Abstract:
هدف اصلی این پژوهش بررسی رابطه سبکهای فرزندپروری با هوش هیجانی در دانشآموزان پایه پنجم و ششم ابتدایی منطقه 4 تهران میباشد. این پژوهش به لحاظ طبقه بندی برمبنای هدف، کاربردی است و به لحاظ طبقه بندی برمبنای روش یک تحقیق توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری این تحقیق شامل دانشآموزان پایه پنجم و ششم ابتدایی منطقه 4 تهران است که حدود 1800 نفر هستند. نمونهگیری این پژوهش از روش دردسترس است. حداقل حجم نمونه مورد نیاز با توجه به فرمول کوکران برابر 317 نفر میباشد. ابزار گردآوری دادهها در این پژوهش پرسشنامههای استاندارد بوده که روایی آنها از طریق روایی صوری و محتوایی و پایایی آنها نیز از طریق ضریب آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی مورد تائید قرار گرفت. دادههای گردآوری شده از طریق نرم افزار SPSS و Smart-PLS مورد تحلیل قرار گرفتند و با کمک مدلسازی معادلات ساختاری فرضیههای پژوهش بررسی شدند. نتایج حاصل از تحقیق نشان داد، سبک فرزندپروری رابطه معنیداری با هوش هیجانی دانشآموزان دارد. از اینرو میتوان با بهبود دادن سبکهای فرزندپروری در جهت تقویت هوش هیجانی دانش آموزان گامهای موثری جهت موفقیت آتی آنان برداشت.
The aim of this study was to evaluate the rate of hope and quality of life in female patients with skin cancer undergoing chemotherapy. Descriptive cross-sectional research method that was performed in 2021 on 130 of this population of patients undergoing chemotherapy in hospitals in Mashhad. Due to the presence of 176 female patients with skin cancers, all of them were selected by census, of which only 130 people completed the questionnaires, so the same number were selected to complete the questionnaire. The data collection tool in this study was the standard questionnaire of quality of life questionnaire (WHOQOL-BREF) and Miller life expectancy. Descriptive statistics (mean and standard deviation) and inferential statistics (Chi-square test) were used to analyze the data. The results showed that the rate of hope and quality of life in female patients with skin cancers undergoing chemotherapy is lower than the average population. Also, women with higher education, better economic conditions and married were more hopeful than other people with the disease. These factors had no significant relationship with the quality of life of female patients with skin cancer undergoing chemotherapy.
Machine summary:
در سال هاي اخير توجه بسياري به اندازه گيري ميزان سلامتي افراد و قدرت تأثير بيماريهاي روان شناختي و جسمي روي فعاليت هاي روزانه و رفتارهاي آن ها به وجود آمده است که اين اندازه گيريها به يک نگرش و رويکرد کلينگر در سلامتي و مراقبت هاي بهداشــتي معطوف شــده اســت ؛ در اين رابطه رويکرد نويني به نام کيفيت زندگي در تحقيقات پزشــکي و اجتماعي مطرح گرديده اســـت (چرنيشـــو و همکاران ،٢٠١٩٣).
با توجه به اينکه بقاي افراد مبتلابه سرطان پوست به دليل پيشرفت در شيوه هاي تشخيصي و درماني در حال افزايش است ، ضرورت اتخاذ تدابيري در جهت کنترل عوارض رواني بيماري و بررسي ميزان اميد به زندگي و کيفيت زندگي در آن ها به شدت احساس ميشود (موسوي و همکاران ، ١٣٩٨).
با توجه به نرخ بالاي شيوع بيماري سرطان و تأثير آن بر کارکرد شغلي، تحصيلي و خانوادگي افراد مبتلا و هزينه اي که به سيستم بهداشت و اقتصاد کشور وارد مي شود و با توجه به شيوع اختلالات روان پزشکي و تأثير آن در وضعيت اين بيماران ، پژوهش حاضـــر باهدف بررســـي اميد و کيفيت زندگي در بيماران زن مبتلابه ســـرطان هاي پوســـتي تحت شيميدرماني انجام شده است .
يافته هاي پژوهش موسوي و همکاران (١٣٩٨) ، نقيبي ، سعيدي و خزائي (١٣٩٧) ، سوداني (١٣٩٧)، ملک نيا (١٣٩٤)، کاميان و همکاران (١٣٩٣)، عليزاده رجايي و حســـيني قصـــر (١٣٩٢)، شـــعاع کاظمي و مؤمني جاويد (١٣٨٨)، بوتا و همکاران (٢٠١٩)، هاشمي و يحيايي (١٣٩٧) و جانسون (٢٠١٢) در ميزان اميد به زندگي بيماران مبتلابه سرطان هاي پوستي با يافته هاي پژوهش حاضر همسو ميباشد.