Abstract:
نظام اقتصادی بهعنوان عاملی پیش برنده در ایجاد و گسترش تمدن نوین اسلامی در عصر کنونی از اهمیت به سزایی برخوردار است و شناخت مبانی نظام اقتصادی عصر اول عباسیان و مقایسهی تطبیقی آنها با مبانی نظام اقتصادی اسلام در این مقاله موردپژوهش قرار گرفته است. تا ضمن برجستهسازی جهتهای تمیز و تفکیک میان این دو نظام و تحلیل روش عمل نظام اقتصادی عباسیان در رشد و یا رکود این نظام؛ نقاط ضعف و قوت این نظام اقتصادی را نیز قابل استنتاج نماید. بنابراین پژوهش پیش روی با روشی تاریخی و تحلیلی و با ارائهی اسناد تاریخی، بهعنوان بحثی میانرشتهای به تبیین مبانی نظام اقتصادی عباسیان در عصر نخست، با مطابقت سنجی مبانی آن بر مبانی نظام اقتصادی اسلام در سه اصل مالکیت مختلط، آزادی اقتصادی در کادر محدود و عدالت اجتماعی پرداخته است که بدین ترتیب این تحقیق میتواند جهت تبیین نقاط مثبت و نیز آسیبشناسی تمدن اسلامی که در عصر عباسیان محقق گردید به کار گرفته شود، تا آن را جهت بهره بری در سطح تمدن نوین اسلامی عرضه نماید
The economic system is so important in modern Islamic civilization at this time. This paper is compared comparison principles economic system of first Abbasians era with the principles of the Islamic economic system. I try to distinguish the separation between systems and analyze method of Abbasians economic system. this research focus on historical and analytical method and get used to historical documents because of interdisciplinary discussion so is explained principles of the Abbasians economic system by comparing its principles with the principles of the Islamic economic system in three way such as principles of mixed ownership, limited economic freedom and social justice. Any way, this research is explaining the positive points and doning Pathology of Islamic civilization at Abbasians era to make modern Islamic civilization.
Machine summary:
بنابراين پژوهش پيش روي با روشي تاريخي و تحليلي و با ارائه ي اسناد تاريخي، به عنوان بحثي ميان رشته اي به تبيين مباني نظام اقتصادي عباسيان در عصر نخست ، با مطابقت سنجي مباني آن بر مباني نظام اقتصادي اسلام در سه اصل مالکيت مختلط ، آزادي اقتصادي در کادر محدود و عدالت اجتماعي پرداخته است که بدين ترتيب اين تحقيق مي تواند جهت تبيين نقاط مثبت و نيز آسيب شناسي تمدن اسلامي که در عصر عباسيان محقق گرديد به کار گرفته شود، تا آن را جهت بهره بري در سطح تمدن نوين اسلامي عرضه نمايد .
بنابراين ميتوان ادعا نمود که تسلط حکومت بر اموال خصوصي افراد و نيز اموال عمومي که برخلاف موازين اسلامي است ؛ به نوعي نظام سرمايه داري و مالکيت خصوصي را درباره ي اموال عمومي و بيت المال ايجاد کرده بود و بدين ترتيب زمينه هاي رکود و انحطاط تمدن اسلامي را فراهم ميآورده که موجب نابسامانيهاي اقتصادي و رکود توليد داخلي و عدم تناسب در توزيع بهينه ي ثروت ها گرديده است .
(طبري، ١٣٨٧ق /١٩٦٧م ، ج ٧، ص ٢٩١؛ ابن اثير، ١٣٨٥ق /١٩٦٥م ، ج ٦، ص ١٧٦) و ديگر خلفاي عباسي نيز کاخ هاي متعددي بنا کردند که در کتب تاريخي ذکرشان آمده است و بدين گونه اموال بيت المال را صرف تجملات و زياده رويهاي خودخواهانه ي خود ميکردند که اين نوع مصرف سبب انباشت ثروت در دست افراد خاص و به دنبال آن نظام طبقاتي در بعد اقتصادي و اجتماعي خواهد بود که در تاريخ از آن به عنوان اشرافي گري يادشده است .