Abstract:
حکیم فارابی، فیلسوفی است که با رویکرد فلسفی برای اولین بار، با تفسیر عقلانی وحی، نبوت را از شکل مسئلهای صرفاً کلامی خارج کرد و درشمار مباحث فلسفی قرار داد. او با استفاده از روش استدلالی- برهانی، کلیاتی را دربارۀ جایگاه پیامبری، چگونگی ارتباطیافتن پیامبر با عالم غیب و ویژگیهای پیامبر اثبات کرد. وی برای بیان قوانین کلی نبوت، به ورود به جزئیات نیازی نداشته و برای بیان نظرهای خود، لزوماً از واژگان شناختهشدۀ دینی استفاده نکرده است؛ بلکه اسمی را جانشین آنها کرده و به انگارهسازی روی آورده است. سؤال موردنظر در این پژوهش، آن است که نبوت در آثار معلم ثانی، چگونه مطرح شده و او چگونه دربارۀ این مسئله انگارهسازی کرده است؛ درضمن، این انگارۀ جدید با نبی چه نسبتی دارد و به عبارت دیگر، وی چه تصویری از نبی در فلسفهاش ترسیم کرده است. یکی از نتایج پژوهش حاضر، پساز اثبات ادعای مطرحنشدن مبحثی مستقل تحت عنوان نبوت و همچنین بهکارنرفتن لفظ «نبی» (مگر در اولین مرحله از فرایند شکلگیری انگاره)، با استفاده از تبیینی که فارابی دربارۀ وحی انجام داده، این است که وی از رئیس اول بهعنوان گیرندۀ وحی یاد کرده و با بهرهگیری از وجه اشتراک موجود میان تعریفهای صورتگرفته دربارۀ رئیس اول و نبی، ذهن مخاطب خود را بهسوی موضوع نبوت سوق داده است. در تفکر او، رئیس اول در مدینۀ فاضله و با قید علیالاطلاق، مطابق با نبی است. درضمن تصریح به اینهمانیِ فیلسوف علیالاطلاق و رئیس اول، اینهمانیِ نبی و فیلسوف نیز تأیید میشود و چالش پیشآمده دربارۀ پایینآوردن مقام نبی نسبت به مقام فیلسوف در تفکر فارابی ازبین میرود.
Machine summary:
یکی از نتایج پژوهش حاضر، پس از اثبات ادعای مطرح نشدن مبحثی مستقل تحت عنوان نبوت و همچنین به کارنرفتن لفظ «نبی » (مگر در اولین مرحله از فرایند شکل گیری انگاره )، با استفاده از تبیینی که فارابی درباره وحی انجام داده ، این است که وی از رئیس اول به عنوان گیرنده وحی یاد کرده و با بهره گیری از وجه اشتراک موجود میان تعریف های صورت گرفته درباره رئیس اول و نبی ، ذهن مخاطب خود را به سوی موضوع نبوت سوق داده است .
یکی از اصول اعتقادی معلم ثانی ، مسئلۀ نبوت است ؛ اما در مواجهۀ اولیه با آثار دست اول وی و جست وجو درباره موضوع نبوت ، در وهلۀ نخست ، به این مطلب پی می بریم که او در آثارش هیچ مبحث مستقلی تحت عنوان نبوت و مسائل مرتبط با آن را مطرح نکرده است ؛ علاوه بر آن ، حتی نمی توان مباحث مرتبط با این موضوع را دقیقا ذیل همین عنوان جست وجو و بررسی کرد؛ به دیگر سخن ، فارابی برای بیان اندیشه های خود درخصوص مفاهیم پیامبر و پیامبری ، واژه های «نبوت » و «نبی » را به کار نبرده است .