Abstract:
سابقه و هدف: اعتیاد بهدلیل ماهیت پیشروندهاش در همۀ ابعاد زندگی، سلامت افراد را به خطر انداخته و آثار سوء آن بهوضوح بر سلامت شناختی، رفتاری، هیجانی و معنوی فرد قابل مشاهده است. ازاینرو، هدف مطالعۀ حاضر تعیین اثربخشی درمان مسئلهمدار (راهحلمحور) بر ابعاد معنوی، شناختی، رفتاری و هیجانی سلامت روانشناختی معتادان بود.
روش کار: پژوهش حاضر نیمهآزمایشی از نوع پیشآزمون-پسآزمون با گروه گواه است. جامعۀ آماری شامل تمامی معتادان مراجعهکننده به مراکز ترک اعتیاد منطقۀ سه شهر تهران در شش ماه نخست سال 1400 بود که از میان آنان (420 نفر)، 40 نفر از افراد واجد شرایط که داوطلب همکاری در پژوهش بودند، بهروش نمونهگیری دردسترس انتخاب و بهطور تصادفی در گروههای آزمایش و گواه قرار گرفتند. ابزار جمعآوری اطلاعات شامل پرسشنامۀ محققساختۀ سلامت روانشناختی بود. جلسات درمان راهحلمدار برای گروه آزمایش طی هشت جلسه در طول دو ماه برگزار شد اما گروه گواه در فهرست انتظار بودند. جهت تحلیل دادهها از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیّری استفاده شد. در این پژوهش همۀ موارد اخلاقی رعایت شده است و مولفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکردهاند.
یافتهها: نتایج نشان داد که بین ابعاد معنوی، شناختی، رفتاری و هیجانی سلامت روانشناختی معتادان در گروه آزمایش در مقایسه با گروه گواه تفاوت معنیداری وجود داشت (01/0>P).
نتیجهگیری: بر اساس یافتهها میتوان گفت که درمان راهحلمدار موجب بهبود ابعاد سلامت روانشناختی (معنوی، شناختی، رفتاری و هیجانی) معتادان شد. بنابراین، میتواند بهعنوان ﺭﻭﺵهای مداخلهای ﻣﺆﺛﺮﻱ ﺑﺮﺍﻱ ارتقای سلامت روانشناختی معتادان به کار برود.
خلفیه البحث واهدافه: نظرا للتاثیر المتزاید الذی یترکه الادمان علی حیاه المدمن وشموله لکافه شوون حیاه المصاب، فان الوقوع فیه یمکن ان یوثر علی حیاه الفرد من کل جانب ویترک اثارا سلبیه علی الناحیه النفسیه، والمعرفیه، الاخلاقیه، والسلوکیه، والروحیه. فانطلاقا من هذه القناعه تسعی هذه المقاله تحدید ودراسه تاثیر العلاج المودی الی النتايج علی البعد الروحی، والمعرفی، والاخلاقی، السلوکی والسلامه النفسیه لدی المدمن.
منهجیه البحث: تعتمد هذه الدراسه المنهجیه التحلیلیه واخضاع المجموعه الضابطه للاختبار قبل الاستبیان وبعده. اما الجمعیه الاحصايیه فهی تشمل جمیع المدمنین فی مراکز اعاده تاهیل المدنین فی المنطقه الثالثه لمدینه طهران النصف الاول من عام 2021 والذین اخترنا من بینهم 420 مدمنا اعلنوا استعدادهم للتعاون مع کتاب هذه المقاله؛ مع الترکییز علی 40 مدمنا من خلال اختیار عشوايی خضع جمیعهم لاختبار الصحه النفسیه. کما خضع هولاء لثمانیه دورات علاجیه لمده شهرین. یذکر ان المجموعه الضابطه لم تکن ضمن المجموعه التی خضعت للاختبار. اما تحلیل المعطیات فقد کان حسب منهجیه کوواریانس متعدد العوامل. تمت مراعاه جمیع الموارد الاخلاقیه فی هذا البحث واضافه الی هذا فان مولفی البحث لم یشیروا الی ای تضارب فی المصالح.
المعطیات: اثبتت التنايج ان هناک فرقا شاسعا من ناحیه الابعاد الروحیه، والمعرفیه، والاخلاقیه والسلوکیه والصحه النفسیه للذین خضعوا للاختبار وبین المجموعه الضابطه (01/0>P).
الاستنتاج: اثبتت النتايج ان العلاج المودی الی النتايج یساعد المدمن علی تحسین حالته النفسیه والصحیه (الروحیه، المعرفیه، والسلوکیه، والعاطفیه) بشکل ملحوظ. لذلک یمکن الاعتماد علیه الی جانب طرق علاجیه اخری لتحسین حاله المدمن من الناحیه الصحیه والنفسیه والارتقاء بمستوی صحته بشکل عام.
Background and Objective: Due to its progressive nature in all aspects of life, addiction endangers the health of individuals and its adverse effects on the cognitive, behavioral, emotional and spiritual health of the individual can be clearly seen. Therefore, the aim of this study was to determine the effectiveness of problem-oriented (solution–focused) therapy on the spiritual, cognitive, Behavioral and emotional dimensions of the psychological health of addicts.
Methods: The present study was a quasi-experimental study with pretest-posttest control group design. The statistical population included all the addicts who referred to addiction treatment centers in the third district of Tehran in the first six months of 2021 (no=420), who were among the qualified people who volunteered to participate in the study. Out of them, 40 participants were selected using available sampling method and were assigned to the experimental group and control groups. The data collection instruments included a researcher-made questionnaire on mental health. Solution-oriented treatment sessions were held in eight sessions for the experimental group over two months, but the control group was on the waiting list. Data were analyzed using multivariate analysis of covariance. In this study, all ethical considerations were observed and no conflict of interest was reported by the authors.
Results: The results showed that there was a significant difference in the spiritual, cognitive, behavioral and emotional dimensions of addicts' psychological health in the experimental group compared to the control group (P<0.01).
Conclusion: Based on the results, it can be stated that solution-oriented treatment improved the dimensions of psychological health (spiritual, cognitive, behavioral and emotional) of addicts, so it can be used as an intervention to promote the mental health of addicts.