Abstract:
بهبود کیفیت نهادهای کشور با جذب سرمایهگذاران، به ارتقاء سطح رشد، توسعه و رفاه اقتصادی منجر میشود. با این وجود این مسئله مطرح است که بهبود کیفیت نهادی در کشور در حالتوسعه متکی به درآمد حاصل از فروش منابع نفت، همچون ایران، چه تاثیری بر رشد و رفاه اقتصادی دارد. به دلیل بیننسلی بودن درآمدهای حاصل از سرمایههای طبیعی، عدالت حکم میکند که بهرهبرداری از این منابع با توجه به حقوق بیننسلی صورت گیرد. از طرفی به دلیل تأثیرپذیری قیمت نفت از تصمیمات سیاستی سایر دولتها، کشورهای نفتخیز در پی یافتن درآمدهای جایگزین مناسب هستند. یکی از موجهترین منابع درآمدی دولت برای جایگزینی با فروش منابعطبیعی، درآمد مالیاتی است. هدف مقاله حاضر تحلیل اثر جایگزینی درآمد نفت با مالیات بر رفاه طولعمر در ایران، با توجه به کیفیت نهادها است. بنابراین الگوی اثر درآمد نفت بر شاخصهای نهادی حکمرانیخوب، به روش حداقلمربعاتپویا طی سالهای 1396-1375 برآورد و رابطهای به شکل U معکوس بین سهم درآمد نفت از تولید با شاخصهای نهادی، و رابطه مستقیم بین سهم درآمد مالیات از تولید با آنها نتیجه گرفته شد. سپس اثر شاخصهای نهادی بر رفاه طولعمر در قالب الگوی نسلهای همپوشان و به روش معادلات به ظاهر نامرتبط برآورد شد. نتایج نشان داد که برخی از شاخصهای نهادی بر رفاه طولعمر اثر مثبت، برخی اثر منفی یا اثر معناداری نداشتهاند. اجرای سناریوهایی برای جایگزینی درآمد نفت با مالیات نشان داد که با اختصاص بخشی از درآمد نفت به صندوق توسعه ملی و افزایش مالیات بر دستمزد، رفاه طولعمر افزایش مییابد.
Improving the quality of the institutions by attracting investors, will improve growth, development and welfare. However, it is questionable how the improvement of institutional quality in the developing country, which relies on oil resource's revenue, such as Iran, impact on economic growth and welfare. Due to the intergenerational nature of revenues from natural resources, justice dictates that the exploitation of these resources be done in accordance with intergenerational rights. On the other hand, because oil prices are influenced by the other governments policy, oil-rich countries are looking for alternative incomes. One of the justified sources to replace natural resources is tax revenue. The purpose of this article is to analyze the effect of replacing oil revenue with tax revenue, on lifetime welfare in Iran, with an emphasis on the institutions' quality. So the threshold model of oil revenue’s effect on institutions, using the DOLS method over the period 1996:1-2017:1,Estimated. The results show that there is an inverse U-shaped relationship between the share of oil revenue from GDP with all institutions, and the direct relationship between the share of tax revenue from GDP with them. The effect of institutions on lifetime welfare was estimated using OLG Model and SURE method. Some of the institutions had positive, some had negative or no significant effect on lifetime welfare. Scenarios to replace oil with tax revenue show that if reduced oil revenues in the state budget were deposited with the National Development Fund and be replaced by higher wage taxes, lifetime welfare will increase.
Machine summary:
با اين وجود اين مسئله مطرح است که بهبود کيفيت نهادي در کشور در حال توسعه متکي به درآمد حاصل از فروش منابع نفت ، همچون ايران ، چه تاثيري بر رشد و رفاه اقتصادي دارد.
در مقابل گروهي ديگر آزادي شهروندان براي اظهارنظر و پاسخگو 1 Khan 2 Mira & Hammadache 3 Voice & Accountability 4 World Bank (2012) بودن دولت مردان را عامل افزايش حقوق مالکيت ،کاهش ريسک و نااطميناني و افزايش نرخ بازگشت سرمايه و رشد و رفاه ميدانند (کريمي و همکاران ١، ١٣٩٦).
7 Ahmadpour Kachou & Dehmardeh (2019) 8 Jahangard et al.
٣- الگو و روش شناسي تحقيق ٣-١-الگوي تأثير درآمد نفت بر شاخص هاي کيفيت نهادي حکمراني خوب هدف اوليه اين مقاله بررسي رابطه درآمد نفت و کيفيت نهادها در ايران به عنوان يک اقتصاد نفتي ميباشد.
جدول (٢): نتايج آزمون مانايي باقيمانده ها به روش هايلبرگ ، انگل ، گرنجر، يو (رجوع شود به تصویر صفحه) ٣-٤-نتايج برآورد الگوي اثر درآمدنفت بر شاخص هاي کيفيت نهادي (حکمراني خوب ) مطابق با جدول (٢) وجود رابطه هم انباشتگي بين متغيرهاي هر ٦ الگو تائيد شده است ، بنابراين از روش هم انباشتگي حداقل مربعات پويا براي برآورد الگوها استفاده ميشود.
اين امر باعث شده است که دولت نتواند از بهبود برخي از شاخص هاي حکمراني به تأثير مثبتي بر سطح رشد و رفاه اقتصادي جامعه نائل آيد.
به عبارتي به دليل عدم تطابق بين نهادها و ساختارهاي سياسي، اجتماعي و اقتصادي کشور براي توسعه ، دولت با شکست مواجه شده است و نتيجه آن نيز تأثير منفي و يا عدم تأثيرگذاري شاخص هاي نهادي بر رشد و رفاه کشور ميباشد.