Abstract:
اگزیستانسیالیسم از مشهورترین مکاتب فلسفی و یکی از مهم ترین حرکت های فکری قرن بیستم است که ترجمان دلهره،
یاس، بدبینی و پوچی بعد از جنگ های جهانی است؛ به طوری که تاثیرات عمیقی بر ساختار ادراک فضا در علوم مختلف
چون معماری، جامعه شناسی، روانشناسی و همچنین ادبیات داشته است. هایدگر برای نخستین بار از موضوع فضا به عنوان
یک اگزیستانس پرده برمی دارد و با انگاره هایی مانند «دازاین» و «خاطره»، تعریف نوینی از رابطه ی انسان و فضا را ارائه
میکند. پژوهش حاضر برآن است تا به روش توصیفی -تحلیلی و با کنکاش در یکی از شاخص ترین آثار صادق هدایت؛
بوف کور، به تطبیق نگرش خاص وی در فضاسازی و خلق شخصیت؛ در تطابق با نظریه های مرتبط با مفاهیم مکان و
فضای اگزیستانسیال حاکم بر عصر خود بپردازد. این پژوهش با کنکاش در یکی از شاخص ترین آثار صادق هدایت؛ بوف
کور، و مروری بر نقاط عطف زندگی وی، در راستای پاسخ گویی به این سوالات است که معیارها و فرآیندهای فضاسازی و
شخصیت سازی در آثار هدایت چگونه رویکردهای فلسفه ی اگزیستانسیالیسم را القا میکند؟ و نمود مولفه های دازاین، فضا
و زیست جهان هایدگر در فضای استعاری داستانی از چه جهاتی قابل مطالعه و بررسی هستند؟
Space is a fluid concept that has always been associated with place. The discussion of the non-places and the disorientation of individuals in its space has been the main study of the postmodern era. Existentialism is one of the most famous philosophical schools and one of the most important intellectual movements of the twentieth century, which appeared in many concepts such as apprehension, despair, pessimism and emptiness after the world wars; It has had profound effects on the structure of space perception in various sciences such as architecture, sociology, psychology, mathematics as well as literature.
Heidegger reveals the subject of space as an existence for the first time, in order to represent the meaning that has been disappeared after the modern era, He proposed a new definition of man's relationship with space in the form of new concepts such as "Dasein", "memory" and "body".
Therefore, the aspect of effort in this article is the descriptive analytical development of the specific attitude of Sadegh Hedayat; As the father of existential short stories in Iran, his phenomenological point of view in creating atmosphere and character, compared with theories related to the concepts of space and place of existential philosophers. This study, by exploring one of the most significant works of Sadegh Hedayat; The Blind Owl, and a review of the turning points of his life as an Iranian modernist writer, is intended to answer the following questions: Do the criteria and processes of specialization and characterization in his works inspired from the approaches of the philosophy of existentialism or not? What are the components of Heidegger's Dasein, space and lifeworld in the metaphorical space of fiction?
Machine summary:
اين پژوهش با کنکاش در يکي از شاخص ترين آثار صادق هدايت ؛ بوف کور، و مروري بر نقاط عطف زندگي وي ، در راستاي پاسخ گويي به اين سؤالات است که معيارها و فرآيندهاي فضاسازي و شخصيت سازي در آثار هدايت چگونه رويکردهاي فلسفه ي اگزيستانسياليسم را القا ميکند؟ و نمود مؤلفه هاي دازاين ، فضا و زيست جهان هايدگر در فضاي استعاري داستاني از چه جهاتي قابل مطالعه و بررسي هستند؟ واژگـان کلـيدي: .
مقصود اين نوشتار در اين فرصت البته پرداختن به بازشناسي هويت معماري و مقولاتي اين چنين نيست ، هدف پرداختن به لوازم و تفاوت هاي درون متني اين روش در شناخت ارتباط تطبيقي مفهوم فضا-مکان و جايگاه انسان اگزيستانسيال در ادبيات صادق هدايت با رويکرد پديدار شناسي است .
در بخش اول به مفاهيم دازاين ، زيست جهان و فضا-مکان مطالعه مي شود و در بخش دوم اثر ماندگار هدايت ، بوف کور در قالب دازاين هايدگر و تعاريف بنيادين فلسفه ي اگزيستانسيال مورد تحليل و بررسي قرار مي گيرد.
در اين موضع فلسفي، فضاي شناختي از نظر هستي شناسي فرآورده ي ذهن آدمي بوده (٢٠٠٩٢٦٩,Kitchin)؛ بنابراين در اين ديدگاه ، وجود انسان و اصولا هر موجودي با مکان مند بودن آشکار مي گردد و اصولا هر پديدهاي براي آشکار شدن ، محتاج جا و مکان است ؛ بنابراين مجموعه اي از پديده ها و اشياء در صورتي قابل تحليل مي باشند که پديدار مکاني- فضايي پيدا نموده باشند (هايدگر، ١٣٨٧، ص ١٩٣).