Abstract:
نظریه حس گرایی یکی از نظریات مهم در زمینه شناخت است. براساس رویکرد حس گرایی که امروزه در بخش های
مختلف فرهنگی و اجتماعی مورد توجه است، تحریک احساسات و درگیر شدن فرد با محیط پیرامون خود؛ سبب شناخت و
درک و دریافت عمیق تری میشود. در موزهها که امور حفاظتی مانع از ارتباط فیزیکی بازدیدکننده با اشیاء میشود، شناخت
عمیقی حاصل نمیشود. موزه های مجازی هم فقط آرشیوی از آثار هستند، همین گونه عمل میکنند. بنابراین این تحقیق
با این پرسش آغاز شد که تفاوتها و شباهت های موزه های فیزیکی و مجازی از منظر حس گرایی چیست؟ در راستای
پاسخگویی به این پرسش، اهمیت رویکرد حس گرایی و دریافت عمیق تر از آثار موزهها بیان شد. شباهت های هر دو موزه،
شامل همسان بودن طراحی فضای موزه فیزیکی و مجازی است. هرچه موزه مجازی به موزه فیزیکی شبیه تر باشد،
بازدیدکننده حس غوطه وری بیشتری را تجربه میکند. استفاده از واقعیت افزوده در موزه های فیزیکی که منجر به درگیر
شدن بیشتر مخاطب با آثار و محیط موزه است، نیز یکی از نتایج موزه های چندحسی میباشد. حذف محدودیت های
حفاظتی در موزه های مجازی و ارتقاء دسترسی به افراد مختلف و همچنین کم توان و ناتوان از سرتاسر دنیا، از تفاوت های
دو موزه میباشد. موزه های مجازی با استفاده از تکنولوژی واقعیت مجازی و عینک های VR سطح جدیدی از غوطه ور
شدن مخاطب در محیط را فراهم میآورند که نسبت به گذشته شناخت مخاطب را بسیار افزایش میدهند. همچنین
اهمیت رویکرد حس گرایی در موزهها با همه گیری ویروس کرونا در سال ٢٠٢٠ از اهیمت بیشتری برخوردار شد، زیرا
دسترسی به موزه های فیزیکی امکان پذیر نبود و بازدیدها محدود به بازدید مجازی میشد، درنتیجه رشد موزه های مجازی
جهش پیدا کرد. در این زمینه تکنولوژیهای واقعیت مجازی و واقعیت افزوده، در نزدیک شدن تجربه بازدید مجازی از
موزه به تجربه واقعی بسیار تاثیرگذار بودند.
Machine summary:
ماهنامه پژوهش در هنر و علوم تخصصي سال ششم ، شماره ٧ (پياپي : ٣٩)، اسفند ١٤٠٠ مطالعه تطبيقي بين موزه هاي فيزيکي و مجازي با رويکرد حس گرايي و اهميت به موزه هاي مجازي در دوران کرونا تاريخ دريافت : ١٤٠٠/١١/١٥ زهرا ابراهيميان ١*، سمانه (ثمين ) رستم بيگي ٢ تاريخ پذيرش : ١٤٠٠/١٢/٢٢ کد مقاله : ٥٣٤٣٤ چکـيده نظريه حس گرايي يکي از نظريات مهم در زمينه شناخت است .
براساس رويکرد حس گرايي که امروزه در بخش هاي مختلف فرهنگي و اجتماعي مورد توجه است ، تحريک احساسات و درگير شدن فرد با محيط پيرامون خود؛ سبب شناخت و درک و دريافت عميق تري ميشود.
بنابراين مي توان بيان کرد که وظيفه اصلي موزه ها برانگيختن احساسات بازديدکننده است و براي رسيدن به اين هدف ، روان شناسي ادراک اشياء، نحوه معماري موزه ، چگونگي نمايش آثار و ويژگيهاي محيطي، ميزان و نحوه مداخله هاي حفاظتي، در امر موزه هاي چندحسي بسيار اهميت دارند.
٩٠) ٤-٢- تورهاي مجازي در زمينه استفاده از تور مجازي که امروزه يکي از کاربردهاي بسيار مفيد فناوري در زمينه موزه ها است ، بر اساس حس گرايي ميتوان چند ويژگي مثبت اين تورها را از نقطه نظر اين که چقدر قابل دسترسي هستند، بيان کرد: دسترسي در هر زمان و مکان ؛ بالا رفتن سطح جواب گويي موزه ها در ارتباط با مخاطبان گستردە آن ها؛ ايجاد دسترسي براي افراد معلول و ناتوان جسمي؛ امکان استفاده از فناوريهاي چندرسانه اي؛ معرفي و نمايش ميراث فرهنگي ؛ امکان تجربه نزديک تر و قابل تنظيم از اشيايي که به وسيله طناب محصور شده يا بازديدکنندگان آن ها را ناديده ميگيرند.