Abstract:
در این مقاله تلاش میشود دال مرکزی گفتمان اصلاح طلبی و اصولگرایی با توجه به رویکرد مجلس ششم و هفتم بررسی و مقایسه شود. بر این اساس پرسش اصلی عبارت است از: دال مرکزی و دالهای شناور گفتمانهای اصولگرایی و اصلاحطلبی در مجالس ششم و هفتم چه شباهتها و تفاوتهایی دارند؟ دال مرکزی گفتمان اصلاحات بر اساس توسعة سیاسی مبتنی بر قانون اساسی، آزادی، گسترش نهادهای مدنی و تشکلهای سیاسی، تکثیر مطبوعات و رسانهها و تنشزدایی و توسعة روابط در عرصة بینالملل بوده در حالی که دال مرکزی گفتمان اصولگرایی مبتنی بر پیروی از اصل مترقی ولایت فقیه و قانون اساسی، جامعیت حضور دین در صحنه سیاست و استکبارستیزی، پافشاری بر اصول و اهداف و آرمانهای اولیه انقلاب، استمرار بخشیدن تحقیق اندیشه و آرمانهای امام خمینی (ره) میباشد که هر یک از گفتمانها با جهانبینی و دال مرکزی خود بر ساختار سیاسی ایران موثر بودهاند.فرضیه حاضر بر اساس دادهها و یافتههای مقاله که بر اساس روش تحقیق مقایسهای و چارچوب نظری تحلیل گفتمان است و دادهها نیز از روش کتابخانهای و اسنادی بدست آمدهاند، تأیید شد. یافتههای این پژوهش نشان میدهد که گفتمان اصلاحطلبی چه گفتمان اصولگرایی ظرفیت نظریهپردازی کارآمد، پیچیده و به روز کردن ساختارها و نهادها و اصلاح مدیریتی و رفتاری از خود بروز ندهند، در دسترس بودن و اعتبار آن آسیب میبیند.
This article tries to examine and compare the central signifier of the reformist and fundamentalist discourse according to the approach of the sixth and seventh parliaments. Accordingly, the main question is: What are the similarities and differences between the central sign and the floating signs of the fundamentalist and reformist discourses in the sixth and seventh assemblies?The central signifier of the reform discourse is based on constitutional political development, freedom, the expansion of civil institutions and political organizations, the proliferation of the press and media, and the de-escalation and development of relations in the international arena, while the central signifier is the fundamentalist discourse based on progressive Velayat-e-Faqih and the Constitution, the comprehensiveness of the presence of religion in the arena of politics and anti-arrogance, insistence on the principles and goals and the initial ideals of the revolution, With their worldview and central signifier, they have been influential in the political structure of Iran.The present hypothesis was confirmed based on the data and findings of the article, which is based on the comparative research method and the theoretical framework of discourse analysis, and the data were obtained from the library and documentary method. The findings of this study show that the reformist discourse, which is the principled discourse, does not show the capacity for efficient, complex and up-to-date theorizing of structures and institutions, and managerial and behavioral reform, and its availability and credibility are damaged.
Machine summary:
بر اين اساس پرسش اصلي عبارت است از: دال مرکزي و دال هاي شناور گفتمان هاي اصول گرايي و اصلاح طلبي در مجالس ششم و هفتم چه شباهت ها و تفاوت هايي دارند؟ دال مرکزي گفتمان اصلاحات بر اساس توسعۀ سياسي مبتني بر قانون اساسي، آزادي، گسترش نهادهاي مدني و تشکل هاي سياسي، تکثير مطبوعات و رسانه ها و تنش زدايي و توسعۀ روابط در عرصۀ بين الملل بوده در حالي که دال مرکزي گفتمان اصول گرايي مبتني بر پيروي از اصل مترقي ١- مقاله حاضر مستخرج از رساله دکترا رشته جامعه شناسي سياسي دانشکده حقوق و علوم سياسي دانشگاه آزاد اسلامي واحد جنوب با عنوان «تحليل جامعه شناختي کارآمدي و اثربخشي نمايندگان اصولگرا و اصلاح طلب در مجلس شوراي اسلامي؛ مطالعۀ موردي دوره هاي ششم و هفتم » مي باشد.
بر اين اساس پرسش اصلي عبارت است از: دال مرکزي و دال هاي شناور گفتمان هاي اصول گرايي و اصلاح طلبي در مجالس ششم و هفتم چه شباهت ها و تفاوت هايي دارند؟ فرضيه طرح شده براي پرسش فوق نيز عبارت است از: دال مرکزي گفتمان اصلاحات بر اساس توسعۀ سياسي مبتني بر قانون اساسي، آزادي، گسترش نهادهاي مدني و تشکل هاي سياسي، تکثير مطبوعات و رسانه ها و تنش زدايي و توسعۀ روابط در عرصۀ بين الملل بوده در حالي که دال مرکزي گفتمان اصول گرايي مبتني بر پيروي از اصل مترقي ولايت فقيه و قانون اساسي، جامعيت حضور دين در صحنه سياست و استکبارستيزي، پافشاري بر اصول و اهداف و آرمان هاي اوليه انقلاب ، استمرار بخشيدن تحقيق انديشه و آرمان هاي امام خميني (ره ) ميباشد که هر يک از گفتمان ها با جهان بيني و دال مرکزي خود بر ساختار قدرت سياسي ايران موثر بوده اند.