Abstract:
هدف از پژوهش حاضر، طراحی و اعتبارسنجی الگوی برنامه درسی معنوی است. روش مورداستفاده برای انجام دادن پژوهش، برمبنای هدف ازنوع کاربردی و برمبنای ماهیت، جزء روشهای ترکیبی با رویکرد اکتشافی متوالی هدایت شده است. جامعه آماری تحقیق را معلمان ابتدایی شهر کرمانشاه به تعداد 4080 نفر تشکیل میدهند. نمونه آماری طبق جدول کرجسی، 352 نفر و روش نمونه گیری ازنوع تصادفی ساده بوده است. ابزار گردآوری داده ها در بخش کیفی، مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمی، پرسشنامه محقق ساخته بود که روایی آن با استفاده از آرای صاحب نظران تایید شد. برای تعیین پایایی پرسشنامه از روایی محتوایی تاییدی (CVR) و آلفای کرونباخ استفاده کرده ایم. تجزیه وتحلیل داده های حاصل از جمع آوری پرسشنامه ها با استفاده از روش تحلیل عاملی تاییدی انجام شده و بررسی شاخص های برازش مدل پیشنهادی توسط نرم افزار LISERAL صورت گرفته است که نتیجه آن نشان می دهد مدل از برازش خوبی برخوردار است. یافته های بخش کیفی، بیانگر آن است که ابعاد شناسایی شده برای الگوی برنامه درسی معنوی، شامل بایسته های پیش قراردادی، بایسته های قراردادی، بایسته های پس قراردادی، بایسته های فراتر از پس قراردادی، فراروندگی و فروروندگی هستند. یافته های بخش کمی نشان می دهند مدل برنامه درسی معنوی استخراج شده نیز تایید شده است و شاخص های AGFA، GFI، RMSEA و خی دو بیانگر آن هستند که ابعاد شناسایی شده در یک ساختار متجانس، سازه های الگوی یک مفهوم تحت عنوان برنامه درسی معنوی را حمایت می کنند.
The purpose of this study is to "design and validate the spiritual curriculum model". The method of this research is based on the applied purpose and based on the nature, it is a component of combined research with a sequential exploratory approach. Krejcie table was 352 people and the sampling method was simple. Data collection tool in the qualitative part of the interview is semi-structured and in the quantitative part is a researcher-made questionnaire whose validity was confirmed using the opinion of experts. Confirmatory content validity (CVR) and Cronbach's alpha were used to determine the reliability of the questionnaire. The data obtained from the collection of questionnaires were analyzed by confirmatory factor analysis and the fit indices of the proposed model were evaluated by LISERAL software, the result of which shows that the model has a good fit. The findings of the qualitative section showed that the identified dimensions for the spiritual curriculum model include pre-contractual requirements, contractual requirements, post-contractual requirements, post-contractual requirements, transcendental and subliminal. Quantitative findings also indicate that the extracted spiritual curriculum model has been validated, and that the AGFA, GFI, RMSEA, and Khido indices all indicate that the dimensions identified in a homogeneous structure of the model constructs of a concept called the program. They support a spiritual lesson.
Machine summary:
اگرچه پرورشدادن همۀ ابعاد وجودي متربيان، وظيفۀ نظامهاي تربيتي است، ارزيابي برنامههاي درسي نشان ميدهد در نظامهاي آموزشي، صرفاً بُعد عقلاني وجود فراگيران، موردنظر است و به دیگر ابعاد و بهویژه بُعد معنوي وجودشان توجهی نميشود؛ درحالي که طبق نظر متخصصان، پرورشدادن جنبههای معنوي در متربي براي يافتن خويشتن خويش، مسئلهای ضروري و حياتي است (قاسمپور دهاقانی و نصر اصفهانی، 1390)؛ کما اینکه معنویت بر پیوند کاری 1 و کاهشیافتن تحلیلرفتگی شغلی 2 (Lizano, Godoy and Allen, 2019)، سلامتی 3 (Gallegos and Segrin, 2019)، ارتقای کیفیت زندگی 4 و کمشدن استرس 5 (Sharif and Ong, 2019)، کاهشیافتن افسردگی 6 (Nurnainah, Ismail and Wahyuni, 2020)، افزایشیافتن سطح بهزیستی ذهنی 7 (Bożek, Nowak and Blukacz, 2020)، افزایشیافتن سلامت روانی 8 (McCann, Donohue and Timmins, 2020)، افزایشیافتن عزتنفس 9 (Hidemi and Yumi, 2020) و بهبود کیفیت زندگی کاری 10 (Dibaei and Mirarab, 2020) افراد نیز Work Engagement Job Burnout Health Quality of Life Reduce Stress Reduce Depression Mental Well-Being Mental Health Self-Esteem Quality Work of Life اثر میگذارد و درمقابل، امروزه، خلأ ناشی از نبودِ آموزشدهی معنویات، سبب افزایشیافتن استثمار، فساد، تجاوز، کشتار، فاجعه، خودخواهی و نفرت درمیان انسانها شده؛ بهطوری که انسان در هزارۀ سوم با بحرانی مهم درگیر است (قاسمپور، ملکیپور و زارعصفت، 1395).
از سوی دیگر، برنامۀ درسی معنوی، شامل محتوای رسمی و غیررسمی شیوههای تدریس و فرصتهای یادگیری است که ازطریق آن، فراگیران میتوانند به شناخت بیشتر و زوایای پنهان وجود خویش و جهان دست یابند که ماهیتی فرامادّی دارد، اساس رفتارخای معنوی و انسانی را تشکیل میدهد و برمبنای آن، Joseph, Ainsworth, Mathis, Hooker and Keller Bożek, Nowak and Blukacz Tovar-Murray استعدادهای معنوی و متعالی بهشکلی جهتدار و هدفمند فعلیت مییابند؛ بهگونهای که دراثر این فرایند، چنین برنامهای در نظام آموزشی و درسی، قابلیت اجرا و عملیاتیشدن پیدا کند (ادیبمنش، لیاقتدار و نصر، 1397).