Abstract:
تفاوت علوم انسانی اسلامی با علوم انسانی موجود، عمدتا مرتبط با بعد مبانی علوم است. بنابراین پژوهش حاضر نیز در راستای همین هدف، به بررسی و تحقیق درباره یکی از مبانی اسلامیسازی علوم انسانی میپردازد که در مباحث انسانشناسی از آن با عنوان هدف نهایی انسان یاد میشود و در مبانی اسلامی، این هدف عبارت است از قرب الهی. در این مقاله این موضوع هم در بعد توصیفی و هم در بعد توصیهای علوم براساس دیدگاه آیتالله مصباحیزدی بررسی میشود.
The difference between the Islamic humanities and the existing humanities is mainly related to the foundations of the sciences. Therefore, in line with this goal, this study examines one of the principles of Islamization of humanities, which in anthropological discussions is referred to as the ultimate goal of man, which in Islamic principles is called nearness to God. This paper examines the views of Ayatollah Mesbah Yazdi based on a descriptive and recommendatory approach.
Machine summary:
بنابراين پژوهش حاضر نيز در راستاي همين هدف، به بررسي و تحقيق درباره يکي از مباني اسلاميسازي علوم انساني میپردازد که در مباحث انسانشناسي از آن با عنوان هدف نهايي انسان ياد ميشود و در مباني اسلامي، این هدف عبارت است از قرب الهي.
اين نوشتار درصدد تبيين اين مسئله است که هدف نهايي انسان چه نقشي در اسلاميسازي علوم انساني دارد؟ آيا هدف نهايي انسان صرفاً بر جنبههاي دستوري علم اثرگذار است يا جنبههاي توصيفي را نيز تحت تأثير قرار ميدهد؟ به همين جهت نوشتار حاضر در ابتدا به ضرورت و جايگاه هدف در توليد دانش و در ادامه تبييني از هدف نهايي انسان ارائه ميکند و براساس اين مقدمات به تشريح نقش هدف نهايي انسان در ابعاد توصيفي و تبييني، هنجاري و دستوري علوم انساني اسلامي از نگاه فيلسوف برجسته جهان اسلام آيتالله مصباحيزدي ميپردازد.
5. نقش هدف نهايي انسان در ابعاد توصيفي و تبييني علوم انساني بنا بر تعريفي که از علوم انسانيِ تبييني کرديم، پرسش اين خواهد بود که هدف و کمال نهايي انسان که همان قرب الهي است، در تبيين پديدههاي انساني و بررسي تفصيلي قوانين حاکم بر آن پديدهها چه نقشي خواهد داشت؟ آيا اساساً ميتواند ايفاي نقش کند يا خير؟ پيش از ورود به بحث براي روشن شدن محل نزاع مثالي ميزنيم: در جامعهشناسي که يکي از شاخههاي علوم انساني است، به تبيين و توصيف روابط انسانها با يکديگر و پديدههاي اجتماعي ميپردازد، برای مثال پديدهاي به نام ازدواج و تشکيل خانواده را بررسي میکند و انواع و طرزهاي مختلف آن را که در بين جوامع گوناگون متداول بوده مورد مطالعه قرار ميدهد.