تاریخی و استدلال منطقی به رشته تحریر درآمده و در این راستا از منابع کتابخانه ای بهره گیری شده است.
نتیجه گیری
طرح «اصیل» (Original) دارای ویژگی هایی بدیع است که پیش تر مشاهده نشده اند. یک اثر معماری در صورت احراز ۱-سرمشق گرفتن عناصر یا ایده، ۲-ارایه خلاقیت و نوآوری در ترکیب، ۳-پیوند و اثرگذاری بر زمینه و جامعه و ۴-داشتن صراحت و صداقت می تواند «معتبر» (Authentic) تلقی شود. مقایسه نمونه های موردی از لحاظ جنبه های فرمی، سازمان فضایی و سیرکولاسیون و مصالح مورد استفاده، نشان داد که معمار موزه هنرهای معاصر تهران برای اولین بار عناصر فرمی شاخص طرح خود را ارایه نکرده است و بنابراین نمی توان آن را از این حیث «اصیل» به حساب آورد؛ اما علی رغم شباهت های ظاهری، می توان چهار معیار دیگر را در طرح موزه مورد شناسایی قرار داد و آن را واجد دریافت صفت «معتبر» دانست.
Machine summary:
بنابراين اين سؤال اصلي مطرح مي شود که معيارهاي احراز اصالت و اعتبار آثار معماري معاصر چيست ؟ از سوي ديگر موزة هنرهاي معاصر تهران به عنوان يکي از مهم ترين پروژه هاي معماري معاصر کشور که اصالت و حدود تأثيرپذيري آن از موزة خوآن ميرو و آرشيو معماري باوهاوس مورد بحث بوده ، به عنوان نمونۀ موردي پژوهش انتخاب شده تا بتوان به غناي گفتمان پيرامون اصالت آن به شيوه اي علمي و با استفاده از معيارهاي پيشنهادي کمک کرد.
مقايسۀ نمونه هاي موردي از لحاظ جنبه هاي فرمي ، سازمان فضايي و سيرکولاسيون و مصالح مورد استفاده ، نشان داد که معمار موزة هنرهاي معاصر تهران براي اولين بار عناصر فرمي شاخص طرح خود را ارائه نکرده است و بنابراين نمي توان آن را از اين حيث «اصيل » به حساب آورد؛ اما علي رغم شباهت هاي ظاهري ، مي توان چهار معيار ديگر را در طرح موزه مورد شناسايي قرار داد و آن را واجد دريافت صفت «معتبر» دانست .
از سوي ديگر با انتخاب موزة هنرهاي معاصر تهران به عنوان نمونه اي با اهميت در گفتمان معماري معاصر ايران که بحث ها پيرامون اصالت يا تقليدي بودن آن در جريان بوده و با عناويني چون «معماري دروغين » (برآبادي ، ١٣٩٥، ١٢) توصيف شده است ، امکان به کارگيري و آزمون معيارهاي مستخرج جهت ارزيابي ادعاهاي مطرح شده پيرامون اين اثر و کاربرد معيارهاي پيشنهادي در جهت توسعۀ گفتمان معماري معاصر ايران و ارائۀ پاسخي مبتني بر پشتوانۀ نظري اهدافي هستند که مي توانند به عينيت بخشي به يافته هاي پژوهش کمک رسانند.